جاذبه های گردشگری ترکیه؛ کتابخانه باستانی افسوس + گزارش تصویری
درباره افس
در حفاریهای اخیر که در آیاسولوک در اویل و میانه عصر مفرض ۲۵۰۰ – ۳۰۰۰ ق – م و در دوره (بیجه سلطان چهارم – پنجم ) انجام شده و
با پیدا شدن ظروف سفالی لبه دار ، تاریخ و قدمت این شهر را از آنچه تا بحال
مشخص شده بود به سالها پیش از آن می رساند .باز در این حفاریها و کاووشها
ثابت شد که شهر پاناییر (کرسوس ) که آندرولکس آن را بنا کرده بود ، در پایه
کوه نبوده بلکه در بالای تپه آیاسولوک تاسیس شده بود .از طرفی بنا به
گفته ((استرابون وپائوسانیاس)) افس را اولین با آمازونی ها ساخته و نامش را
از یک ملکه گرفته اند .
در سالها ۱۰۴۰ ق . م مردم بومی ساکن نواحی آنادولی غرب که زبان واحدی نیز
نداشتند، افس را که رقیبی برایش وجود نداشت به استعمار خود در آورند و این
استعمار تا قرندهم قبل از میلاد طول کشید .داستان پیدایش و بنا شدن شهر افس
از طرف نویسنده های آن عصر اینگونه بیان شده است : آندوکلوس پسر آتینا شاه
به همراه یارانش قبل از اینکه به نواحی آنادولی غربی سفر کرده و شهر را
بنا کنند مکان بنا کردن شهر را از یک کاهن می پرسند . کاهن به آنها می
گوید: که محل تاسیس شهر توسط یک ماهی و یک خوک وحشی برای شما مشخص خواهد شد
و آنها بعد از یک راهپیمایی طولانی ، در کنار ساحلی نشته و ماهی هایی را
که گرفته بودند سرخ می کردند که یکی از ماهی های به روغن آغشته و شعله ور
از ماهی تابه به بیرون و روی علفهای خشک می افتد . در این میان خوک وحشی که
در داخل علفها بود به بیرون آمده و فرار کرد که آندوکلوس خوک را دنبال کرد
و به بدترین شکل ممکن آن را به هلاکت رساند . با توجه به این نشانه ها که
کاهن داده بود شهر را آن منطقه در بالای تپه آیاسولوک بنا کردند و چهارصد
سال در این منطقه زندگی کردند. در قرن هفتم قم بعد از حمله هایی که از
طرف((کیم)) به افس شده بود . افس توانست خودش را پیداکند و به علت وجود
معبد ارتمیس که یکی از هفت معبد مشهور و بزرگ آن زمان بود شهر در جعات علمی
و فرهنگی تکنیک به شهرت برسد و به شهرهای اطراف نیز تاثیر گذاشت. بعدها
افس توسعه یافته و تا پایه های کوه کسترش پیدا می کند . در اواسط قرن ششم
ق.م ابتدا از طرف ((لیدیها )) و بعد ، از ایرانیان شکست خورده و از پا در
می آید . قرن پنجم ق.م پس از مرگ کوروش پادشاه ایران مردم ((اینیا)) بر
علیه ایران قیام کردند که ابتدا افس در این قیام ها شرکت نمی کرد اما بعدها
در بزرگترین شورشی که اینیاها در تاریخ خود به پا کردند شهر افس نیز به
آنان پیوست و بالاخره قرن سوم ق.م حکمران اسکندر کبیر برای ایجاد همبستگی و
پایان دادن به حکومت پارسها با سواره نظامی که خود در راس آن قرار داشت به
سواحل آنادولی تاخت و در جنگ و نبرد با پارسها توانست آنها را شکست داده و
از آنادولی غربی تا مرکز شهر اینیا به تصرف خود درآورد . این موفقیت های
اسکندر کبیر در آن زمان باعث نگرش نو و پا گذاشتن از عصر قدیم به عصر جدید
شد . در سال۳۳۴ ق م وقتی که او وارد شهر افس شد. پارسها در مقابل آن
هیچ مقاومتی نشان نداده و شهر را ترک کردند بدین ترتیب به حکومت این نهاد
پایان داده و پایه
گذاری حکومت تحت نظارت دولت خود را اعلام کرد و نیز سبب شد بدهی های
مالیاتی که مردم به پارسها می دادند قطع و به معبد آرتمیس تعلق یابد .
در معبد آرتمیس قربانی کرده و در آنجا ضیافت و مهمانی بر پا می کنند . و در
آخرین روز جشن هم برای ارتش یک رژه باشکوه ترتیب داد. بعد از مرگ اسکندر
کبیر یکی از ژنرالهای او بنام ((لیسی ماخوس)) دیوارهای شهر را که تا امروز
پایدار مانده بنا کرد. در سال ۱۳۳ ق م ((آتولوس سوم))پادشاه پرگاما ، قبل
از مرگ خود طبق وصیتی که کرده بود پادشاهی پرگاما را به ((روما ))واگذار می
کند و شهر افس نیز که به حکومت شاهنشاهی وابسته بود همراه با آنادولی ،زیر
سلطه و استعمار روما قرار می گیرد. در دوره امپراطوری روما و در بارزترین و
درخشان ترین زمان که از طرف امپراطور آئوستوس ، افس به جای شهر پرگامون
به پایتختی تبدیل شده و اولین و بزرگترین شهر ارتباطی آیاسولوک می شود .به
این ترتیب افس به یک مرکز تجاری مهم تبدیل شده و جمعیت اش به بیش از ۲۰۰۰۰۰
نفر می رسد. در سال ۲۶۲ بعد از میلاد در جنگ گوس معبد آرتیمیس کاملا
ویران می شود . بعد از این حمله افس دیگر هیچ وقت قدرت سابق خود را
بدست نیاورد. در قرن یکم بعد از میلاد دین تازه ای بنام مسیحیت آشکار می
شود که برای تبلیغ و ترویج این دین ((پائول)) و ((جین)) به آنادولی می
آیند. اولین کلیسای تاریخ در شهر افس که با پیدایش دین مریم مقدس که در آن
دوره تازه رونق یافته و جای دین الهه بزرگ آرتمیس را گرفته بود بنام کلیسای
مریم مقدس ساخته شد. قرن چهارم بعد از میلاد آن شهر پر رونق و شلوغ افس
،کم کم خالی از سکنه می شود و تمام مردم با مرور زمان دوباره به محل اولیه
خود یعنی بالای تپه آیاسولوک رفته و در اطراف کلیسای (اس تی جین ) مقدس
، مستقر می شوند و شهر افس رفته رفته کوچک و جمعیت اش کاهش می یابد تا
که در اوایل دوره عثمانی این شهر کاملا خالی از سکنه می شود . آنچه امروز
از آن زمان برای بازدید عموم باز مانده از بازسازیهای فرماندهان لیسی ماخوس
است . این شهر فراموش شده از تاریخ هنگام ساختن ایستگاه قطار آیاسولوک در
مسیر خط راه آهن استانبول – بغداد کشف و توجه همگان را به خود معطوف کرد
.در حالی که از منابع قدیمی گفته های زیادی درباره معبد آرتیمیس به دست
آمده بود (مهندس جان تی وود ) انگلیسی با اصرار فراوان حفاری را شروع کرد
ولی با پیدا نکردن معبد حفاری را نیمه کاره رها نمود بعدها همان حفاری توسط
(دجی – هوکارت) در سال
۱۹۰۴ میلادی در آن مکان دوباره ادامه یافت . موسسه کاوشهای اتریش در سال
۱۸۹۵ با اجازه گرفتن از سلطان عثمانی بهمراه بندروف کلی ، میلتر اکلر و
پروفسور وترس و پروفسور لان هامان ، شروع و از سال ۱۹۵۴ تا به حال هم در
کنار تلاشهای بی دریغ مدیر حفاری و مرمت موزه افس به بازسازی و محوطه سازی
مشغولند .
فرقه و معبد آرتیمیس
بدون شک منبع مشهوریت معبد آرتیمیس افس ، وجود الهه بزرگ و
قدیمی آنادولی است. از حفاریهای چاتال هیوک ، که از سومریها (ما) و از
هیتی ها – (کوپاپا یا رهپا ) در فرقیا (کابیل) دذ لیکیا (لتو) پیدا و
نامگذاری شده ، اگر هم زمان پیدایش الهه بزرگ برکت در افس بطور قطع تعیین
نشده اما با سپری کردن تاثیراتی که از فرقه های مختلف در تمام مراحل زمانی
دیده به این شکل امروزی افس آرتیمیس در امده ، به وضوح مشخص است. در قرن
ششم قبل از میلاد افس توسعه یافته و عصر طلایی خود را می گذراند، مردم شهر
برای درست کردن معبد برای الهه یشان معمار (خرسیفرون) و پسرش (متاقنس) را
از شهر کنسوس و همچنین معماری بنام (تئودروس) که با ساختن معبد شهر (هاموس
هرا ) معروف شده بود به خدمت گرفتند . معماری که از شهر هاموس بود برای
تقویت زمین باتلاقی از ذغال سنگ استفاده کرد . معبد در آن زمان بزرگترین
معبد بود و از سنگ مرمر ساخته شده بود این نشان می دهد که معماران کریتی
بخوبی و از نزدیک هنر آشوری ، هیتی تی ، و اوراتو را می شناختند . قسمت
ناچیزی از آنچه مربوط به معبد بود تا به امروز رسیده است . کتاب تاریخ
(ناتورایس) ابعاد را ۴۲۵*۲۲۰ قدم و تشکیل یافته از ۱۲۷ ستون نوشته است .
علاوه بر این معلوم کرده نمای جلویی از ۳۶ ستون برجسته تزیین شده است .
اینبازمانده ها و اطلاعات نشان می دهد که برای بازسازی و ساختن سقف معبد
چندین بار آزمایش انجام گرفته است . معبد از غرب با هشت و از شرق با نه
ستون در یک ردیف بلند دو طرفه محاصره شده ، مجسمه آرتیمیس در ساختمان اصلی
بنا ، در یک محوطه حیاط مانند روباز به شکل یک ناقوس که در کوس است قرار
دارد . درست همان مدل مجسمه در معبد آپولو در (دیدیما) به وضوح قابل
مشاهده است . با توجه به داده هاو اطلاعات پدر تاریخ هردتوس این مجسمه
دوره کرسوس و پادشاهی لیدیا را نشان می دهد که در روی یک ستون از باز مانده
های معبد کتیبه ( کاریسوس داک فیتی ) حکاکی شده است . این معبد زیبا در
سال ۳۵۶ ق م در شب تولد اسکندر از طرف یک بیمارروانی برای اینکه اسمش در
تاریخ ثبت شود بیرحمانه به آتش کشیده شد. تیرهای ساخته شده از درخت سدر و
سقف چوبی بلافاصله آتش گرفته و آتش به تمام معبد گسترش یافت و در چند دقیقه
تمام معبد فرو ریخت . تاسیس معبد در همان مکان و بر اساس همان نقشه طراحی
شده و برای جلوگیری از اتفاق قبلی ایوان را به ارتفاع ۱۳ پله ارتقا داده و
ستونها ی جلویی با حفظ طرح قبلی به شکل معبد ( ارکائیک) و به صورت نقش
برجسته ساخته شده بود . محراب معبد از ۹۲ ستون در دو ردیف بطور منظم در
قسمت جلویی معبد به شکل جای می گیرد و در دو گوشه عقبی مجسمه چهار اسب سوار
قرار داد که یکی از این مجسمه ها امروزه در موزه افس برای بازدید به نمایش
گذاشته شده است . در روی یکی از آن ستونهای برجسته که در موزه انگلیس
نگهداری می شود صحنه کاملا در اماتیک که(الکستلیس) برای نجات جان همسرش ،
خود را قربانی کرد و به اعدام می رود دیده می شود . جغرافیدان باستان ،
استرابو، می نویسد که این معبد معروف هفت بار فرو ریخته و دوباره بازسازی
شده است . در زمانهای قدیم معبدی که در کنار دریا قرار داشت در نتیجه ته
نشین شدن مواد آبرفتی که رودخانه کالیتوس با خود می آورد از ساحل دریا پنج
کیلومتر دور شده بوده با استناد به نوشته استرابون می فهمیم که اسکندر که
دوباره می خواست معبد را بسازد با مقاومت مردم افس روبرو زیرا آنها معتقد
بودند یک خدا (اسکندر)برای خدایی دیگر معبد
نمی سازد . در حفاریها فقط چهار قسمت معبد کشف شد که تاریخی ترین آثار یافت
شده ظروف سفالی که به هفت قرن ق م تخمین زده می شود احتمالا به قدیمی ترین
معبدی که از طرف کیم ها نابود شده بود تعلق دارد. با پیدا شدن کانالهای
آب اطراف محراب معلوم می شود که در قرن پنجم ق م معبد دارای آب فراوانی بود
، هر چند که از زمان آرتیمیس تا بحال بجز چیرهای معمولی چیز دیگری به
یادگار نمانده اما با کشف همین اشیا می توان در مورد چگونگی ساخت معبد
نظراتی را بیان کرد .
دولت بازار
وقتی از در ورودی مکنسیا وارد شهر باستانی افس می شویم با بازاری به ابعاد ۵۶*۶/۱ و سازه های مربوط به آن روبرو می شویم که این
دولت بازار نام دارد. دولت بازار با بازار تجاری فرق داشته و زیر نظر و
کنترل دولت بوده و تصمیمات و جلسات دینی و سیاسی و اجتماعی در آنجا برگزار
می شد و منطقه نیمه مقدس به شمار می رفت. درست در وسط بازار دولت افس ،
مانند دیگر بازار ها یک معبد مستطیل شکل وجود دارد هر چند یافته های مربوط
به معبد کم است اما این یافته ها و ابزاری که برای ساخت تعمیر معبد بکار
رفته بود به زمانهای قبل از معبد برمی گردد. هر چند در هنگام کاووش و حفاری
در اطراف معبدبا کشف اتصالات آب بنظر می رسد که این معبد را (ایسیس) ساخته
است اما اطلاعاتی نیز در مورد ساخته شدن آن بدست (آکوسوس) وجود دارد. درب
ورودی نیم دایره ای با گروهی از مجسمه های (ادیسیون یفی موس ) راهرو و
سنگفرش آن بشکل قدیمی خود در موزه افس برای بازدید عموم قرار داده شده است .
معبد و بازار هر دو تاریخ یک قرن قبل از میلاد تخمین زده شده است . طرح و
اساس و نمای بازار برای اولین بار در دوره (هلن ایستیک) توسط امپراطور
تئودسیوس ریخته شده است. (آکورا) بازار آکورا از سمت کوه بلبل جاده مرمر و
از سمت کوه پاناییر ، بازلیکا (کلیسای بزرگ) و حمام واریوس و ادیون جای
گرفته بود .
ادیون
در کنار حمام واریوس یک سالن تئاتر کوچک دیده می شود که بخاطر همین کوچک بودنش به سالن تئاتر کوچک ملقب شده است. از نوشته های بدست آمده می فهمیم که شهر افس توسط پابیلوس ودیئوس ،آنتوتیوس و زنش(فلاریو باپیانا ) در ۱۵۰ سال ق م ساخته شده است. این سالن که به احتمال زیاد سرپوشیده بوده در زیر یک سقف با یک سری بنا بهمراه (پیرتانیون) وبازار دولت قرار داشت که همزمان به دو منظور سالن کنسرت و سالن بیولتریون مورد استفاده قرار می گرفت و از وسط توسط دیازما به دو قسمت جدا شده و با داشتن ۲۳ ردیف جا ظرفیت ۱۴۰۰ نفر را داراست . ساختمان صحنه (سن) دو طبقه بوده و در سمت جلوی سن باریک، درب مرمر دیده می شود .
پیرتانئون
این بنا که قدمت آن به ۳ قرن ق م تخمین زده شده . در
انتهای غربی بازلیکا (کلیسای بزرگ)قرار دارد و آخرین شکل ظاهری خود را در
دوره امپراطوری آکوستوس به خود گرفته است. این معبد در شهر مستقل افس محل
روشن کردن آتش مقدس بوده و در کنار آن بعنوان ساختمان شهرداری ، در حل
مسایل سیاسی ، جشنهای دینی و برخی میهمانی ها مورد استفاده قرار می گرفت.
در کناره های بنا و با کمی فاصله ، یک باغچه حصار شده و در عقب نیز یک
سالن بزرگ قرار داشت. در گوشه های سالن ستونها بصورت جفت وجود دارد. آتشی
که بدون خاموشی شب و روز می سوخته در جای مقدس که ((هستی یا )) گفته می
شود قرار دارد محراب این جای مقدس در وسط سالن است
و از بازالت ساخته شده است. این سالن بر روی هشت ستون عریض و بلند امروز
تنها دو تا از آن ستونها به جای مانده درست شده و همانطور که قبلا بیان شد
اطرافش از باغچه و پشت آن سالن اصلی بزرگ ((آنتا ) تشکیل یافته . در آن
زمان زمین باغچه با موزاییک های چوبی آمازونی تزیین شده بود . مقام
(پریتان) در شهر افس بزرگترین مقام دینی و رسمی بود و افرادی که به این
گروهانتخاب می شدند کارهای مختلف وقفی و آتش مقدس شهر را به راه می
انداختند و پیش می بردند . در نوشته های اطراف بنا و روی ستونها اسم برخی
از کرات و سیارات رویت شده بود . قبلا فقط فرقه های وابسته به معبد آرتیمیس
در آنجا جا داشته که بعدها در زمان امپراطور اکوستوس به پریتانئون نیز جا
داده بودند دو تا از مجسمه های آرتیمیس و قسمت عمده سنگها و مرمر ها که
۴۰۰ سال بعد از میلادی در ساخت حمام (اسکولاستیکا) بکار رفته بود ، در
حفاریهای پرینانئون بیرون آورده بودند که هنوز هم در موزه افس برای بازدید
گذاشته شده است . در وسط باغچه یاد شده در نزدیکی پیرتانئون و در غرب ادئون
، معبد فرقه های امپراطوری دیده می شود تا آنجا که ممکن بود ضلع شرقی
معبدهای کوچک از ستونهای چهارتایی درست می شد. اجازه ساخت معبدهای
امپراطوری زیر نظر راهب بزرگ (آرخی روس ) در سال ۲۹ قبل از میلاد با آمدن
امپراطور اکستوس به شهر افس داده شد تنها چیزی که زیبایی کارهای آن دوره را
به نشان می دهد راهروی مرمری و دیوارهای اصلی و اسکلتی است که تا به
امروز باقی مانده است.
میدان دومیتیانوس و چشمه پولیو
معماری های وسط میدان که فقط یک قسمت از حفاریهای آن تمام
شده به بناهای اطراف تعلق دارند پایه های گرد که با (کرلاند )تزئین شده در
سالهای قرن چهارم ف .م از جای دیگر به اینجا آورده و گذاشته شده بود ،
علاوه بر آن سنگ فرش مثلثی که شکل نایک روی آن بر جسته شده بود شکل قسمتی
از درب ((هراکلوس)) است. جاده مرمر فرش باریک که به سمت جنوب و به طرف کوه
بلبل می رود به ردیف ردیف مغازهای دو طبقه طاق دار ختم می شود . در تقاطع
جاده (کورتلر) و ورودی دولت بازار بقایای یک درب قدیمی دیده می شود در یک
طرف درب نقش هر مس و یک قوچ و در طرف دیگر گچ و بز در روی دو پایه تزئین
شده است که جالب و زیباست . تصویر هر مس نزدیک بودن دولت بازار را به ما
نشان می دهد. آن ضلع دولت بازار ((آگورا)) که رو به میدان ((دومیشن)) است
بایک طاق (دهنه)خیلی بلند و گشاد یک بنای واقعا دیدنی است این بنا در سال
۹۷ بعد از میلاد توسط ((ج. سکتیلیوس پولیو)) ساخته شده است اطراف حوض جلوی
آب ، گروهی از مجسمه تزئین شده بود . به قوس اطراف حوض جلوی آب ، گروهی از
مجسمه های ((ادیسوس پلی فمیس)) که از معبد اکستوس از وسط دولت ((آگورا)) در
آورده شده بود سوار شده ،و این مجسمه ها امروز با همان اسم در سالنی که
چشمه در آن قرار داردبه بازدید گذاشته شده است .
بقعه ممیوس و معبد دومیتیانوس
دومیتیانوس که از زادگان ((فیلاویوس))ها بود در ۸۱ سالگی امپراطور شد اوکه اوایل به صداقت و درستی در مدیریت ، معروف بود بعدها این مدیریت را به حاکمیت تغییر داد و نام خودش را ((دومینیوس اتدئوس )) (منزه و خدا ) اعلام کرده بود. در انتهای جنوبی میدان ، تراسی به متراژ ۱۰۰*۵۰ متر روی تراس معبدی باستونهای ۱۳*۸ که مجسمه بزرگ امپراطور ((دومیتیانوس نیم تنه بالا)) در آنجا وجود دارد معلوم می کند که این معبد به او تعلق داشته . قسمتی از محراب که حالا در موزه افس است آخرین درجه حساسیت کاری را با خود به یدک میکشد. امپراطوری که در ۹۶ سالگی به دست فرزندش باخنجر کشته شد لقب ((دومناتیوممارین)) (مقبره دوست نداشتنی ) را گرفته و به این علت مجسمه اش نابود شده و اسمش نیز از نوشته ها پاک شد . هر چند منابع مربوط به این معبد کم است ولی ارزش خود را تا بحال نگه داشته است . در ضلع رو به میدان معبد یک ردیف مغازه حصار شده و در جلوی آن یک پناهگاه از ستونهای دو تایی ((جفت)) وجود دارد پله هایی که در وسط دکانها به تراس ختم می شود ، و این تراس سر در درب رمزی معبد را زیر پوشش خود نگه داشته که این درب بسمت میدان ((دومیشن)) باز می شود . امروزه نوشته های مختلفی که از این حفاریها بدست آمده در گالری نوشته ها در منطقه شرقی به نمایش گذاشته شده است. در سمت شمال میدان بقعه ((ممیوس)) که به شکل روستایی ((خرپشتی)) و با پایه هایی از جنس سنگ کریچ و قسمت بالایی از سنگ مرمر ، که در اولین قرن ب . م ساخته شده دیده می شود .این معبد در اواخر دوره هلن ایستیک بنام ((کوس ممیوس )) یکی از نوادگان (( سولای دیکتاتور )) ساخته شده است . تمام اضلاع بنادر آن زمان توسط طاق های نیم دایره ای به هم بسته شده و روی آنها نیز با بلوکهای بر جسته امروزه دیگر وجود ندارند . تصاویری که با لباس سربازی دیده می شود به نوادگان ((سولا و پسرش گایوس)) تعلق دارد .
جاده کورتلر
این جاده از کتابخانه سلسوس شروع شده و در جنوب شرقی در
تقاطع و محل بر خورد کوه بلبل و پا ناییر و با ایجاد یک مانع سرعت گیر شکل
به طرف دولت بازار کشیده شده و به درب هراکلوس ختم می شود . جاده سفید مرمر
فرش که بناهای ارزشمند و مهم شهر را در اطراف خود جای داده هر دو طرفش از
ستونهایی با پایه های زینتی ، برای گلری ها باز است . پایه ستونهایی که
هنوز هم پایدار است با تعداد زیادی از مجسمه افراد مشهور تزئین شده بود .
این جاده که در طول قرنها تحت تاثیر زلزله های زیادی بود در قرن چهارم ب.م
یکبار تعمیر شده بود . بعدها چون افراد متفاوتی برای بازسازی و تعمیر این
بنا یک جا جمع شده بودند ، سبب شد که قسمتی از وسائل معماری
از جاهای دیگر به اینجا آورده شود. بعضی از آن مجسمه ها توانسته است تا به
امروز برسد . امروزه از نوشته های پایه مجسمه ای که در کنار درب هراکلس است
، می فهمیم که این مجسمه متعلق به (الکساندرس) حکیم (دکتر) است علاوه بر
این ، مجسمه ((کنسوس استفانوس)) که هنوز هم در موزه افس در تماشاست در این
جاده قرار داشت و علت اینکه این نام ((کورتلر)) را به این جاده دادند به
این شرح است: در اسطوره شناسی (میتولوژی ) ((لتو)) که از ((زئوس)) حامله
بود در جنوب غربی افس در ((اورتیقیا)) وقتی که آرتمیس را به می آوردنزدیکان
ذئوس که ((نیمه خدا)) به شمار میرفتند با ایجاد سر و صدا مانع از شنیده
شدن صدای گریه بچه (آرتمیس) که بدنیا می آمد شدند و ازاینرو به این دسته از
راهب ها (کورتلر) ارزش و احترام خاصی قائل شدند از آن پس ماموریت اصلی
آنها برپایی جشن تولد هر ساله آرتمیس در اوریتقیا بود . در معبد آرتمیس
((پریتانئون )) دیگری نیز جای گرفته بود که و وجود آتش مقدس ((هستی یا)) را
از لیست کورت و نوشته های روی ستونها گریتانئون و تکه های معماری می فهمیم
.
چشمه تراژان
از نوشته های بزرگ روی گچ بری ، سر درب کنار چشمه می فهمیم که این بنا در سالهای ۱۱۴-۱۰۲ ب . م بنام امپراطور ((تراینوس)) ساخته شده است . این چشمه ( حوض)که در قدیم مجسمه بزرگ و تمام قد تراینوس در وسط ان قرار داشت از ستونهای دو طبقه زاویه دار شکل (( )) ساخته شده بود . آب این چشمه (حوض) از کانال زیر این مجسمه به داخل حوض می ریخت و تصویر یک کره (کره زمین) در ستون زیر دو پایه هیکل دیده می شود که این ستون حالا هم در جای اصلی خود پا برجاست . دلیلی که بزرگی ای چشمه ((نیم فائوم)) را نقض می کند این است که ارتفاعش بطور قطع معلوم نشده بود و تکه های باقی مانده کوتاهتر از قبل خود نوسازی شده و در جای اولیه قرار گرفته بود.
حمام اسکولاستیکا
این بزرگترین بنا از بناهای مشابه خود در افس است که در
جاده کورتلر و در کنار چشمه تراینوس و در سالهای ما بین قرون اول و دوم ب .
م بنا و در سالهای ۴۰۰ ب . م توسط کریستین اسکولاستیکا بطور کامل بازسازی و
سرو سامان یافته بود . همراه بازیر زمین خوددارای سه
طبقه بود که حالا فرو ریخته است ، دو ورودی داشت که یکی به جاده کورتلر و
دیگر به جاده ای که به سالن تا تربزرگ میرود باز می شد . این حمام که اصول
و قواعد خاص خود را داشت و مردم زیاد به این حمام می آمدند در دوره روم
معمولا بعد از ظهرها قدرتمندان و ثروتمندان به همراه برده ها و نوکرانشان
آمده و مدت طولانی در حمام می ماندند . در ورودی ابتدا در یک اتاق با طرح و
نقشه اپسیدال و دارای ستون لباس ها را در می آوردند و بعد در اتاق سمت
شمال ((اپو دیفریوم)) که هوای داغ از دیوار کف میگذشت عرق میکردند(سونا).
موزائیک کوچک که در زیر پایه شرقی دیوار دیده می شود یکی از تکه های اصلی
پایه های اطراف حمام است. در یک سری تعمیراتی که ((کرستین اسکولاستیکا))
انجام داد ستونها ((پایه ها )) و کف را مرمر کاری کرده بود . از در کوچک
((تپیداریوم))(رختکن) وارد جای گرمی می شویم که کلاداریوم نام دارد و این
قسمت هنوز هم بحالت کاملا طبیعی و قدیمی حفظ شده است در این مکان برده ها ،
صاحبانشان را ماساژ داده و می شستند . بعد از حمام در تپیداریوم (رختکن)
در مورد مسائل سیاسی، فلسفی و موضوعات روز بحث می شد و قبل از خروج از حمام
در حوض آب سرد به سبک ((الیس )) شنا کرده و مقاومت بدن خود را افزایش می
دادند این حمام ها که بعد از روم ها ارزش خود را از دست داده بود در عصر
میانی و در زمانهای سلجوقی و عثمانی دوباره بصورت مقبره با ارزش در آمده
بود . بنای مشابه حمام ((اسکولاستیکا)) در همان گروه و ساخت دوره اول قرن
((یکم ب . م )) توالت عمومی شهر ((لاترینا )) بود . حوض مربعی و در اطرافش
دیوار و در کنار آن سنگهای توالت در یک ردیف برای نشستن قسمتی از توالت
مزبور است .
معبد هادریانوس
این معبد در جاده کورتلر، یکی از کوچکترین ولی در عین حال یکی از بناهای زیبا و زرق برق دار است . با ورودی ظریف(پرنائوس)که در بالای آن از ابتدا مجسمه مربوط به امپراطوری هادریانوس قرار داشت از یک اتاق کوچک (نائوس) به میدان آمده بود از نوشته های در دسترس معلوم میشود که این معبد به نام امپراطور (هادریانوس) نامگذاری شده بود. این ضلع معبد با سنگ سر ستون (کورینت) بصورت طلاقی بوده و وزن چهار ستون را تحمل میکرد و اطرافش سنگ فرشی مثلثی را صاحب بود و مجسمه نیم تنه الهه شهر (تیجه) در بالاترین نقطه این طاق روی سنگ کلید، در حال مشاهده است . درب اصلی به صورت کلاسیک محوطه سازی (دکوراسیون) شده و در روی پوشش نیم دایره ای درب چهره ی نیمه عریان (مدوسا)(نجم البحر) در میان گل سبزه دیده میشود. در اولین تعمیرات ، در قرن چهارم ، در مورد تاسیس افسانه ای شهر افس یکی دو تا کتیبه دیگر نیز به دست آمده است در اولین کتیبه یک اثر بر جسته ای وجود دارد که تمام مردم سواحل آمازون و (دینویسوس) آن را ساخته اند و دومین آنها تصاویر متفاوتی از (آتنا)(سلنا)(اپولون)(هراکلس)امپراطور تئودئیس همسر و پسرش و الهه آتناو آرتمیس دیده میشود که هنوز هم در نمایشگاه موزه افس است.
خانه عشق
این ساختمان که بهمراه حمام اسکو لاستیکو بخشی از همان
مجموعه را تشکیل می دهد در پشت معبد ((هادریانوس)) و ایوان بیزانس که یا
ماچ اولر خانه های دامنه را به خاطر می اندازد، دو طبقه بوده و با پریستیل
(گلخانه) ساخته شده است. این مکان از زمان امپراطور
ترایانوس تا قرن هفتم به منظورهای مختلف مورد استفاده قرار می گرفت که این
موضوع از تعمیرات متعدی که روی آن انجام شده قابل فهم است. بزرگی و زیبایی
این خانه خیلی جالب توجه است و اینطور به نظر می رسد که طبقه ورودی متعلق
به مهمانها بود. سالن اصلی موزائیک شده سالن غذا خوری و سالن نشیمن که هنوز
هم موزائیک شده آن بخوبی حفظ شده است. از موتیف هایی که سمبل چهار فصل
بودند فقط دو تا در وضعیت سالم هستند . درست در کنار و در سمت غربی این
اتاق خانه حوض دار با کف موزائیک شده و دارای حمام کوچک وجود دارد. در روی
موزائیکای کف حوض نقش سه تا زن در حال شراب خوردن ، یک خدمتکار، یک گربه و
موشی که خرده نان ها را می خورد به تصویر کشیده شده است. وقتی از طرف جاده
کورتلر به اینجا وارد می شویم چاهی را که هنوز در درونش آب هست را مشاهده
می کنیم.
کتابخانه سلسوس
این بنا در محل تقاطع جاده کورتلر و جاده مرمر ، یکی از
اثرات مهم و به یاد ماندنی شهر افس است . این بنا که خصوصیات دوره امپراطور
(هادریانوس) را منعکس می ند در سالهای ۱۰۷- ۱۰۵ ب . م بدست (تی بلیسوس
لولیوس آکولیا)پسر افسر کنسولگری بخش آسیا(جولیوس سلسوس پالمئوس) برای یاد
بود پدرش ، که ۷۰ سالگی در گذشته بود بنا می شد که خودش نیز فوت کرد و طبق
وصیت او از طرف (واریسها) این بنا به اتمام رسید . اینطور که معلوم می شود
برای رسیدن به اینجا از راهروی باریک که از اطراف دیوار شمالی دور میزد
استفاده می شد. سنگ قبر سلوس از جنس مرمر اعلاست که رویش از گل های رز و
گرلند تزئین شده است . اتاقی که قبر در داخل آن
بوده ، در کاووش های سال ۱۹۰۴ پیدا شد و با بازکردن سنگ قبر ، اسکلتی که در
داخل یک محافظ سربی (از جنس سرب ) بوده مشاهده شد . اطراف و دور این مکان
دو طبقه و قسمت مرکزی آن از یک سالن بزرگ عبارت بود . این بنا دو طبقه به
بصورت سوله ساخته شده است . در دیوارهای داخلی دو گالری کتاب بشکل تاقچه
گرد که دور تا دور می پیچد به میدان آمده بود . تک مجسمه کاملی که در وسط
قرار داشت بنظر متعلق به (الهه محافظ علم((آتنا)) ) بود ولی بنا به نظرات و
فرضیاتن دیگر این مجسمه سلسوس و یا پسرش است که حالا هم در نمایشگاه موزه
افس قرار دارد. در سال ۲۶۶ ب . م در نتیجه حملات گوث داخل بنا کاملا سوخته و
تنها اسکلت آن بجا مانده بود که سپس در قرن چهارم ب . م در سری اصلاحات
عمده این مکان خیلی سریع باز سازی شد . این کتابخانه که در کاووشهای سال
۱۹۰۷ بصورت مخروبه پیدا شد در سال ۱۹۷۰ توسط باستان شناسان (و.م. استروگا)
،(یوک) و از طرف معمار (ف . هیوبر) شروع به بازسازی شد و در سال ۱۹۷۸ دیوار
جلویی توسط باستان شناسان اتریش به طور کامل برپا شد ولی تعمیر خود بنا و
اطرافش هنوز ادامه دارد. ضلعی که بر روی آن بالکنی با ۹ پله قرار داشت ، در
طبقه اول، چهار ستون دوتایی و سه درب بلند و بین فاصله گودی درها مجسمه
چهار زن وجود داشت . اصلی این مجسمه ها امروزه در اتریش و نمادی از فضائل
سلسوس است. این مجسمه ها بترتیب عبارتند از: سوفیا(حکمت)، اپییستم(علم)،
انویا(تندیشه)و آرت(فضائل). در طبقه دوم این ضلع دوباره ستونهایی با سر
ستونهای گرانیت ولی کمی گوچکتر که پوششی از سنگهای مثلثی روی خود داشت. و
در پشت ستونها سه پنجره قرار داده بودند که هنگام باز شدن روی این درها می
آمد. معماری زیبا و غنی این ضلع حالت به یادمانی و فراموش نشدنی به این ضلع
داده بود.
درب مازئوس و میتریدانس و بازار آگورا
درست در انتهای کتابخانه سلسوس یک درب یک تکه به مدل( گریکو – رومن) دیده میشود که در سالهای قرن سوم و چهارم ساخته شد و درب جنوب شرقی بازار (آگورا)می باشد. کتبیه این درب دو طرف دیوارهای مخروبه دروازه آن قرار داشت که در آن زمان با حروف برنزی و تذهیب طلایی ، به زبانهای لاتینی و یونان باستان نوشته شده و در آنجا آویزان بود، که امروزه فقط جای سوراخهای آن باقی مانده است .از نوشته های این کتیبه می فهمیم که این درب از طرف دو برده آزاد شده بدست آکستوس ، بنامهای (مازئوس)و (میترایداتس) به یاد بود امپراطور اکستوس ، زن ، دخترو داماد مرحومش به دست این دو برده ساخته شده است . از این درب (ذزب مازئوس و میتریداتس) به بازار تجاری (آکورا) وارد میشد . آگورا بشکل مربع با ابعاد ۱۱۰*۱۱۵ بود . ساختمانهای عمده ای که در زمان آکستوس و ((نئو)) اضافه کردند بزرگ شدن آن را سبب شد. و آخرین شکل خود را از تعمیرات (کاراکالا) به خود گرفت . دکانهای دو طبقه (از سه طرف طاقدار) و در جلوی دکانها ستونهایی که از پروتیک (نقاشی) پوشیده شده در سمت جنوب و شرق این مکان قرار داشت . از کاووشهای سالهای اخیر ، سرنخهایی مبنی بر ساخت اولین بازار (آکورا) در دوره هلن استیک بدست آمده است.
جاده مرمر
این جاده که از آرتیمیشن قدیم شروع شده ، ابتدا از
((ودئوس کیمانئوس)) و بعد از میان تئاتربزرگو آکورا، پیش رفته و از جلوی
کتابخانه سلوس بطرف شرق ادامه داشته و بعد از گذشتن از درب ((مکنسیا))
دوباره در سمت جنوب به آرتیمیستن بسته شدهو جادهاصلی و مقدس افس را تشکیل
میدهد. این جاده که گرداگرد کوه پاناییز را میگردد ، در فاصله بین کتابخانه
سلسوس و تئاتر بزرگ توسط یک رومانی
بنام (اتروفیوس)) در قرن پنجم از مرمر سنگ فرش شده و امروزه نام جاده مرمر را به خود گرفته است. از زیر این جاده که وسطش نسبت
به کناره های آن کمی بلندتر است یک کانال آب نیز می گذرد. با یک پیاده روی
باریک بنام((کلونا)) که روی سنگی محکم به سبک یونانی و متعلق به دوره روم
باستان که از سمت آکورا کشیده میشد، به سالن تاتر بزرگ می رفت (۶۸-۵۴ ب.م)
از رد چرخهای اتومبیل و پیاده
روهای باریک کنار جاده معلوم میشود که حمل و نقل در اینجا با اتومبیل انجام
می شود . در دامنه کوه ها و ساختمانهایی وجود دارد که هنوز کاوش نشده
اند.در سمت ((استوا))ی جاده در روی سنگ مرمر پیاده رو تصویری از یک قلب ،
یک ملکه تاج بر سر و یک رد پا ، که جنوب را نشان می دهد به صورت زیبا و
جالب کنده کاری شده است. و این علامت که به خانه عشق معروف ، نزدیک بود به
روایتی به مفهوم (خانم یافت می شود و می توانید با آنها ملاقات کنید) بود.
پوشش یک قسمت از جاده مرمری برای دیدن کانالهای بزرگ زیر آن باز گذاشته شده
است .
تئاتر بزرگ
این بنا که برای اولین بار در زمان هلن استیک (لایسی
ماچوس – قرن ۳ ق.م) ساخته شده بود با یک سری تعمیرات به دوره روما رسیده و
در زمان امپراطور کلادیوس توسعه و گسترش یافته (۴۱-۵۴ ب.م) و در زمان
امپراطور تراینوس (۹۸-۱۱۷ ب.م) به آخرین شکل کامل خود رسیده بود. این سالن
تئاتر با جایگاه ۲۴۰۰۰ نفری یکی از دیدنی ترین جاهای افس بود و نقش موثری
در روند زندگی فرهنگی اجتماعی مردم ایفا می کرد. زیباترین بخش این سالن
صحنه سن آن بود . امروز که فقط قسمت زیر زمین این سالن تئاتر سالم باقی
مانده قبلا با ارتفاع ۱۸ متر سه طبقه بوده و با ستونهای بر جسته ها (گچ
بری) و مجسمه ها تزئین شده و جایی بود که از جهت تاریخی غنی و به
یاد ماندنی بود. در زیر زمین سالن با هشت اتاق که از سمت شمال به جنوب
ساخته شده و با یک در به جایگاه ارکست وارد می شد.در دوره کلاسیک،بازی های
تئاتر مستقیما در قسمت ارکست اجرا می شد اما در دوره هلن استیک شروع به
ساختن صحنه های سن برای بازی بازیگران تئاتر در قسمت جلوی ارکست شدند.اگر
چه اولین صحنه سن ساخته شده ۳ متر عرض داشت اما در زمان کلادیوس عرض آن
بزرگ شده و به ۶ متر رسیده بود. پارادوس (کنارگذرهای)طرفین جایگاه ارکست ،
سر پوشیده و به شکل تونل در آمده بود که امروزه فقط پارادوس شمالی سالم
مانده است. تلاش و کارهایی که در زمان امپراطور کلادیوس شروع شده بود ۷۰
سال بطول انجامید بود.از صحنه تئاتر ، با پنج در مختلف وارد قسمت پروسکنه
می شد . در روی در وسطی که از همه بزرگتر بود مجسمه متعلق به امپراطور قرار
داشت و همچنین مجسمه یک اسب در وسط ارکست برای نذر و ادای احترام به
امپراطور دیونیسوس و در اطراف آن صندلیهای مخصوص برای نشستن افراد متشخص
بود . در هواهای گرم قسمتی از سالن با چادر پوشیده می شد. تمام بازیگران
تئاتر را که با گذاشتن ماسک نقشهای مختلف را بازی می کردند مردها تشکیل می
دادند. گروه کر و نغمه سرایان با صف منظم از پارادوس وارد صحنه شده و بعد
از ادای احترام به امپراطور دیونیسوس شروع به بازی می کردند. علاوه بر بازی
تئاتر این محوطه در سالهای قرن ۳-۴ برای مبارزه حیوانات و گلادیاتورها
مورد استفاده قرار می گرفت. همچنین یک بار نیز بعنوان محل برگزاری جلسه
مجلس خلق که پائولوس در آن شرکت داشت شد که این مجلس را مردم افس تشکیل
داده و نام مجلس را دموس ( خلق) نهاده بودند.
جاده بندر و ترتیب اطراف آن
جاده ای که از دوره هلن استیک به جا مانده و در جلوی
تئاتر به جاده مرمر وصل شده و یک انتهای آن به بندرهای قدیمی می رسید
((جاده بندر)) شهر افس بود ( آرکادین) . با استناد به یک کتیبه یافت شده
این جاده توسط آرکادیوس (۳۹۵-۴۰۸ ب . م) ساخته و نام گذاری شده بود . عرض
این جاده ۱۱ متر و طولش ۶۰۰ متر است . در کنار شمالی این جاده بزرگترین
معماری کمپلکس (مجموعه ای ) افس ،یعنی حمامها و زمین ورزش ((ژیمناشیو و
رولانوس)) دیده می شد. با کاوشهی اندکی که انجام شده است اما باز هم دیدن
بقایای این بنا بسیار تاثیر گذار است . حمامها در قرن دوم و سوم ب.م ساخته
شده و تا زمان کنستانشن دوم مرمت و تعمیر می شد. چهار ستون با سر ستون
کورینت که پایه های آن با کنده کاری تزئین شده است تقریبا در وسط جاده قرار
داشت که هنوز هم پا برجاست . این چهار ستون که گفته می شود در دوره درخشش و
اوج شهر افس ساخته شده در رویشان مجسمه چهار نویسنده انجیل دیده می شود .
افرادی که از سمت دریا به افس می آمدند از این جاده وارد می شدند و جاده
اصلی که از داخل آنادولی می آمد در اینجا پایان می یافت . بزرگترین عامل
توسعه و گسترش شهر افس ساخته شدن آن در کنار یک ساحل شلوغ و پر رفت و آمد
بود که کم کم با ته نشین شدن رود مندرس این بندر شلوغ تبدیل به باتلاق می
شد و تدابیر مختلف در طول صدها سال مانع از این واقعه نشده بود و زندگی
متمدن افس به علت بلا استفاده ماندن این بندر خاتمه یافته بود . کاووشهای و
یافته های گوناگونی که امروز در بندر افس انجام می شود به باور و دانسته
هایمان در
مورد باستانی بودن این شهر می افزاید.
کلیسای کنسول
این ساختمان در ابتدا محل تدریس علم طب و دیگر علمها بود .
این بنا مختص حکیم ها ، پروفسورها و راهب ها بوده و به شکل ساختمانهای روم
بود . این بنا که به طرز چلیپایی ساخته شده بود بعدها در قرن چهارم به
بازلیکا (کلیسای با سالن دراز) تعمیر یافته و قسمتهایی نیز به آن اضافه شد.
قسمتی از دیوارها که امروز دیده می شود مربوط به ساخت اولیه آن است.
امپراطور کنستانشن که در تاریخ به نام ((میلانوفرمانی )) شناخته می شود
همراه عده ای از کریستین های آن منطقه برای نشان دادن آزادی در عبادت و
عقیده خود ، در قرن چهارم در انتهای غربی این امارت اولین کلیسای خودشان
را ساخته و بعد با اضافه شدن دو کلیسای دیگر بیش از نصف کلیساها در آنجا
به حالت گروه در آمدند. تعمید خانه که حالا هم در وضعیت خوبی است در شمال
آتریوم قرار دارد و حوض مرمری بزرگی که در داخل کلیسا دیده می شود در زمان
ساخت کلیسا از حمام بندر آورده شده بود. مهم ترینشاخصه این کلیسا این بود
که برای اولین بار کلیسایی به نام مریم مقدس در ایالت آسیا(افس) ساخته می
شد. در سال ۳۲۵ جلس مجلس روحانی در شهر ایزمیت برگزار شد و در طی آن قبول
کردند که این فرزند (عیسی) از روحی مقدس است. فقط در مورد اینکه صفات الهی و
انسانی چگونه در یک فرد جمع شده است راه بحث و کشمکش باز شد. از پارتی
استانبول آقای نستریوس در مورد جدا بودن صفت الهی و انسانی عیسی نظر داده و
بر سنگینی صفات انسانی تاکید داشت که پارتی اسکندریه آقایان کریک و پاپ
کئلستیوس در مقابل این نگرش جبهه گیری کردند. آقای تئودیسوس برای پایان
دادن به این کشمکش ها در سال ۴۳۱ با تشکیل یک شورا و ارائه یک گزارش در
پایان این شورا، عیسی فرزند مریم باکره(مقدس) را به عنوان پسر خدا
بقبولاند. همچنین وجود این کلیسا به نام مریم مقدس در افس، دلیل زندگی کردن
و بودن مریم در این شهر را اثبات میکرد.
کلیسای اس تی جن
گروه حواریون به همراه مریم باکره ( مقدس) اس تی جن و اس تی پائولو که از شهر کودوس رانده شده و به افس آمده بودند ، بعد از مرگ جن و پائولو برای ترویج دین کریستین وارد کلیسا شده و فعالیت های خود را به عنوان حواریون آسیا ادامه می دهند . کلیسا قبلا در محل زندگی اس تی جن در بالای تپه آیا سولوک و بر روی مقبره ای که باوری ، اس تی جن در آن به خاک سپرده شده با سقف شیروانی چوبی زیبا (در قرن چهارم ) ساخته شده بود . در زمان لوستی نیانوس که عصر طلایی و اوج افس بود (۵۲۷-۵۶۵ ب .م ) بنای تازه و کلیسای بزرگی با مبارزه ها وگنبد ها که هنوز هم اثرات آن را می بینیم به جای بنای قبلی ساخته شد. ساخت قسمت عمده این کلیسای بزرگ (بازلیکا) با به کارگیری کارگران و معمارانی که ساختمانهای قدیمی افس را ساخته بودند انجام شد. از قرن هفتم به بعد به خاطر خسارات عمده ای که از حملات عرب ها خرده بود ، دیوارهایی برای محکم کردن آن ساختند و به قلعه آیاسولوک پیوند دادند. ورودی اصلی کلیسا از درب بزرگ و دارای دو مناره ضخیم به میدان آمده بود از این درب به حیاط آتریوم وارد می شد. از سمت غرب این حیاط با یک سالن باریک و دراز که پنج مناره داشت از سه درب به کلیسای با مناره اصلی وارد می شد. این کلیسا که به طرح صلیب چلیپایی بوده و در کل شش مناره داشت به طورکل ویران شده و تنها آجرها و پایه های ضخیم مرمری و ستون هایی که در میان آنها قرار داشتند باقی مانده است . قبر اس تی جن در وسط و در زیر قسمتی که مناره ها هستند در جلوی اپسیس قرار داشت . مردم به شفابخش بودن غباری که از داخل قبر از یک سوراخ خارج می شد باور داشتند . در اطراف جایی که قبر در آن قرار داشت ساختمان کیرتیسم با اتاق های کشیش و تعمید خانه یک شاپل (کلیسای کوچک) از قرن دهم بود. قسمت عمده کلیسای اس تی جن که با تلاش و تعمیرات فراوان دوباره برپا شد ، از قرون وسطی به بعد یکی از مهمترین جاهای زیارتی کریستینها شده بود.
غار هفت خوابها
این روایت در قرن سوم ب.م با رفتار ظالمانه امپراطور
داسیوس بر علیه کریستین های بت پرست آغاز شد. بنا به این روایت هفت دوست
جوان که طرفدار عیسی (حامی فقیران) بودند و از آنجایی که نمی توانستند این
آشکار کنندبه کوه پاناییر فرار کرده و در یک غار پناه می گیرند. یک شب که
اینها خواب بودند سربازان داسیوس غار را پیدا کرده و با سنگهای بزرگ در غار
را می بندند. ماهها و سالها می گذشت وهفت دوست جوان بدون در نظر گرفتن
تاریکی در خواب عمیق بودند . یک روز صبح چوپانی که در آن حوالی در زیر
درختان انجیر بزهای خودرا می چراند سنگهای جلوی غار را تکان میدهد و به
داخل غار نور می تابید و جوانان که از گذر زمان خبر نداشتند بیدار می شوند.
به خاطر اینکه گشنه بودند برای خریدن نان یکی را از میان خود انتخاب کرده و
به شهر (افس) می فرستند. مرد جوانی که از کوه پاناییر پایین آمد و به جاده
مرمر رسید با دیدن موتیف های (شکلهای ) صلیب روی پیاده رو متعجب شد. و در
هنگام خرید نان در بازار با پولی قدیمی که در دست داشت اصل قضیه روشن می
شود. حتی تئودیوس دوم نیز با شنیدن این خبر از شهر بیزانس برای مشاهده
ماجرا به افس می آید و این غار و اطراف آن را بعنوان مکان مقدس مورد توجه و
احترام قرار می دهد و از قرن پنجم به بعد به شکل یک مرکز دینی و مزارستان
کریستین ها در می آید و تا اواسطقرن ۱۵ از طرف هزاران زائر زیارت می شود.
در وسط این قبرستان یک کلیسای بزرگ (بازلیکا) نیز وجود دارد که به روایتی
قبر این هفت جوان (که در خواب بودند) در مرکز این کلیسا قرار دارد. امروزه
درختان انجیر های شیرین در آنجا در زیر آن آفتاب سوزان تنها شاهدان اصلی
آنها هستند.
موزه افس
کاووشهایی که برای اولین بار در سال ۱۸۶۹ شروع شد و هنوز هم ادامه دارد فقط یک دهم از این شهر باستانی را آشکار کرده است. قسمتی از آثاری که قبل از تاسیس جمهوریت ترکیه بدست آمده بود تاسف برانگیز است که در حال زینت دادن به موزه های معروف اروپاست. اثراتی که از گوشه کنار آورده بودند به صورت انبار در آمده و با تمام شدن ساخت قسمت جنوبی موزه افس، این آثار به نمایش گذاشته شده بود. با ادامه کاووشها ، اثراتی که یافت می شد افزایش می یافت و لازم بود که موزه نیز بزرگتر شود . به همین خاطر در سال ۱۹۷۶ قسمت شمالی موزه نیز ساخته شد و به حالت امروزی رسیده . امروزه قسمت بزرگی از موزه افس مختص یافته هایی است که از کلیسای اس تی جن ، بقعه ((بل اوی)) و دیگر اثرات باستانی که از اطراف به افس آورده شده است و از دیدگاه باستان شناسان آنادولی ، این موزه حاوی اطلاعات غنی و ارزشمند است.
مطالب نگاشته شده برای اطلاع دوست داران آثار تاریخی از کتاب افس ترجمه بهلول علیزاده گردآوری شده است امیدواریم توانسته باشیم اطلاعات کافی در مورد این اثر تاریخی ارزشمند در اختیار کاربران محترم قرار داده باشیم .
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.