اهداف پشت پرده اردوغان از انتقال مقبره سلیمان شاه
چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۴۹ ق.ظ
ترکیه آنلاین: سایت خبری دیپلماسی ایرانی می نویسد :محمدعلی دستمالی، کارشناس سیاسی مسایل منطقه: دور از انتظار نیست که در آینده ای نزدیک، شاهد گونه ای از توافق و تعامل بیشتر و عمیق تر، بین کردهای سوریه و دولت ترکیه باشیم و آنان باز هم در دو مسیر عملگرایی و نمادگرایی سیاسی و دیگر مسیرهای ممکن، با همدیگر کار کنند.
بین کردهای عراق، سوریه و ترکیه از یک سو و دولت ترکیه از دیگر سو، سوابق اختلاف، جنگ و درگیری بسیاری وجود دارد. با این حال، ترک ها و کردها، در رفتار سیاسی و حزبی خود، همواره این واقعیت را نشان داده اند که به اقدامات و رفتارهای نمادین و بها دادن به سمبل ها، علاقه ی ویژه ای دارند. عجیب نیست که این نقطه اشتراک، هم در حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی، هم نزد پ.ک.ک و نهادهای اقماری آن در سوریه و ترکیه به رهبری عبدالله اوجالان وجود دارد و در عین حال، حزب عدالت و توسعه به رهبری احمد داوداوغلو نیز دارای چنین علایقی است. یکی دیگر از علایق و ویژگی های مشترک هر دو سو، عمل گرایی و بها دادن به منافع و تغییر مواضع بر اساس به وجود آمدن منافع جدید است. بنابراین اگر بخواهیم از این منظر و همچنین از دیدگاه تحلیل منافع و ارزیابی رویکرد عملگرایانه ، موضوع انتقال بقایای جسد سلیمان شاه، جد بزرگ عثمانیان را تحلیل کنیم، می توانیم قائل به چنین برداشت هایی باشیم:
دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه، اهمیت ویژه ای به نمادهای ملی و تاریخی می دهد و خوب می داند که اگر مقبره سلیمان شاه توسط داعشی ها تخریب می شد، ملی گرایان، محافظه کاران، چپ ها و همه عناصر سیاسی و اجتماعی ترکیه، در یک جبهه علیه دولت به اتفاق نظر می رسیدند و مسئولین سیاسی و امنیتی کشور را به بی کفایتی متهم می کردند و چنین چیزی می توانست بر نتایج انتخابات سراسری هفتم ژوئن سال جاری میلادی اثر بگذارد. علاوه بر این، چنین موضوعی می توانست از منظر روانشناسی اجتماعی، مشکلات و پیامدهای خاص دیگری را به دنبال بیاورد. به همین خاطر، ترکیه به این باور عینی و واقعی رسید که باید به هر قیمتی شده، تدبیر دفاعی لازم برای جلوگیری از چنین حمله ای گرفته شود. آنان به خوبی در جریان تجربه تلخ کردها در جریان اشغال دیار ایزدیان بودند. واقعیت این است که اشغال شنگال توسط گروه تروریستی تکفیری داعش و به اسارت درآمدن بیش از یک هزار و پانصد تن از زنان و دختران کُرد ایزدی و تجاوز به آنها، تاثیرات روانی وحشتناکی بر کردها گذاشت و شاید اگر پس از این رویداد، در جریان درگیری هایی که بین داعش و نیروهای پیشمرگ روی داده بیش از یک هزار و پانصد مدافع کُرد عراقی و سوری جان خود را از دست نمی دادند، هزینه های اجتماعی سنگینی دامن حزب حاکم اقلیم کردستان عراق (حزب دموکرات) را می گرفت.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، چند بار در سخنرانی های خود، حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) را تروریست قلمداد کرد. اما آمریکا، آشکارا اعلام کرد که در این مورد نظر دیگری دارد و این نهاد اقماری پ.ک.ک را تروریست نمی داند. از دیگر سو، آسیه عبدالله یکی از دو رهبر حزب اتحاد دموکراتیک با لباس زنانه کُردی و نسرین عبدالله از فرماندهان مدافعین کُرد سوری با پوشش ویژه زنان چریک کُرد سوری در کاخ الیزه از سوی رئیس جمهور فرانسه مورد استقبال قرار گرفتند. آنان در این دیدار نیز دو کارت نمادین دیگر به کار گرفتند: اول، تلاش برای مشروعیت دادن به هویت کُردی خود در یک صحنه دیپلماسی بین المللی با استفاده از پوشش کُردی. دوم: تبدیل این دیدار و روابطی از این دست، به کارت ویژه ای برای مشروعیت دادن به سه کانتوت خودگردان کُردها در شمال سوریه و در سه منطقه کردنشین جزیره، عفرین و کوبانی.
آرامگاه سلیمان شاه در منطقه منبج تخریب شد و استخوان های جد بزرگ عثمانیان، نه به ترکیه بلکه به روستای کردنشین اشمه سوریه در دویست متری مرز ترکیه منتقل شد و به عبارتی روشن تر، پاره ای از میراث و هویت ترکیه، نزد کردهایی به امانت گذاشته شد که تا چند روز پیش توسط رئیس جمهور ترکیه، به عنوان تروریست معرفی شده بودند. داوداوغلو بر این موضوع تاکید کرد که درست در همان لحظاتی که پرچم ترکیه در آرامگاه قبلی پایین آورده شد، همزمان با آن، پرچم در مکان جدید به اهتزاز درآمد تا این نماد ملی ترکیه حتی برای چند لحظه در «تنها خاک خارج از وطن» از چشم ها پنهان نماند. فرماندهی مدافعین کُرد سوری موسوم به یگان های مدافع خلق (YPG) با انتشار بیانیه ای اعلام کرده که در این عملیات، با ترکیه همکاری کرده است. این جا دقیقا همان نقطه ای است که عمل گرایی و تلاش برای کسب منافع جدید، کردها و ترک ها را به هم می رساند و نشان می دهد که وقتی پای موازنات نوین در میان باشد، می توان به راحتی، لفظ تروریست را نیز از یادها زدود. اهمیت این موضوع را زمانی می توان بیشتر دریافت که از یاد نبریم، دولت ترکیه تا همین چند سال قبل، دل خوشی از سران احزاب کُرد عراقی نیز نداشت و آنان را به رسمیت نمی شناخت، اما هم اکنون همکاری های سیاسی، امنیتی و اقتصادی گسترده ای بین اربیل و آنکارا وجود دارد و فرماندهان نیروهای پیشمرگ کُرد، توسط کوماندوهای ترکیه آموزش می بینند. بنابراین دور از انتظار نیست که در آینده ای نزدیک، شاهد گونه ای از توافق و تعامل بیشتر و عمیق تر، بین کردهای سوریه و دولت ترکیه باشیم و آنان باز هم در دو مسیر عملگرایی و نمادگرایی سیاسی و دیگر مسیرهای ممکن، با همدیگر کار کنند.
بین کردهای عراق، سوریه و ترکیه از یک سو و دولت ترکیه از دیگر سو، سوابق اختلاف، جنگ و درگیری بسیاری وجود دارد. با این حال، ترک ها و کردها، در رفتار سیاسی و حزبی خود، همواره این واقعیت را نشان داده اند که به اقدامات و رفتارهای نمادین و بها دادن به سمبل ها، علاقه ی ویژه ای دارند. عجیب نیست که این نقطه اشتراک، هم در حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی، هم نزد پ.ک.ک و نهادهای اقماری آن در سوریه و ترکیه به رهبری عبدالله اوجالان وجود دارد و در عین حال، حزب عدالت و توسعه به رهبری احمد داوداوغلو نیز دارای چنین علایقی است. یکی دیگر از علایق و ویژگی های مشترک هر دو سو، عمل گرایی و بها دادن به منافع و تغییر مواضع بر اساس به وجود آمدن منافع جدید است. بنابراین اگر بخواهیم از این منظر و همچنین از دیدگاه تحلیل منافع و ارزیابی رویکرد عملگرایانه ، موضوع انتقال بقایای جسد سلیمان شاه، جد بزرگ عثمانیان را تحلیل کنیم، می توانیم قائل به چنین برداشت هایی باشیم:
دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه، اهمیت ویژه ای به نمادهای ملی و تاریخی می دهد و خوب می داند که اگر مقبره سلیمان شاه توسط داعشی ها تخریب می شد، ملی گرایان، محافظه کاران، چپ ها و همه عناصر سیاسی و اجتماعی ترکیه، در یک جبهه علیه دولت به اتفاق نظر می رسیدند و مسئولین سیاسی و امنیتی کشور را به بی کفایتی متهم می کردند و چنین چیزی می توانست بر نتایج انتخابات سراسری هفتم ژوئن سال جاری میلادی اثر بگذارد. علاوه بر این، چنین موضوعی می توانست از منظر روانشناسی اجتماعی، مشکلات و پیامدهای خاص دیگری را به دنبال بیاورد. به همین خاطر، ترکیه به این باور عینی و واقعی رسید که باید به هر قیمتی شده، تدبیر دفاعی لازم برای جلوگیری از چنین حمله ای گرفته شود. آنان به خوبی در جریان تجربه تلخ کردها در جریان اشغال دیار ایزدیان بودند. واقعیت این است که اشغال شنگال توسط گروه تروریستی تکفیری داعش و به اسارت درآمدن بیش از یک هزار و پانصد تن از زنان و دختران کُرد ایزدی و تجاوز به آنها، تاثیرات روانی وحشتناکی بر کردها گذاشت و شاید اگر پس از این رویداد، در جریان درگیری هایی که بین داعش و نیروهای پیشمرگ روی داده بیش از یک هزار و پانصد مدافع کُرد عراقی و سوری جان خود را از دست نمی دادند، هزینه های اجتماعی سنگینی دامن حزب حاکم اقلیم کردستان عراق (حزب دموکرات) را می گرفت.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، چند بار در سخنرانی های خود، حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) را تروریست قلمداد کرد. اما آمریکا، آشکارا اعلام کرد که در این مورد نظر دیگری دارد و این نهاد اقماری پ.ک.ک را تروریست نمی داند. از دیگر سو، آسیه عبدالله یکی از دو رهبر حزب اتحاد دموکراتیک با لباس زنانه کُردی و نسرین عبدالله از فرماندهان مدافعین کُرد سوری با پوشش ویژه زنان چریک کُرد سوری در کاخ الیزه از سوی رئیس جمهور فرانسه مورد استقبال قرار گرفتند. آنان در این دیدار نیز دو کارت نمادین دیگر به کار گرفتند: اول، تلاش برای مشروعیت دادن به هویت کُردی خود در یک صحنه دیپلماسی بین المللی با استفاده از پوشش کُردی. دوم: تبدیل این دیدار و روابطی از این دست، به کارت ویژه ای برای مشروعیت دادن به سه کانتوت خودگردان کُردها در شمال سوریه و در سه منطقه کردنشین جزیره، عفرین و کوبانی.
آرامگاه سلیمان شاه در منطقه منبج تخریب شد و استخوان های جد بزرگ عثمانیان، نه به ترکیه بلکه به روستای کردنشین اشمه سوریه در دویست متری مرز ترکیه منتقل شد و به عبارتی روشن تر، پاره ای از میراث و هویت ترکیه، نزد کردهایی به امانت گذاشته شد که تا چند روز پیش توسط رئیس جمهور ترکیه، به عنوان تروریست معرفی شده بودند. داوداوغلو بر این موضوع تاکید کرد که درست در همان لحظاتی که پرچم ترکیه در آرامگاه قبلی پایین آورده شد، همزمان با آن، پرچم در مکان جدید به اهتزاز درآمد تا این نماد ملی ترکیه حتی برای چند لحظه در «تنها خاک خارج از وطن» از چشم ها پنهان نماند. فرماندهی مدافعین کُرد سوری موسوم به یگان های مدافع خلق (YPG) با انتشار بیانیه ای اعلام کرده که در این عملیات، با ترکیه همکاری کرده است. این جا دقیقا همان نقطه ای است که عمل گرایی و تلاش برای کسب منافع جدید، کردها و ترک ها را به هم می رساند و نشان می دهد که وقتی پای موازنات نوین در میان باشد، می توان به راحتی، لفظ تروریست را نیز از یادها زدود. اهمیت این موضوع را زمانی می توان بیشتر دریافت که از یاد نبریم، دولت ترکیه تا همین چند سال قبل، دل خوشی از سران احزاب کُرد عراقی نیز نداشت و آنان را به رسمیت نمی شناخت، اما هم اکنون همکاری های سیاسی، امنیتی و اقتصادی گسترده ای بین اربیل و آنکارا وجود دارد و فرماندهان نیروهای پیشمرگ کُرد، توسط کوماندوهای ترکیه آموزش می بینند. بنابراین دور از انتظار نیست که در آینده ای نزدیک، شاهد گونه ای از توافق و تعامل بیشتر و عمیق تر، بین کردهای سوریه و دولت ترکیه باشیم و آنان باز هم در دو مسیر عملگرایی و نمادگرایی سیاسی و دیگر مسیرهای ممکن، با همدیگر کار کنند.
۹۳/۱۲/۰۶
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.