عروس ترکیه ای خواهر احمدی نژاد کیست؟
يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ب.ظ
ترکیه آنلاین: پروین احمدینژاد سه داماد نامآشنا و یک عروس ترکیهای دارد. دامادهای او به این جهت نامآشنا هستند که حوزه فعالیت دو نفر از آنها مداحی بوده و یکی از آنها هم در سال 84 در گروه مشاوران جوان ریاستجمهوری قرار داشت. احمد قدمی و روحالله بهمنی مداح هستند و حمیدرضا افراشته هم جزو حلقه مشاوران جوان است. البته افراشته روابط حسنهای هم با رحیممشایی داشته و وارد دایره نقدها و انتقادات از او نشد.
روحالله بهمنی مداحی است که بر خلاف احمد قدمی، وارد فعالیتهای درونپاستور نشد. همچنین او در زمره مخالفان مشایی بوده و در یکی از منابر خود نیز این موضوع را علنی کرده و بعد از شکایت مشایی علیه سعید حدادیان در ماجرای سخنرانیاش علیه رئیس دفتر رئیسجمهور، از حدادیان دفاع کرد. اما قدمی داماد حاشیهداری برای پروین محسوب میشد. به روایت سایت تابناک، احمد قدمی که در گذشته در حراست یک شرکت خودروسازی به کار گرفته شده بود، پس از راهیابی پروین احمدینژاد به شورای شهر، به مدیرکلی حراست سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور منصوب شد.
البته حضور قدمی در حراست سازمان شهرداریها و دهیاریها به طول نینجامید زیرا داوود احمدینژاد که از سوی برادر به ریاست بازرسی ویژه ریاستجمهوری رسیده بود، دستور عزل داماد خواهر خود را صادر کرد. قدمی بعد از این انفصال اجباری، بیکار نشد و طی حکمی از سوی علی ترکاشوند، رئیس شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور، به سمت ریاست مجموعه ورزشی شهید کشوری منصوب شد. اما معصومه، عروس ترکیهای پروین. از این عروس زمانی رونمایی شد که تصاویر او در کنار مادر همسرش در اجلاس آموزشوپرورش در تهران بر خروجی برخی سایتها قرار گرفت. براساس این اخبار، معصومه دختر «رحمی اونوشان»، رئیس انتشارات «اهلالبیت» در استانبول است. ظاهرا اونورشان، مدیرکل خانه انتشارات «اهل البیت»، به رسانههای ترکیهای اطلاع داده بود که دختر وی و خواهرزاده رئیسجمهور ایران در سال 2008 در تهران با یکدیگر آشنا شدهاند، زمانی که معصومه در آنجا مشغول تحصیل بوده است. مراسم عقد آنها در استانبول برگزار شد.
ورود به شورای شهر سوم
پروین برای ورودش به عرصه کمی تا قسمتی سیاسیتر، احتیاج به همراهانی هم داشت. مهرداد بذرپاش از نمایندگان فعلی مجلس و از جمله نزدیکان احمدینژاد که در دولت او توانست مناصب متعددی از جمله ریاست مشاوران جوان ریاستجمهوری و مدیریت یکی از شرکتهای بزرگ خودروسازی ایران یعنی سایپا را به عهده بگیرد، جزو حامیان پروین احمدینژاد برای انتخابات شوراهای شهر و روستای دور سوم بود.
او در توضیح این حمایت میگوید: «پروین احمدینژاد عنصری فرهنگی، فوقلیسانس و مدیر مدرسه و چهره سیاسی و مطلع و در جریان اوضاع است». پروین احمدینژاد لیسانس الهیات دارد و کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه آزاد تهران مرکز در رشته فلسفه اسلامی اخذ کرده است. در سوابقی که از پروین در «ویکیپدیا» وجود دارد نوشته شده که او پنج سال مدیریت دبستان و پیشدانشگاهی و 30 سال فعالیتهای فرهنگی و آموزشی را در کارنامه دارد. پروین بالاخره در شوراهای شهر سوم توانست موفقیت کسب کند، آن هم یک سال بعد از ریاستجمهوری برادرش.
تلاش خواهرانه برای پیروزی برادر
پروین احمدینژاد در سال 88 هم البته تلاش مجدانهای برای پیروزی برادرش در انتخابات ریاستجمهوری دهم به خرج داد. او در انتخابات ریاستجمهوری دهم بهمثابه یک ستاد شخصی در جلسات متعددی حضور یافت و به تبلیغ برای برادر پرداخت. در یکی از این جلسات به تاریخ بیستوپنجم اردیبهشت سال 88 پروین درباره برادرش چنین میگوید: «وقتی احمدینژاد استاندار اردبیل بود در سال اول استاندار شدن، اردبیل دچار زلزله شد. احمدینژاد خود شخصاً به شهرها و روستاهای اردبیل سفر میکرد و با بررسی وضعیت آن از نزدیک تدابیر لازم را میاندیشید. بهدلیل تخریب جادهها بر اثر زلزله یا فقدان اطلاعات، احمدینژاد مجبور میشد مسافت زیادی را برای بازدید از منطقه زلزلهزده پیاده بپیماید. در یکی از این بازدیدها که منزل پیرمردی بود، پس از خروج احمدینژاد از منزل، پیرمرد احمدینژاد را نفرین کرد بهدلیل اینکه نمیدانست میهمان او خود استاندار بوده است، بهدلیل وضعیت خود استاندار را نفرین کرد و احمدینژاد از اینکه همراهانش پیرمرد را متوجه کنند که میهمان او چه کسی است و او شرمنده شود، از این کار ممانعت کرد.»
پروین در همان مراسم ادامه میدهد: «یک شب من از مراسم عزاداری بیت مقام معظم رهبری که دیر به پایان رسیده بود و بهخاطر باران شدید و نبود خودرو ناچار شدم تا با استفاده از ماشین دولتی به منزل بروم وقتی رئیسجمهور متوجه این موضوع شد، آهی کشید و گفت کاش این کار را نمیکردی اما اشکالی ندارد من هزینه آن را به حساب دولت واریز خواهم کرد».
شکست در انتخابات مجلس و اعتراض به تخلفات انتخاباتی
اما پروین احمدینژاد بعد از اتمام دوره شوراهای شهر سوم که برای برگزاری دوره بعدی انتخابات شوراها که عمر آن به دو سال افزایش یافته بود، یکبار دیگر کاندیدای ورود به شوراها شد، قبلتر از آن او خواست بخت خود را اینبار برای انتخابات مجلس بیازماید. او برای انتخابات مجلس نهم از حوزه انتخابیه گرمسار یعنی زادگاه خانوادگیشان کاندیدا شد. اما پس از شمارش آرا غلامرضا کاتب با 16 هزار و 228 رأی نفر اول و پروین احمدینژاد با 15 هزار و 500 رأی نفر دوم شده و از ورود به بهارستان محروم شد.
پروین به نتیجه انتخابات اعتراض کرد: «در روز و شب برگزاری انتخابات در حوزه گرمسار، تخلفات انتخاباتی از سوی برخی نامزدهای این حوزه مشاهده شد که این امر خلاف قانون بوده و بنده اعتراض خودم را نسبت به این موضوع تسلیم مسئولان برگزاری انتخابات خواهم کرد...». اگرچه حاصلی از این اعتراض برای پروین به دست نیامد.
او پس از این ناکامی نهتنها سرخورده نشد، بلکه بار دیگر تصمیم گرفت تا در انتخابات شوراهای شهر و روستا از حوزه تهران نامزد شود. البته در این انتخابات هم نتوانست توفیقی به دست بیاورد.
حیات سیاسی وابسته به برادر
پروین در روزهای آخر ریاست جمهوری برادرش، در مراسم تجلیل از تلاشگران حوزه زن و خانواده که تیرماه سال 92 در نهاد ریاستجمهوری برگزار شد، گفت که صبح همان روز دلنوشتهای برای برادرش نوشته است. پروین در متن خود خطاب به محمود چنین میگوید: «خواستم بگویم که تو غریبانه آمدی ولی نخواهم گفت که غریبانه رفتی چراکه غریبتر و مظلومانهتر از تو حق غربت و عدالت است و غربت، آرمانها و ارزشهایی است که تو بهخاطر آن شهید تهمت شدی... برادرم! غمگین نباش، اندوه به دل راه نده و دل را به خدا بسپار، آمدهایم و آمادهایم تا این عصر، به طلاییترین دوران در دوران تاریخ مبدل شود.»
پروین احمدینژاد اینروزها مشغول ادامه تحصیل در مقطع دکتراست. در ویکیپدیا رشته او فلسفه اسلامی ذکر شده اما پیشتر برخی رسانههای اصولگرا عنوان کرده بودند که او دانشجوی اقتصاد دانشگاه علامه شده است. پروین اگرچه هنوز هم به درخواست مصاحبه پاسخ نمیدهد اما فعالیت نسبتاً قابلتوجهی در فضای مجازی و نرمافزارهای تلفنهمراه دارد. او در این فضا تصاویر متعدد معنوی را به اشتراک گذاشته و اغلب مطالبش در مدح امام زمان(عج) و انتظار اوست. پروین همچنان در سکوت بهسر میبرد. او برخلاف زنان دیگر سیاستمدار ایران، بعد از دوره فعالیتش در شورای شهر تهران تقریباً به محاق رفته است. بهطوری که گویا تمام فعالیت او به حیات سیاسی برادرش وابسته بوده و بعد از آن تصویر دیگری برای فعالیت سیاسی پروین نمیتوان متصور شد.
منبع: خبرگزاری ایسنا
روحالله بهمنی مداحی است که بر خلاف احمد قدمی، وارد فعالیتهای درونپاستور نشد. همچنین او در زمره مخالفان مشایی بوده و در یکی از منابر خود نیز این موضوع را علنی کرده و بعد از شکایت مشایی علیه سعید حدادیان در ماجرای سخنرانیاش علیه رئیس دفتر رئیسجمهور، از حدادیان دفاع کرد. اما قدمی داماد حاشیهداری برای پروین محسوب میشد. به روایت سایت تابناک، احمد قدمی که در گذشته در حراست یک شرکت خودروسازی به کار گرفته شده بود، پس از راهیابی پروین احمدینژاد به شورای شهر، به مدیرکلی حراست سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور منصوب شد.
البته حضور قدمی در حراست سازمان شهرداریها و دهیاریها به طول نینجامید زیرا داوود احمدینژاد که از سوی برادر به ریاست بازرسی ویژه ریاستجمهوری رسیده بود، دستور عزل داماد خواهر خود را صادر کرد. قدمی بعد از این انفصال اجباری، بیکار نشد و طی حکمی از سوی علی ترکاشوند، رئیس شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور، به سمت ریاست مجموعه ورزشی شهید کشوری منصوب شد. اما معصومه، عروس ترکیهای پروین. از این عروس زمانی رونمایی شد که تصاویر او در کنار مادر همسرش در اجلاس آموزشوپرورش در تهران بر خروجی برخی سایتها قرار گرفت. براساس این اخبار، معصومه دختر «رحمی اونوشان»، رئیس انتشارات «اهلالبیت» در استانبول است. ظاهرا اونورشان، مدیرکل خانه انتشارات «اهل البیت»، به رسانههای ترکیهای اطلاع داده بود که دختر وی و خواهرزاده رئیسجمهور ایران در سال 2008 در تهران با یکدیگر آشنا شدهاند، زمانی که معصومه در آنجا مشغول تحصیل بوده است. مراسم عقد آنها در استانبول برگزار شد.
پروین برای ورودش به عرصه کمی تا قسمتی سیاسیتر، احتیاج به همراهانی هم داشت. مهرداد بذرپاش از نمایندگان فعلی مجلس و از جمله نزدیکان احمدینژاد که در دولت او توانست مناصب متعددی از جمله ریاست مشاوران جوان ریاستجمهوری و مدیریت یکی از شرکتهای بزرگ خودروسازی ایران یعنی سایپا را به عهده بگیرد، جزو حامیان پروین احمدینژاد برای انتخابات شوراهای شهر و روستای دور سوم بود.
او در توضیح این حمایت میگوید: «پروین احمدینژاد عنصری فرهنگی، فوقلیسانس و مدیر مدرسه و چهره سیاسی و مطلع و در جریان اوضاع است». پروین احمدینژاد لیسانس الهیات دارد و کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه آزاد تهران مرکز در رشته فلسفه اسلامی اخذ کرده است. در سوابقی که از پروین در «ویکیپدیا» وجود دارد نوشته شده که او پنج سال مدیریت دبستان و پیشدانشگاهی و 30 سال فعالیتهای فرهنگی و آموزشی را در کارنامه دارد. پروین بالاخره در شوراهای شهر سوم توانست موفقیت کسب کند، آن هم یک سال بعد از ریاستجمهوری برادرش.
تلاش خواهرانه برای پیروزی برادر
پروین احمدینژاد در سال 88 هم البته تلاش مجدانهای برای پیروزی برادرش در انتخابات ریاستجمهوری دهم به خرج داد. او در انتخابات ریاستجمهوری دهم بهمثابه یک ستاد شخصی در جلسات متعددی حضور یافت و به تبلیغ برای برادر پرداخت. در یکی از این جلسات به تاریخ بیستوپنجم اردیبهشت سال 88 پروین درباره برادرش چنین میگوید: «وقتی احمدینژاد استاندار اردبیل بود در سال اول استاندار شدن، اردبیل دچار زلزله شد. احمدینژاد خود شخصاً به شهرها و روستاهای اردبیل سفر میکرد و با بررسی وضعیت آن از نزدیک تدابیر لازم را میاندیشید. بهدلیل تخریب جادهها بر اثر زلزله یا فقدان اطلاعات، احمدینژاد مجبور میشد مسافت زیادی را برای بازدید از منطقه زلزلهزده پیاده بپیماید. در یکی از این بازدیدها که منزل پیرمردی بود، پس از خروج احمدینژاد از منزل، پیرمرد احمدینژاد را نفرین کرد بهدلیل اینکه نمیدانست میهمان او خود استاندار بوده است، بهدلیل وضعیت خود استاندار را نفرین کرد و احمدینژاد از اینکه همراهانش پیرمرد را متوجه کنند که میهمان او چه کسی است و او شرمنده شود، از این کار ممانعت کرد.»
پروین در همان مراسم ادامه میدهد: «یک شب من از مراسم عزاداری بیت مقام معظم رهبری که دیر به پایان رسیده بود و بهخاطر باران شدید و نبود خودرو ناچار شدم تا با استفاده از ماشین دولتی به منزل بروم وقتی رئیسجمهور متوجه این موضوع شد، آهی کشید و گفت کاش این کار را نمیکردی اما اشکالی ندارد من هزینه آن را به حساب دولت واریز خواهم کرد».
شکست در انتخابات مجلس و اعتراض به تخلفات انتخاباتی
اما پروین احمدینژاد بعد از اتمام دوره شوراهای شهر سوم که برای برگزاری دوره بعدی انتخابات شوراها که عمر آن به دو سال افزایش یافته بود، یکبار دیگر کاندیدای ورود به شوراها شد، قبلتر از آن او خواست بخت خود را اینبار برای انتخابات مجلس بیازماید. او برای انتخابات مجلس نهم از حوزه انتخابیه گرمسار یعنی زادگاه خانوادگیشان کاندیدا شد. اما پس از شمارش آرا غلامرضا کاتب با 16 هزار و 228 رأی نفر اول و پروین احمدینژاد با 15 هزار و 500 رأی نفر دوم شده و از ورود به بهارستان محروم شد.
پروین به نتیجه انتخابات اعتراض کرد: «در روز و شب برگزاری انتخابات در حوزه گرمسار، تخلفات انتخاباتی از سوی برخی نامزدهای این حوزه مشاهده شد که این امر خلاف قانون بوده و بنده اعتراض خودم را نسبت به این موضوع تسلیم مسئولان برگزاری انتخابات خواهم کرد...». اگرچه حاصلی از این اعتراض برای پروین به دست نیامد.
او پس از این ناکامی نهتنها سرخورده نشد، بلکه بار دیگر تصمیم گرفت تا در انتخابات شوراهای شهر و روستا از حوزه تهران نامزد شود. البته در این انتخابات هم نتوانست توفیقی به دست بیاورد.
حیات سیاسی وابسته به برادر
پروین در روزهای آخر ریاست جمهوری برادرش، در مراسم تجلیل از تلاشگران حوزه زن و خانواده که تیرماه سال 92 در نهاد ریاستجمهوری برگزار شد، گفت که صبح همان روز دلنوشتهای برای برادرش نوشته است. پروین در متن خود خطاب به محمود چنین میگوید: «خواستم بگویم که تو غریبانه آمدی ولی نخواهم گفت که غریبانه رفتی چراکه غریبتر و مظلومانهتر از تو حق غربت و عدالت است و غربت، آرمانها و ارزشهایی است که تو بهخاطر آن شهید تهمت شدی... برادرم! غمگین نباش، اندوه به دل راه نده و دل را به خدا بسپار، آمدهایم و آمادهایم تا این عصر، به طلاییترین دوران در دوران تاریخ مبدل شود.»
پروین احمدینژاد اینروزها مشغول ادامه تحصیل در مقطع دکتراست. در ویکیپدیا رشته او فلسفه اسلامی ذکر شده اما پیشتر برخی رسانههای اصولگرا عنوان کرده بودند که او دانشجوی اقتصاد دانشگاه علامه شده است. پروین اگرچه هنوز هم به درخواست مصاحبه پاسخ نمیدهد اما فعالیت نسبتاً قابلتوجهی در فضای مجازی و نرمافزارهای تلفنهمراه دارد. او در این فضا تصاویر متعدد معنوی را به اشتراک گذاشته و اغلب مطالبش در مدح امام زمان(عج) و انتظار اوست. پروین همچنان در سکوت بهسر میبرد. او برخلاف زنان دیگر سیاستمدار ایران، بعد از دوره فعالیتش در شورای شهر تهران تقریباً به محاق رفته است. بهطوری که گویا تمام فعالیت او به حیات سیاسی برادرش وابسته بوده و بعد از آن تصویر دیگری برای فعالیت سیاسی پروین نمیتوان متصور شد.
منبع: خبرگزاری ایسنا
۹۴/۰۱/۳۰