ترکیه آنلاین

پایگاه اطلاع‌رسانی رویدادهای عمومی و تخصصی ترکیه

ترکیه آنلاین

پایگاه اطلاع‌رسانی رویدادهای عمومی و تخصصی ترکیه

به بهانه اکران «خواب زمستانی» در ایران

دوشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ب.ظ
ترکیه آنلاین: سردمدار حال حاضر سینمای ترکیه؛ نوری بیلگه جیلان است. پس از موفقیت و درخشش یلماز گونی در دهه 80، دیگر سینمای ترکیه فیلمساز درجه اولی رو نکرده بود تا اینکه در اواسط دهه 90، یک مهندس برق که به عکاسی نیز علاقه وافر داشت به سینمای جهان معرفی شد.

نوری بیلگه جیلان در سال 1995 با ساخت فیلم کوتاه «پیله» نام خود را به سر زبان‌ها انداخت. پس از آن جیلان باساخت فیلم‌هایی مانند دهکده 1999، ابرهای می 2000 ، دوردست 2002 و اقلیم‌ها2006 ؛ خود را به عنوان فیلمسازی صاحب سبک تثبیت کرد.

در این سالها؛ فیلم «دور دست» جیلان در کن 2002 درخشید و موفق به دریافت جایزه ویژه هیات داوران گردید.«اقلیم‌ها» محصول 2006 در کن آن سال اثر موفقی بود. ماندگار ترین فیلم نوری بیلگه جیلان «روزی روزگاری در آناتولی» است. فیلمی که جایگاه فکری و سینمایی این سینماگر ترک تبار را جهانی کرد. روزی روزگاری در آناتولی در کن 2011 به جایزه ویژه هیات داوران رسید.

اما آخرین ساخته جیلان «خواب زمستانی» است. که در کن67 موفق به کسب نخل طلا گردید.




حسین سناپور در وبلاگ شخصی‌اش در رابطه با آخرین ساخته این کارگردان می‌نویسد:

فیلم «خواب زمستانی»، آخرین ‌ساخته نوری بیلگه جیلان (که حالا دیگر کارگردان معروفی است) و برنده نخل طلای کن 2014، غیر از این که ما را می‌تواند یاد سینمای ایران و به‌خصوص فیلم‌های کیارستمی بیندازد، نشان‌دهنده فرهنگ بسیار نزدیک دو کشور ایران و ترکیه هم هست. به نظرم همان جنس روشن‌فکری مشابه در این فیلم و بعضی فیلم‌های ایرانی، همان توجه به احساسات شخصیت‌ها و همان جنس‌ تنهایی‌ها و همان عشق‌ها، همان تلاش برای بازنگری گذشته خود و فرهنگ کشور خود، مایه‌هایی مشترک هستند که نشان می‌دهند فرهنگ کشور ما با ترکیه چه‌قدر به هم نزدیک است؛ نزدیکی‌ای که نظیرش را با این شدت گمان نکنم ما با هیچ کشور دیگری داشته باشیم. آدم‌هایی که نه فقط عشق، ‌که آرزوها و ایده‌آل‌هایشان را هم از دست داده‌اند و از آن همه فقط امکان تلاش‌های کوچک برای به‌تر کردن زندگی دوروبری‌هایشان مانده،‌ که آن هم به‌خاطر سؤتفاهم و به خاطر خشم از گذشته، اغلب ناکام می‌ماند. سنگینی گذشته روی همه روابط و احساسات سایه انداخته و آدم‌ها قادر نیستند خود را از زیر بار آن همه احساسات ناکام بیرون بکشند.


به جز این مایه‌های مشترک بین فیلم‌ها‌، نکته مشابه دیگری که برای من جالب بود، ایزوله‌کردن و بیرون‌بردن آدم روشن‌فکر‌مآب از شهر و مسائل شهری بود که به جز در خواب زمستانی، پیش‌تر در «طعم گیلاس»، «درخت گلابی» و از جنبه‌ای دیگر در «ده» هم دیده بودیم. به گمان من آدم روشن‌فکر یا روشن‌فکر مآب ذاتا به شهر تعلق دارد و بیرون رفتن او از شهر (به‌خصوص از شهرهای بزرگ) نشان‌دهنده نوعی تک‌افتادگی و شاید عقیم‌ماندن است. اما واقعا چه تعداد و چند درصد روشن‌فکرمآب‌های ما (یا ترکیه) در خارج از شهرها زندگی می‌کنند،‌ یا دغدغه‌هایشان (چه خودکشی باشد چه هر چیز دیگری) را آن‌جا پی می‌گیرند؟ این البته از اختیارات فیلم‌ساز است که برای نمایش این تک‌افتاد‌گی یا عقیم‌ماندن، شخصیتِ‌ روشن‌فکرمآبش را هر جا که می‌خواهد بگذارد یا ببرد، اما واقعیت این است که به گمان من فهم درست و همه‌جانبه چنین شخصیت‌هایی فقط وقتی امکان‌پذیر است که آن‌ها را درزمینه همان شرایطِ‌ اجتماعی پر‌پیچ‌وخمِ شهرها (که واقعا به آن تعلق دارند)، ‌قرار بدهیم تا ببینیم چنین آدمی واقعا چه‌گونه با مسائل اجتماعی، ‌فرهنگی و سیاسی پیچیده کشورش برخورد می‌کند.

کافه سینما در نقد این اثر می نویسد:

خوابِ زمستانی همان طور که انتظار می‌رود، فیلمی طولانی با دیالوگ‌های پر حجم است که فصل‌بندی‌های مشخصی دارد و ما را چنان به دل بحث‌های فلسفی، اخلاقی و البته انسانی شخصیت‌ها می‌کشاند که گویی قرار است در مدت بیش از سه ساعت با دیدگاه‌ها و تجربه‌های آدم‌هایی آشنا شویم که می‌توانیم بخشی از خود و اطرافیان‌مان را نیز در آن‌ها پیدا کنیم.


خواب زمستانی روایتی است از آدم‌هایی تنها و افسرده که تلاش‌شان برای رسیدن به زندگی دلخواه، با شکست مواجه می‌شود و همین موضوع آن‌ها را اسیر ترس و پوچی ملال‌آوری کرده است. آیدین مردی پا به سن گذاشته و سرمایه‌دار است که علاقه فراوانی نیز به نوشتن در باب معضلات اجتماعی دارد. اما با وجود همه امکانات، دیدگاه‌هایش نه نزد خواهرش مورد قبول واقع می‌شوند و نه همسر و یا هر یک از افراد بیچاره‌ای که باید از روی ناچاری در برابرش کمر خم کنند. آن‌چه آیدین را اذیت می‌کند، همین پذیرفته نشدن از جانب دیگران است. او دوست دارد به خاطر نظراتی که می‌دهد مورد احترام قرار گیرد و نه ثروت فراوانی که دارد. از طرفی آیدین از ارباب بودن نیز بدش نمی‌آید. او می‌خواهد اربابی روشنفکر و متفکر باشد. به قول خودش «پادشاه اقلیمی کوچک.» اما چون نمی‌تواند به خاطر اطرافیان‌اش دست از برخی لذت‌ها بکشد، محکوم به تک افتادگی است. ذات انسان میل فراوانی به آزادی و جاودانگی دارد. در صورتی که بهای پذیرفته شدن در بین دیگران و زیستن در جامعه، محدود کردن این دو میل است و خب هر کسی که نتواند تا حدی دست از امیال خود بکشد، باید تنهایی را انتخاب کند. از این رو آیدین با این‌که به هیچ عنوان انسان بد ذاتی نیست، اما به روشنفکر برج عاج‌نشینی تبدیل شده که دوست دارد همه چیز داشته باشد و از طرفی نظرات مخالف خود را نیز بر نمی‌تابد و بنابراین سرنوشت تلخی انتظارش را می‌کشد.




خوابِ زمستانی فیلمِ تلخی است. فیلمی که مخاطب‌اش را به فکر فرو برده و با میزانسن‌های درخشان و تصاویر چشم‌نواز از نظر بصری سیراب می‌کند. فیلمی که از دل دیالوگ‌های ساده، به مفاهیم روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه می‌رسد. با وجود این، در خوابِ زمستانی خبری از آن راز و رمز شگفت انگیز و ساز‌و‌کار سینمایی پویای روزی روزگاری در آناتولی نیست. این فیلمی است که لحظه زیبا کم ندارد، اما در آن نمی‌توان سراغ لحظات جادویی فیلم قبلی جیلان را گرفت. در خوابِ زمستانی تصنع تا حدی جای سرزندگی و شادابی را گرفته است. هر چند همه این‌ها دلیل نمی‌شود که این اثر فیلمساز ترک، به یکی از فیلم‌های شاخص چند سال اخیر سینمای روشنفکری تبدیل نشود. فیلمی که به شکلی هنرمندانه و تاثیرگذار، روشنفکران دور از اجتماع را که خود را بالاتر از همه می‌پندارند و این حق را برای خود قائل هستند که در مورد هر کسی قضاوت کنند و در ارتباط با هر موضوعی نظر بدهند را مورد انتقاد قرار می‌دهد.


اما این فیلم علی‌رغم موفقیت‌هایی که در دنیا کسب کرده است در بخش بین‌المللی جشنواره فجر امسال آن طور که باید شاید دیده نشد و نتوانست نظر هیئت داوران را به خود جلب کند.



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">