رمزگشایی از «ترکیه جدید» آقای اردوغان
سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۱۵ ب.ظ
ترکیه آنلاین: ترکیه درصدد ایجاد یک محور جدید در سیاستهای منطقهای و جهانی است تا نفوذ و تاثیرگذاری بیشتری برای آینده این کشور در پی داشته باشد؛ براین اساس آنکارا باید روابط خارجی خود را با ایالات متحده و چین افزایش داده و فرصتهای جدیدی نیز با روسیه فراهم کند.
اردوغان بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، در سخنرانی خویش پیام آشتی را مطرح کرد و در طول ریاست جمهوری خویش از «ترکیه جدید» (Yeni Türkiye ) سخن گفت. حال این سوال مطرح است که این «ترکیه جدید» چه مختصات و مشخصاتی خواهد داشت؟ منظور او از «ترکیه جدید» چیست؟ اردوغان با بیان این عبارت چه آرمانی را در سر می پروراند؟
در نگاه اول و در لایه نخستین معنایی، این عبارت بیانگر انتخاب رئیس جمهور با رای مستقیم مردم برای اولین بار در تاریخ ترکیه و گذر از سیستم پارلمانتاریسم به ریاست جمهوری و تغییرات لازم در قانون اساسی برای افزایش اختیارت ریاست جمهوری و ایجاد یک فرهنگ جدید در جامعه ترکیه به موازات دموکراسی بر اساس خواست عمومی و سیاست است. اما اگر نگاهی دقیق بیندازیم عبارت «ترکیه جدید» اردوغان معنایی فراتر از سیاست داخلی و این تغییرات است و تا حدی در تحلیل ییئیت بولوت (Yiğit Bulut) مشاور ارشد اردوغان از ترکیه جدید نهفته است. او بعد از پیروزی اردوغان، چشم انداز بحث انگیزی برای ترکیه جدید ترسیم کرد. چشم اندازی که نشان دهنده کاهش روابط با اروپا و گسترش نفوذ ترکیه در خاورمیانه و جاهای دیگر و یافتن فرصتهای بیشتر برای نقش آفرینی ترکیه است. او ادعا کرد که اتحادیه اروپا پتانسیل لازم برای همراهی ترکیه ندارد و ترکیه باید از علاقه خود برای پیوستن به اتحادیه اروپا صرف نظر کند زیرا اتحادیه اروپا مشکلات خاص خود را دارد و سیاستمداران کشورهای عضو اتحادیه اروپا تلاش های مختلفی برای مخالفت با عضویت ترکیه انجام می ¬دهند.
از این رومی توان تصور کرد که ترکیه جدید به معنای دست کشیدن از آرمان خود برای عضویت در اتحادیه اروپاست. از سوی دیگر، سیاست های حزب عدالت و توسعه در این سالها نشان داده است که آنها در صورت از دست دادن یک گزینه همواره به دنبال آلترناتیوهایی برای گسترش روابط خود می گردند. بر اساس نگاه آقای ییئیت بولوت، ترکیه جدید باید روابط خارجی خود را با ایالات متحده و چین افزایش داده و فرصت های جدیدی نیز با روسیه فراهم کند. بنابراین ترکیه درصدد ایجاد یک محور جدید در سیاست های منطقه ای و جهانی است تا نفوذ و تاثیرگذاری بیشتری برای آینده ترکیه در پی داشته باشد.
قرائن نشان می دهد که با توقف فرایند پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا، اردوغان در مورد عضویت در اتحادیه اروپا بی میل است زیرا تصور می کند که حرکت بیشتر در امتداد مسیر اتحادیه اروپا به معنای انفعال و پذیرش اصلاحات بیشتر در ترکیه و در نهایت از دست دادن برخی از ابعاد حاکمیت به بروکسل است که اردوغان مایل به انجام آن نیست. اما اردوغان نشان داده است که به هیچ عنوان مایل به کاهش همکاری با غرب نیست. از این رو می توان پیش بینی کرد که با توجه به ساختار شکننده ترکیه، در ترکیه جدید، رابطه ترکیه با آمریکا گرم تر و مهم تر از قبل خواهد بود تا ترکیه بتواند رابطه خود با غرب را بدون اتحادیه اروپا توسعه دهد.
از سوی دیگر، سخنرانی های ضد امریکایی و ضد یهودی اردوغان در سال گذشته هر چند انتقاداتی از سوی سران امریکا در پی داشته است اما معتقدم که این سخنرانی ها وسیله ای برای جلب حامیان محافظه کارحزب عدالت و توسعه در جامعه ترکیه بوده است نه چیز دیگری. اوباما با تماس تلفنی پیروزی اردوغان را تبریک گفت و این اولین گفتگوی تلفنی این دو در شش ماه گذشته بود. مشکلات زیادی پیرامون ترکیه در منطقه وجود دارد از جمله غزه، عراق، سوریه و اوکراین و نیز اختلاف بین ارمنستان و آذربایجان و ظهور تروریستهای وحشی داعش. ترکیه نیاز به همکاری قوی با امریکا و امریکا نیاز به یک رابطه پایدار با ترکیه در منطقه دارد اما این امر بستگی به این دارد که ترکیه چه سیاستی را در منطقه در پیش بگیرد و یا این که امریکا از ترکیه چه بخواهد. طبیعی است که امریکا از ترکیه می خواهد روابط پروبلماتیک خود با کشورهایی مثل مصر و اسرائیل را بهبود ببخشد و یک سیاست متعادل تری را در قبال این کشورها دنبال کند. با در نظر گرفتن این امر می توان انتظار داشت که ترکیه برای تاثیرگذاری بر منطقه و حفط موقعیت بین المللی خود و رابطه با امریکا، در آینده روابط خود با رژیم صهیونیستی و مصر را بهبود ببخشد.
از نگاه دیگر، «ترکیه جدید» به معنای دنبال کردن سیاست خارجی چند وجهی و چند بعدی ترکیه در سالهای اخیر اما این بار با ریسک کمتر، حفظ ثبات و پایداری و ترمیم روابط در منطقه است. به نظر می رسد این دولت بعد از دوازده سال آزمون و خطا به دنبال یک سیاست خارجی واقع گرایانه در منطقه و جهان و اتخاذ یک رویکرد متعادل تر برای تاثیرگذاری و نفوذ بیشتر ترکیه در منطقه خاورمیانه، آناتولی شرقی و آسیای مرکزی است.
گرایش ترکیه به سمت آسیای مرکزی و روسیه را می توان به حضور رئیس جمهور قرقیزستان در سخنرانی بعد از انتخابات ترکیه و دعوت رسمی رئیس جمهور قزاقستان از ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (The Eurasian Economic Union ) پیگیری کرد. این اتحادیه در ژوئن 2014 بین روسای جمهور روسیه، قزاقستان و بلاروس امضا شد. هدف این اتحادیه به چالش کشیدن قدرت اقتصادی ایالات متحده، اروپا و چین است. این پیمان در 1 ژانویه 2015 به مرحله اجرایی خواهد رسید.
گرایش ترکیه به چین را در تصمیم ترکیه برای خرید سامانه دفاعی موشکی دوربرد و ضد هوایی از شرکت صادرات و واردات ماشین آلات چین موسوم به سی.پی.ام.آی.یی.سی مشاهده کرد. هر چند دولت ترکیه در پی فشار آمریکا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، از خرید سامانه موشکی از این شرکت چینی که مورد تحریم آمریکا قرار گرفته است، صرف نظر کرده است اما قرار است تا دو ماه دیگر پیشنهاد خرید جدیدی به طرف چینی داده شود. این عمل ترکیه می تواند پیام دیگری برای غرب داشته باشد و آن این است که ترکیه در صورت نیاز می تواند با چین همکاری داشته باشد.
در بالا ذکر شد که به دلیل فرایند طولانی عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا و کارشکنی برخی کشورهای اروپایی در این زمینه، اردوغان همواره به دنبال جایگزین آن می گشت و در سال گذشته بارها تمایل برای همکاری با سازمان همکاری شانگهای را مطرح می کرد که قصد دارد عضو این سازمان باشد تا از این درد کهنه (پیوستن به اتحادیه اروپا) رهایی یابد؛ از این رو اردوغان آمادگی ترکیه برای توافق تجارت ازاد در اوراسیا را اعلام نمود.
سازمان همکاری شانگهای برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شدهاست. این سازمان در سال 2001 توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان پایهگذاری شد. علاوه بر اعضای اصلی، ابتدا مغولستان در سال 2004 و یک سال بعد ایران، پاکستان، هند و افغانستان در سال 2012 به عنوان عضو ناظر به سازمان ملحق شدند. نقش این سازمان از زمان تاسیس آن تاکنون در منطقه افزایش یافتهاست و ترکیه بر این امر واقف است.
راهبرد ترکیه جدید مد نظر اردوغان در مواجهه با چالش عراق و سوریه چندان مشخص نیست. با توجه به شرایط داخلی ترکیه، انتظار می رود ترکیه از سیاست های پیش دستانه خود در این دو کشور کاسته و زمینه برای از سر گیری روابط خود با آنها را آماده نماید. ضمن این که ترکیه برای بهبود روابط با ایران و گسترش همکاری های باید سیاست خود را در این دو کشور تغییر دهد.
در نهایت می توان گفت که «ترکیه جدید» حکایت از درک و فهم جدیدی در سیاست خارجی ترکیه دارد و شاید یک بازاندیشی در سیاست خارجی بر اساس عملکرد مثبت و منفی ترکیه در منطقه و جهان باشد که ترکیه را از یک سیاست احساسی به یک سیاست واقع بینانه در روابط بین الملل سوق دهد.
* دکتر علی حاجی محمدی(کارشناس و پژوهشکر مسائل ترکیه)
اردوغان بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، در سخنرانی خویش پیام آشتی را مطرح کرد و در طول ریاست جمهوری خویش از «ترکیه جدید» (Yeni Türkiye ) سخن گفت. حال این سوال مطرح است که این «ترکیه جدید» چه مختصات و مشخصاتی خواهد داشت؟ منظور او از «ترکیه جدید» چیست؟ اردوغان با بیان این عبارت چه آرمانی را در سر می پروراند؟
در نگاه اول و در لایه نخستین معنایی، این عبارت بیانگر انتخاب رئیس جمهور با رای مستقیم مردم برای اولین بار در تاریخ ترکیه و گذر از سیستم پارلمانتاریسم به ریاست جمهوری و تغییرات لازم در قانون اساسی برای افزایش اختیارت ریاست جمهوری و ایجاد یک فرهنگ جدید در جامعه ترکیه به موازات دموکراسی بر اساس خواست عمومی و سیاست است. اما اگر نگاهی دقیق بیندازیم عبارت «ترکیه جدید» اردوغان معنایی فراتر از سیاست داخلی و این تغییرات است و تا حدی در تحلیل ییئیت بولوت (Yiğit Bulut) مشاور ارشد اردوغان از ترکیه جدید نهفته است. او بعد از پیروزی اردوغان، چشم انداز بحث انگیزی برای ترکیه جدید ترسیم کرد. چشم اندازی که نشان دهنده کاهش روابط با اروپا و گسترش نفوذ ترکیه در خاورمیانه و جاهای دیگر و یافتن فرصتهای بیشتر برای نقش آفرینی ترکیه است. او ادعا کرد که اتحادیه اروپا پتانسیل لازم برای همراهی ترکیه ندارد و ترکیه باید از علاقه خود برای پیوستن به اتحادیه اروپا صرف نظر کند زیرا اتحادیه اروپا مشکلات خاص خود را دارد و سیاستمداران کشورهای عضو اتحادیه اروپا تلاش های مختلفی برای مخالفت با عضویت ترکیه انجام می ¬دهند.
از این رومی توان تصور کرد که ترکیه جدید به معنای دست کشیدن از آرمان خود برای عضویت در اتحادیه اروپاست. از سوی دیگر، سیاست های حزب عدالت و توسعه در این سالها نشان داده است که آنها در صورت از دست دادن یک گزینه همواره به دنبال آلترناتیوهایی برای گسترش روابط خود می گردند. بر اساس نگاه آقای ییئیت بولوت، ترکیه جدید باید روابط خارجی خود را با ایالات متحده و چین افزایش داده و فرصت های جدیدی نیز با روسیه فراهم کند. بنابراین ترکیه درصدد ایجاد یک محور جدید در سیاست های منطقه ای و جهانی است تا نفوذ و تاثیرگذاری بیشتری برای آینده ترکیه در پی داشته باشد.
قرائن نشان می دهد که با توقف فرایند پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا، اردوغان در مورد عضویت در اتحادیه اروپا بی میل است زیرا تصور می کند که حرکت بیشتر در امتداد مسیر اتحادیه اروپا به معنای انفعال و پذیرش اصلاحات بیشتر در ترکیه و در نهایت از دست دادن برخی از ابعاد حاکمیت به بروکسل است که اردوغان مایل به انجام آن نیست. اما اردوغان نشان داده است که به هیچ عنوان مایل به کاهش همکاری با غرب نیست. از این رو می توان پیش بینی کرد که با توجه به ساختار شکننده ترکیه، در ترکیه جدید، رابطه ترکیه با آمریکا گرم تر و مهم تر از قبل خواهد بود تا ترکیه بتواند رابطه خود با غرب را بدون اتحادیه اروپا توسعه دهد.
از سوی دیگر، سخنرانی های ضد امریکایی و ضد یهودی اردوغان در سال گذشته هر چند انتقاداتی از سوی سران امریکا در پی داشته است اما معتقدم که این سخنرانی ها وسیله ای برای جلب حامیان محافظه کارحزب عدالت و توسعه در جامعه ترکیه بوده است نه چیز دیگری. اوباما با تماس تلفنی پیروزی اردوغان را تبریک گفت و این اولین گفتگوی تلفنی این دو در شش ماه گذشته بود. مشکلات زیادی پیرامون ترکیه در منطقه وجود دارد از جمله غزه، عراق، سوریه و اوکراین و نیز اختلاف بین ارمنستان و آذربایجان و ظهور تروریستهای وحشی داعش. ترکیه نیاز به همکاری قوی با امریکا و امریکا نیاز به یک رابطه پایدار با ترکیه در منطقه دارد اما این امر بستگی به این دارد که ترکیه چه سیاستی را در منطقه در پیش بگیرد و یا این که امریکا از ترکیه چه بخواهد. طبیعی است که امریکا از ترکیه می خواهد روابط پروبلماتیک خود با کشورهایی مثل مصر و اسرائیل را بهبود ببخشد و یک سیاست متعادل تری را در قبال این کشورها دنبال کند. با در نظر گرفتن این امر می توان انتظار داشت که ترکیه برای تاثیرگذاری بر منطقه و حفط موقعیت بین المللی خود و رابطه با امریکا، در آینده روابط خود با رژیم صهیونیستی و مصر را بهبود ببخشد.
از نگاه دیگر، «ترکیه جدید» به معنای دنبال کردن سیاست خارجی چند وجهی و چند بعدی ترکیه در سالهای اخیر اما این بار با ریسک کمتر، حفظ ثبات و پایداری و ترمیم روابط در منطقه است. به نظر می رسد این دولت بعد از دوازده سال آزمون و خطا به دنبال یک سیاست خارجی واقع گرایانه در منطقه و جهان و اتخاذ یک رویکرد متعادل تر برای تاثیرگذاری و نفوذ بیشتر ترکیه در منطقه خاورمیانه، آناتولی شرقی و آسیای مرکزی است.
گرایش ترکیه به سمت آسیای مرکزی و روسیه را می توان به حضور رئیس جمهور قرقیزستان در سخنرانی بعد از انتخابات ترکیه و دعوت رسمی رئیس جمهور قزاقستان از ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (The Eurasian Economic Union ) پیگیری کرد. این اتحادیه در ژوئن 2014 بین روسای جمهور روسیه، قزاقستان و بلاروس امضا شد. هدف این اتحادیه به چالش کشیدن قدرت اقتصادی ایالات متحده، اروپا و چین است. این پیمان در 1 ژانویه 2015 به مرحله اجرایی خواهد رسید.
گرایش ترکیه به چین را در تصمیم ترکیه برای خرید سامانه دفاعی موشکی دوربرد و ضد هوایی از شرکت صادرات و واردات ماشین آلات چین موسوم به سی.پی.ام.آی.یی.سی مشاهده کرد. هر چند دولت ترکیه در پی فشار آمریکا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، از خرید سامانه موشکی از این شرکت چینی که مورد تحریم آمریکا قرار گرفته است، صرف نظر کرده است اما قرار است تا دو ماه دیگر پیشنهاد خرید جدیدی به طرف چینی داده شود. این عمل ترکیه می تواند پیام دیگری برای غرب داشته باشد و آن این است که ترکیه در صورت نیاز می تواند با چین همکاری داشته باشد.
در بالا ذکر شد که به دلیل فرایند طولانی عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا و کارشکنی برخی کشورهای اروپایی در این زمینه، اردوغان همواره به دنبال جایگزین آن می گشت و در سال گذشته بارها تمایل برای همکاری با سازمان همکاری شانگهای را مطرح می کرد که قصد دارد عضو این سازمان باشد تا از این درد کهنه (پیوستن به اتحادیه اروپا) رهایی یابد؛ از این رو اردوغان آمادگی ترکیه برای توافق تجارت ازاد در اوراسیا را اعلام نمود.
سازمان همکاری شانگهای برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شدهاست. این سازمان در سال 2001 توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان پایهگذاری شد. علاوه بر اعضای اصلی، ابتدا مغولستان در سال 2004 و یک سال بعد ایران، پاکستان، هند و افغانستان در سال 2012 به عنوان عضو ناظر به سازمان ملحق شدند. نقش این سازمان از زمان تاسیس آن تاکنون در منطقه افزایش یافتهاست و ترکیه بر این امر واقف است.
راهبرد ترکیه جدید مد نظر اردوغان در مواجهه با چالش عراق و سوریه چندان مشخص نیست. با توجه به شرایط داخلی ترکیه، انتظار می رود ترکیه از سیاست های پیش دستانه خود در این دو کشور کاسته و زمینه برای از سر گیری روابط خود با آنها را آماده نماید. ضمن این که ترکیه برای بهبود روابط با ایران و گسترش همکاری های باید سیاست خود را در این دو کشور تغییر دهد.
در نهایت می توان گفت که «ترکیه جدید» حکایت از درک و فهم جدیدی در سیاست خارجی ترکیه دارد و شاید یک بازاندیشی در سیاست خارجی بر اساس عملکرد مثبت و منفی ترکیه در منطقه و جهان باشد که ترکیه را از یک سیاست احساسی به یک سیاست واقع بینانه در روابط بین الملل سوق دهد.
* دکتر علی حاجی محمدی(کارشناس و پژوهشکر مسائل ترکیه)
۹۳/۰۵/۲۸
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.