چرا داود اوغلو برنده واقعی انتخابات ترکیه است؟
پنجشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۰ ق.ظ
انتخابات ترکیه برگزار شد و نتایج نسبتا پیش بینی نشده اش تحلیل های متفاوتی را برای آینده ترکیه رقم زده است.
روز یکشنبه، هفتم ژوئن سرانجام انتخابات پارلمانی ترکیه که تکاپوی زیادی برای آن در جریان بود برگزار شد. تکاپویی که نه تنها در رسانه های این کشور بلکه در سطح جهانی توجه بسیاری را بر خود جلب کرده بود.انتخابات پیش رو در ترکیه چرا اهمیت داشت ؟مهمترین احزاب انتخابات پارلمانی چه احزابی بودند و چرا حزب عدالت و توسعه بر دیگر احزاب چربش داشت؟در این تحلیل به سوالاتی از این قبیل پاسخ خواهیم داد.در این انتخابات از مجموع 550 کرسی ممکن در پارلمان حزب عدالت و توسعه 259،حزب جمهوریخواه خلق 132حزب حرکت ملی 80 و حزب دموکرات ملت ها 79 کرسی را به خود اختصاص دادند .
در انتخابات چهار حزب اصلی به همراه احزاب دیگر مشغول تبلیغات بودند .حزب عدالت و توسعه ، حزب جمهوری خواه خلق ،حزب حرکت ملی و حزب دموکراتیک ملت ها. این انتخابات به این دلیل جذابیت های فراوانی داشت .نخست اینکه رجب طیب اردوغان دیگر سمت رسمی در حزب عدالت و توسعه نداشت چرا که وی رییس جمهور ترکیه است و نباید در انتخابات دخالتی داشت و طیق قوانین این کشور رییس جمهور نباید عضو هیچ حزبی باشد پس حزب عدالت و توسعه بدون او در متینگ ها و جریان های تبلیغاتی حضور می یافت و این موضوع ازمون جدی برای احمد داوود اوغلو نخست وزیر فعلی ترکیه و دبیر کل حزب حاکم بود (داوود اوغلو به شدت الترناتیو عبدالله گل را که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ترکیه از حزب بیرون ماند را روی سر خود و برای جانشینی خود برای دبیر کلی عدالت و توسعه احساس می کند) از طرفی یک حزب کرد بنام دموکراتیک ملت ها که صلاح الدین دمیرتاش که کاندیدای ریاست جمهوری هم شده بود رقابت جدی برای کسب ارای قانون ده درصد را با احزاب سنتی ترکیه و حزی حاکم داشت و این موضوع موجبات رضایت دو حزب جمهوریخواه خلق و حرکت ملی شده بود چون حزب غدالت و توسعه پایگاه خوبی در ادوار گذشته انتخابات ترکیه در بین جمعیت کرد ترکیه داشت. در نهایت اینکه این نخستین بار بود که شهروندان ترک خارج از کشور برای انتخابات حق رای داشتند . گذشته از جزئیات قابل بحث هر یک از این موارد به چه دلیل مهم است؟
نخست اینکه بحث تغییر سیستم انتخاباتی ترکیه و در کل سیستم حکومتی این کشور سال ها است که مطرح شده و تغییرات کوچک و یزرگ بسیاری در دوره اردوغان در راستای تحقق این هدف انجام شده است. مخالفت ها و موافقت های بسیار در راستای تغییرات قانون اساسی در مواد مهمی که مربوط به تعریف شهروند ترکیه شده یا موضوعات قضایی و جزایی را در بر می گرفت بسیار بالا گرفته بود و نگرانی اصلی اپوزیسیون این بود که نکند به راستی اردوغان دیکتاتوری اسلامی خود را در چارچوبی قانونی نه لزوما دموکراتیک نهادینه کند؟ این تغییرات در راستای تغییر سیستم حکومتی از پارلمانی به ریاستی است و بیشتر مدل آمریکا را مدنظر دارد.بنابراین اردوغان تمام تلاش خود را انجام می داد تا حزب عدالت و توسعه اکثریت قاطع ارا را بدست اورد تا به راحتی بتواند قانون اساسی ترکیه را برای تغییر نظام پارلمانی به ریاستی انجام دهد و قدرت خود را تحکیم دهد .البته در این بین حزب جمهوریخواه خلق به رهبری کمال کلیچدار اوغلو بی میل به این طرح اردوغان نیست و تلاش می کرد تا با نزدیک کردن ارای خود به حزب عدالت و توسعه .اردوغان را مجبور به ائتلاف با خود سازد.اما ارای حزب دمیرتاش بر ارایش سیاسی ترکیه تاثیر گذار شد..افزایش ارای این حزب به نفع خود و حزب جمهوریخواه خلق شد . در نوع تبلیغات داوود اوغلو و یارانش برداشت بر این بود که انها به شدت تلاش می کنند مانع از کسب ده درصدی یاران دمیرتاش برای ورود به پارلمان شوند اما انها توانستند معادلات را بر ضرر اردوغان و به نفع کلیچدار اوغلو برهم زنند. پس حزب عدالت و توسعه برای عملیاتی کردن برنامه اردوغان هدف اصلی انتخابات پارلمانی را فراتر از تشکیل یک پارلمان جدید و دولتی با اکثریت آراء توصیف میکرد.
اردوغان پیشتر اعلام کرده بود : «من همانند روسای جمهور سابق نخواهم بود. من کسی نیستم که در کاخ ریاست جمهوری بشینم و همانند یک مدیر تشریفات فقط امضا بزنم.من تمام موانع و تابوها را به واسطه انچه که قانون به من اختیارات داده است خواهم شکست" باید افزود مجلس ترکیه ۵۵۰ نماینده دارد. برای تغییر قانون اساسی اردوغان نیاز به دو سوم آراء دارد.حال باید دید حزب عدالت و توسعه که از سال 2001 برنده مطلق همه انتخابات ترکیه(انتخابات پارلمانی،شهرداری و ریاست جمهوری)بوده است اینبار با ارای نزدیک به 41درصد چه حواهد کرد.. بنابراین گر حزب حاکم عدالت و توسعه بالای ۴۲ درصد آراء را بدست آورد و حزب "دمکراتیک ملت ها" به رهبری صلاح الدین دمیرتاش نمی توانست از حد نصاب ۱۰ درصد بگذرد. در این صورت حزب حاکم ۳۳۰ کرسی را کسب و با برگزاری رفراندوم قانون را تغییر می داد . در نتیجه رجب طیب اردوغان در راستای قدرتمند شدن نهادهای سنتی را به دست میگرفت و نظام حاکم را تغییر می داد.اما حزب دموکراتیک ملت ها از حد نصاب ده درصد عبور نمود و اختلال بزرگی در برنامه های حزب عدالت و توسعه و رجب طیب اردوعان ایجاد کرد...
دوم اینکه: بخاطرهدف تغییر قانون اساسی ترکیه که به شدت از طرف حزب حاکم عدالت و توسعه و اردوغان دنبال میشود پرسش ها و ابهامات زیادی را در اذهان ایجاد می کند . اساسیترین پرسش اختیارات نخست وزیر وهیات وزیران است و اینکه آیا قدرت نخست وزیری با رئیس جمهوری چگونه متوازن خواهد شد؟و مشی و جایگاه انتابات پارلمانی و تعامل انها با رییس جمهور چگونه خواهد بود؟بنابرین مهمترین موضوع احزلب ترس انها از شخص اردوغان هست تا حزب عدالت و توسعه ،چرا که اردوغان بارها اعلام کرده است و نشان داده است هیچگونه انعطافی در مقابل اپوزیسیون نخواهد داشت. نکته دیگر اینکه ترکیه به راستی در راستای اهداف 2023 که پس زمینه ای نوعثمانگرایانه دارد در حال حرکت است. پیروزی اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری این حرکت را بسیار سرعت داد. و پیروزی حزب عدالت وتوسعه به ان سرعت داد اما نتایج این انتخابات به نظر می رسد رویای اردوغان را دچار اختلال شدید کرد.اما واقعیت این است که برنامه های مشخص شده از سوی احزاب مخالف نشان دهنده این بود که مسیر حرکت و ساختار درونی دولت و برنامه ای که دارد تغییر نخواهد یافت. بلکه اردوغان با قدرت و انگیزهای بیشتر به تحقق اهداف 2023 خواهد پرداخت اما با مسیرهایی که دیگر راحت نیست .پس باید دید ادعای خود مبنی بر میلاد و آغاز دوره ای جدید برای ترکیه را مطرح خواهد کرد؟
نگارنده معنقد است: در دوره حاکمیت حزب عدالت و توسعه با حذف تدریجی تمامی گروه های یاد شده و به در عبارت صحیحتر آسیمیلاسیون و در بهترین حالت هضم این گروه ها در خود بااهمیت بخشی به دستورکارهای اصلی این گروه ها توسط حزب حاکم باعث شده است تا این حزب در ترکیه به عنوان تنها کارگزار موثر عمل کند. در این دوره گروه های موسوم به جماعت نیز حامی حزب عدالت و توسعه هستند و هنوز اختلاف نظر مهمی بینشان ایجاد نشده است. بار دیگر اشاره می کنم که در دوره ی حزب عدالت و توسه به تدریج که بر سال های اقتدار حزب حاکم عدالت و توسعه افزوده می شود و حکومت نیز بعد از سال ها حالت تک حزبی می یابد از اقتدار، حضور و طرح مساله توسط گروه های دیگر کاسته می شود و اینها بیشتر به عنوان واکنشگرانی در برابر طرح ها و نظرات مختلف حکومتی عمل می کنند. از این رو با وجود ارائه گروه بندی های مختلف به نظر می رسد تقسیم جامعه هویتی سیاسی ترکیه به دو گروه حزب حاکم و اپوزیسیون با واقعیت موجود در ترکیه بیشتر سازگار است.و تا زمانی که احزاب دیگر برنامه اقتصادی قویتر از حزب عدالت و توسعه نداشته باشند حزب عدالت و توسعه باز در انتخانات ها پیروز خواهد شد.اردوغان دو هدف را درزمان انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد:تشکیل ترکیه جدید و تشکیل قانون اساسی جدید او برنده انتخابات ریاست جمهوری شد و به هدف اول یعنی وعده ترکیه جدید دست یافت.حالا باید تا دید با نتایج حزب عدالت و توسعه ایا به رویای قانون اساسی جدید نیز دست می یابد.که به نظر می رسد او به هدفش خواهد رسید منتهی مجبور خواهد بود با کلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوریخواه بزرگ دست به معامله بزرگ بزند چرا که سایر احزاب می دانند با توجه به تیپولوژی اردوغان ممکن است رییس جمهور استراتژی انتخابات زودرس را در پیش گیرد.از طرفی باید پذیرفت ترکیه بدون اردوغان وارد بحران های زیادی خواهد شد.
هر چند اردوغان در این انتخابات بدجور خلا عبدالله گول ، بولنت ارینچ و علی باباجان را احساس کردند.حتی به نظر می رسد داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه که به هنری کسینجر ترک معروف است کنگره فوق العاده حزب را تشکیل دهد و برخی از چهره های دموکراتیک که قبلا ذکر شد را وارد بدنه حزب کند حتی برخی اظهار نظرها وجود دارد که حزب اک به مشی خود در سال 2002 بر گردد.اما علیرغم این نتایجسلطه گفتمانی داود اوغلو از این پس مهم است. باز هم در ترکیه زمین بازی را این حزب مشخص می کند و سایر احزاب مجبورند در زمین طراحی شده این حزب بازی کنند. عملاً فضای گفتمانی ترکیه را حزب عدالت و توسعه شکل خواهد داد.چرا که به نظر می رسد دولت باح چه لی و صلاح الدین دمیرتاش صرفا به عنوان اپوزیسون باقی بمانند و حزب جمهوری خواه خلق به رهبری کمال کلیچدار اوغلو خواهان ایفای نقش بیشتر در زمین بازی خواهد بود که عدالت و توسعه طراحی می کند.اما بدون شک داوود اوغلو و کلیچدار اوغلو دست به معامله خواهند زد.دو حزب دیگر اعلام کرده اند با اردوغان کنار نخواهند امد اما حزب جمهوریخواه خلق از اول دو هدف را دنبال میکرد برهم زدن ارای حزب عدالت و توسعه بواسطه حزب دموکراتیک ملت ها و سپس گرفتن ابتکارهایی از زمین بازی حزب عدالت و توسعه تا بعد از 13سال بتواند سازوکارهای حزبی خود را در دولت نشان دهد.
اما باید به یک نکته دیگر نیز اشاره کرد که دموکراسی در ترکیه پیروز شد و این می تواند نشانه هایی را برای اروپا و برخی کشورهای منطقه باشد که احزاب چگونه مطالبات و خواسته های مردم را در انتخابات انعکاس دادند برخلاف احزاب در برخی کشورها که فقط یک هفته مانده به انتخابات با مشی مبهم ادعای مردم سالاری دارند.ازطرفی داوود اوغلو را نیز باید برتده انتخابات دانستاو حالا زمین بازی زیادی بواسطه تبحر در نظریه پردازی و عملیاتی کردن ان در اختیار دارد . نقش داوود اوغلو در سیاستهای داخلی و خارجی فراتر از اردوغان شد.چرا که رفتار عاقلانه داوود اوغلو می تواند به عنوان وزنه توانمندی برای متعادل کردن تکروی های احزاب دیگر باشد. داوود اوغلو ناخواسته مورد لطف احزاب دیگر رقیب حزب عدالت و توسعه قرار گرفت انها با نشانه گرفتن اردوغان زمینه را برای بروز خلاقیت های داوود اوغلو فراهم ساختند. او فشار کمتری خواهد داشت چرا که از فشار مدل پوتینبزاسیون در ترکیه کاسته خواهد شد واین انتخابات کمک کرد نخست وزیر فعلی ترکیه تا حدودی اززیر چتر اردوغان خارج شود.حالا باید دید این معمار سیاست خارجی ترکیه به معمار سیاست های حزب عدالت و توسعه هم تبدیل خواهد شد؟سازوکارهای او چگونه به کمک یارانش و حامی 13 ساله اخیرخود رجب طیب اردوغان خواهد امد؟
حالا به نظر می رسد این داوود اوغلوست که اینده حزب را رقم خواهد زد.البته او در تصمیمی هوشمندانه تصمیم گرفته است ظرف یک هفته اخیر جلسه فوق العاده کنگره حزب عدالت و توسعه را تشکیل دهد تا هم جلوی شایعات اخیر مبنی بر انشعاب حزب را بگیرد و هم با وارد کردن برخی افراد هشداری و زنگ خطری را به دیگر احزاب بدهد که در صورت کارشکنی انتخابات زودرس را نیز در دستور کارقرار داشته باشد.به نظر کنگره حزب عدالت و توسعه و عملکرد احمدداوود اوغلو پاسخ خیلی از معماها را خواهد داد. اما فراموش نکنیم اردوغان یک کشور ورشکسته را از اجویت گرفت و عملکردی فوق العاده داشت نکته دیگر اینکه در سه احزاب دیگر فقدان رهبری وجود دارد اما در حزب عدالت و توسعه فقدان رهبری و کمبود نیرو احساس نمی شود.شاید انها بزرگترین ضربه را از دور بودن عبدالله گول،علی باباجان و بولنت ارینچ دیدند. نکته پایانی اینکه در برخی تحلیل ها طوری نوشته می شود که انگار حزب عدالت و توسعه اصلا به پارلمان راه پیدا نکرده است .در نگاه واقع گرایانه فاصله معنا داری بین ارای عدالت و توسعه با دومین حزب یعنی باحزب جمهوریخواه خلق وجود دارد.همانطور که اشاره شد زمین بازی حزب عدالت و توسعه در بین جمعیت کرد ترکیه،علوی ها، اشوری ها و ارمنی ها را حزب جمهوری خواه خلق خراب کرد تا حزب داوود اوغلو را وارد معامله با خود کند.
رضا صولت - خبر آنلاین
روز یکشنبه، هفتم ژوئن سرانجام انتخابات پارلمانی ترکیه که تکاپوی زیادی برای آن در جریان بود برگزار شد. تکاپویی که نه تنها در رسانه های این کشور بلکه در سطح جهانی توجه بسیاری را بر خود جلب کرده بود.انتخابات پیش رو در ترکیه چرا اهمیت داشت ؟مهمترین احزاب انتخابات پارلمانی چه احزابی بودند و چرا حزب عدالت و توسعه بر دیگر احزاب چربش داشت؟در این تحلیل به سوالاتی از این قبیل پاسخ خواهیم داد.در این انتخابات از مجموع 550 کرسی ممکن در پارلمان حزب عدالت و توسعه 259،حزب جمهوریخواه خلق 132حزب حرکت ملی 80 و حزب دموکرات ملت ها 79 کرسی را به خود اختصاص دادند .
در انتخابات چهار حزب اصلی به همراه احزاب دیگر مشغول تبلیغات بودند .حزب عدالت و توسعه ، حزب جمهوری خواه خلق ،حزب حرکت ملی و حزب دموکراتیک ملت ها. این انتخابات به این دلیل جذابیت های فراوانی داشت .نخست اینکه رجب طیب اردوغان دیگر سمت رسمی در حزب عدالت و توسعه نداشت چرا که وی رییس جمهور ترکیه است و نباید در انتخابات دخالتی داشت و طیق قوانین این کشور رییس جمهور نباید عضو هیچ حزبی باشد پس حزب عدالت و توسعه بدون او در متینگ ها و جریان های تبلیغاتی حضور می یافت و این موضوع ازمون جدی برای احمد داوود اوغلو نخست وزیر فعلی ترکیه و دبیر کل حزب حاکم بود (داوود اوغلو به شدت الترناتیو عبدالله گل را که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ترکیه از حزب بیرون ماند را روی سر خود و برای جانشینی خود برای دبیر کلی عدالت و توسعه احساس می کند) از طرفی یک حزب کرد بنام دموکراتیک ملت ها که صلاح الدین دمیرتاش که کاندیدای ریاست جمهوری هم شده بود رقابت جدی برای کسب ارای قانون ده درصد را با احزاب سنتی ترکیه و حزی حاکم داشت و این موضوع موجبات رضایت دو حزب جمهوریخواه خلق و حرکت ملی شده بود چون حزب غدالت و توسعه پایگاه خوبی در ادوار گذشته انتخابات ترکیه در بین جمعیت کرد ترکیه داشت. در نهایت اینکه این نخستین بار بود که شهروندان ترک خارج از کشور برای انتخابات حق رای داشتند . گذشته از جزئیات قابل بحث هر یک از این موارد به چه دلیل مهم است؟
نخست اینکه بحث تغییر سیستم انتخاباتی ترکیه و در کل سیستم حکومتی این کشور سال ها است که مطرح شده و تغییرات کوچک و یزرگ بسیاری در دوره اردوغان در راستای تحقق این هدف انجام شده است. مخالفت ها و موافقت های بسیار در راستای تغییرات قانون اساسی در مواد مهمی که مربوط به تعریف شهروند ترکیه شده یا موضوعات قضایی و جزایی را در بر می گرفت بسیار بالا گرفته بود و نگرانی اصلی اپوزیسیون این بود که نکند به راستی اردوغان دیکتاتوری اسلامی خود را در چارچوبی قانونی نه لزوما دموکراتیک نهادینه کند؟ این تغییرات در راستای تغییر سیستم حکومتی از پارلمانی به ریاستی است و بیشتر مدل آمریکا را مدنظر دارد.بنابراین اردوغان تمام تلاش خود را انجام می داد تا حزب عدالت و توسعه اکثریت قاطع ارا را بدست اورد تا به راحتی بتواند قانون اساسی ترکیه را برای تغییر نظام پارلمانی به ریاستی انجام دهد و قدرت خود را تحکیم دهد .البته در این بین حزب جمهوریخواه خلق به رهبری کمال کلیچدار اوغلو بی میل به این طرح اردوغان نیست و تلاش می کرد تا با نزدیک کردن ارای خود به حزب عدالت و توسعه .اردوغان را مجبور به ائتلاف با خود سازد.اما ارای حزب دمیرتاش بر ارایش سیاسی ترکیه تاثیر گذار شد..افزایش ارای این حزب به نفع خود و حزب جمهوریخواه خلق شد . در نوع تبلیغات داوود اوغلو و یارانش برداشت بر این بود که انها به شدت تلاش می کنند مانع از کسب ده درصدی یاران دمیرتاش برای ورود به پارلمان شوند اما انها توانستند معادلات را بر ضرر اردوغان و به نفع کلیچدار اوغلو برهم زنند. پس حزب عدالت و توسعه برای عملیاتی کردن برنامه اردوغان هدف اصلی انتخابات پارلمانی را فراتر از تشکیل یک پارلمان جدید و دولتی با اکثریت آراء توصیف میکرد.
اردوغان پیشتر اعلام کرده بود : «من همانند روسای جمهور سابق نخواهم بود. من کسی نیستم که در کاخ ریاست جمهوری بشینم و همانند یک مدیر تشریفات فقط امضا بزنم.من تمام موانع و تابوها را به واسطه انچه که قانون به من اختیارات داده است خواهم شکست" باید افزود مجلس ترکیه ۵۵۰ نماینده دارد. برای تغییر قانون اساسی اردوغان نیاز به دو سوم آراء دارد.حال باید دید حزب عدالت و توسعه که از سال 2001 برنده مطلق همه انتخابات ترکیه(انتخابات پارلمانی،شهرداری و ریاست جمهوری)بوده است اینبار با ارای نزدیک به 41درصد چه حواهد کرد.. بنابراین گر حزب حاکم عدالت و توسعه بالای ۴۲ درصد آراء را بدست آورد و حزب "دمکراتیک ملت ها" به رهبری صلاح الدین دمیرتاش نمی توانست از حد نصاب ۱۰ درصد بگذرد. در این صورت حزب حاکم ۳۳۰ کرسی را کسب و با برگزاری رفراندوم قانون را تغییر می داد . در نتیجه رجب طیب اردوغان در راستای قدرتمند شدن نهادهای سنتی را به دست میگرفت و نظام حاکم را تغییر می داد.اما حزب دموکراتیک ملت ها از حد نصاب ده درصد عبور نمود و اختلال بزرگی در برنامه های حزب عدالت و توسعه و رجب طیب اردوعان ایجاد کرد...
دوم اینکه: بخاطرهدف تغییر قانون اساسی ترکیه که به شدت از طرف حزب حاکم عدالت و توسعه و اردوغان دنبال میشود پرسش ها و ابهامات زیادی را در اذهان ایجاد می کند . اساسیترین پرسش اختیارات نخست وزیر وهیات وزیران است و اینکه آیا قدرت نخست وزیری با رئیس جمهوری چگونه متوازن خواهد شد؟و مشی و جایگاه انتابات پارلمانی و تعامل انها با رییس جمهور چگونه خواهد بود؟بنابرین مهمترین موضوع احزلب ترس انها از شخص اردوغان هست تا حزب عدالت و توسعه ،چرا که اردوغان بارها اعلام کرده است و نشان داده است هیچگونه انعطافی در مقابل اپوزیسیون نخواهد داشت. نکته دیگر اینکه ترکیه به راستی در راستای اهداف 2023 که پس زمینه ای نوعثمانگرایانه دارد در حال حرکت است. پیروزی اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری این حرکت را بسیار سرعت داد. و پیروزی حزب عدالت وتوسعه به ان سرعت داد اما نتایج این انتخابات به نظر می رسد رویای اردوغان را دچار اختلال شدید کرد.اما واقعیت این است که برنامه های مشخص شده از سوی احزاب مخالف نشان دهنده این بود که مسیر حرکت و ساختار درونی دولت و برنامه ای که دارد تغییر نخواهد یافت. بلکه اردوغان با قدرت و انگیزهای بیشتر به تحقق اهداف 2023 خواهد پرداخت اما با مسیرهایی که دیگر راحت نیست .پس باید دید ادعای خود مبنی بر میلاد و آغاز دوره ای جدید برای ترکیه را مطرح خواهد کرد؟
نگارنده معنقد است: در دوره حاکمیت حزب عدالت و توسعه با حذف تدریجی تمامی گروه های یاد شده و به در عبارت صحیحتر آسیمیلاسیون و در بهترین حالت هضم این گروه ها در خود بااهمیت بخشی به دستورکارهای اصلی این گروه ها توسط حزب حاکم باعث شده است تا این حزب در ترکیه به عنوان تنها کارگزار موثر عمل کند. در این دوره گروه های موسوم به جماعت نیز حامی حزب عدالت و توسعه هستند و هنوز اختلاف نظر مهمی بینشان ایجاد نشده است. بار دیگر اشاره می کنم که در دوره ی حزب عدالت و توسه به تدریج که بر سال های اقتدار حزب حاکم عدالت و توسعه افزوده می شود و حکومت نیز بعد از سال ها حالت تک حزبی می یابد از اقتدار، حضور و طرح مساله توسط گروه های دیگر کاسته می شود و اینها بیشتر به عنوان واکنشگرانی در برابر طرح ها و نظرات مختلف حکومتی عمل می کنند. از این رو با وجود ارائه گروه بندی های مختلف به نظر می رسد تقسیم جامعه هویتی سیاسی ترکیه به دو گروه حزب حاکم و اپوزیسیون با واقعیت موجود در ترکیه بیشتر سازگار است.و تا زمانی که احزاب دیگر برنامه اقتصادی قویتر از حزب عدالت و توسعه نداشته باشند حزب عدالت و توسعه باز در انتخانات ها پیروز خواهد شد.اردوغان دو هدف را درزمان انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد:تشکیل ترکیه جدید و تشکیل قانون اساسی جدید او برنده انتخابات ریاست جمهوری شد و به هدف اول یعنی وعده ترکیه جدید دست یافت.حالا باید تا دید با نتایج حزب عدالت و توسعه ایا به رویای قانون اساسی جدید نیز دست می یابد.که به نظر می رسد او به هدفش خواهد رسید منتهی مجبور خواهد بود با کلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوریخواه بزرگ دست به معامله بزرگ بزند چرا که سایر احزاب می دانند با توجه به تیپولوژی اردوغان ممکن است رییس جمهور استراتژی انتخابات زودرس را در پیش گیرد.از طرفی باید پذیرفت ترکیه بدون اردوغان وارد بحران های زیادی خواهد شد.
هر چند اردوغان در این انتخابات بدجور خلا عبدالله گول ، بولنت ارینچ و علی باباجان را احساس کردند.حتی به نظر می رسد داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه که به هنری کسینجر ترک معروف است کنگره فوق العاده حزب را تشکیل دهد و برخی از چهره های دموکراتیک که قبلا ذکر شد را وارد بدنه حزب کند حتی برخی اظهار نظرها وجود دارد که حزب اک به مشی خود در سال 2002 بر گردد.اما علیرغم این نتایجسلطه گفتمانی داود اوغلو از این پس مهم است. باز هم در ترکیه زمین بازی را این حزب مشخص می کند و سایر احزاب مجبورند در زمین طراحی شده این حزب بازی کنند. عملاً فضای گفتمانی ترکیه را حزب عدالت و توسعه شکل خواهد داد.چرا که به نظر می رسد دولت باح چه لی و صلاح الدین دمیرتاش صرفا به عنوان اپوزیسون باقی بمانند و حزب جمهوری خواه خلق به رهبری کمال کلیچدار اوغلو خواهان ایفای نقش بیشتر در زمین بازی خواهد بود که عدالت و توسعه طراحی می کند.اما بدون شک داوود اوغلو و کلیچدار اوغلو دست به معامله خواهند زد.دو حزب دیگر اعلام کرده اند با اردوغان کنار نخواهند امد اما حزب جمهوریخواه خلق از اول دو هدف را دنبال میکرد برهم زدن ارای حزب عدالت و توسعه بواسطه حزب دموکراتیک ملت ها و سپس گرفتن ابتکارهایی از زمین بازی حزب عدالت و توسعه تا بعد از 13سال بتواند سازوکارهای حزبی خود را در دولت نشان دهد.
اما باید به یک نکته دیگر نیز اشاره کرد که دموکراسی در ترکیه پیروز شد و این می تواند نشانه هایی را برای اروپا و برخی کشورهای منطقه باشد که احزاب چگونه مطالبات و خواسته های مردم را در انتخابات انعکاس دادند برخلاف احزاب در برخی کشورها که فقط یک هفته مانده به انتخابات با مشی مبهم ادعای مردم سالاری دارند.ازطرفی داوود اوغلو را نیز باید برتده انتخابات دانستاو حالا زمین بازی زیادی بواسطه تبحر در نظریه پردازی و عملیاتی کردن ان در اختیار دارد . نقش داوود اوغلو در سیاستهای داخلی و خارجی فراتر از اردوغان شد.چرا که رفتار عاقلانه داوود اوغلو می تواند به عنوان وزنه توانمندی برای متعادل کردن تکروی های احزاب دیگر باشد. داوود اوغلو ناخواسته مورد لطف احزاب دیگر رقیب حزب عدالت و توسعه قرار گرفت انها با نشانه گرفتن اردوغان زمینه را برای بروز خلاقیت های داوود اوغلو فراهم ساختند. او فشار کمتری خواهد داشت چرا که از فشار مدل پوتینبزاسیون در ترکیه کاسته خواهد شد واین انتخابات کمک کرد نخست وزیر فعلی ترکیه تا حدودی اززیر چتر اردوغان خارج شود.حالا باید دید این معمار سیاست خارجی ترکیه به معمار سیاست های حزب عدالت و توسعه هم تبدیل خواهد شد؟سازوکارهای او چگونه به کمک یارانش و حامی 13 ساله اخیرخود رجب طیب اردوغان خواهد امد؟
حالا به نظر می رسد این داوود اوغلوست که اینده حزب را رقم خواهد زد.البته او در تصمیمی هوشمندانه تصمیم گرفته است ظرف یک هفته اخیر جلسه فوق العاده کنگره حزب عدالت و توسعه را تشکیل دهد تا هم جلوی شایعات اخیر مبنی بر انشعاب حزب را بگیرد و هم با وارد کردن برخی افراد هشداری و زنگ خطری را به دیگر احزاب بدهد که در صورت کارشکنی انتخابات زودرس را نیز در دستور کارقرار داشته باشد.به نظر کنگره حزب عدالت و توسعه و عملکرد احمدداوود اوغلو پاسخ خیلی از معماها را خواهد داد. اما فراموش نکنیم اردوغان یک کشور ورشکسته را از اجویت گرفت و عملکردی فوق العاده داشت نکته دیگر اینکه در سه احزاب دیگر فقدان رهبری وجود دارد اما در حزب عدالت و توسعه فقدان رهبری و کمبود نیرو احساس نمی شود.شاید انها بزرگترین ضربه را از دور بودن عبدالله گول،علی باباجان و بولنت ارینچ دیدند. نکته پایانی اینکه در برخی تحلیل ها طوری نوشته می شود که انگار حزب عدالت و توسعه اصلا به پارلمان راه پیدا نکرده است .در نگاه واقع گرایانه فاصله معنا داری بین ارای عدالت و توسعه با دومین حزب یعنی باحزب جمهوریخواه خلق وجود دارد.همانطور که اشاره شد زمین بازی حزب عدالت و توسعه در بین جمعیت کرد ترکیه،علوی ها، اشوری ها و ارمنی ها را حزب جمهوری خواه خلق خراب کرد تا حزب داوود اوغلو را وارد معامله با خود کند.
رضا صولت - خبر آنلاین
۹۴/۰۳/۲۱
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.