به جز ترکیه و کردها هیچ کس خواهان تجزیه عراق نیست
جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۵ ب.ظ
ترکیه آنلاین: دکتر نبیالله ابراهیمی (کارشناس مسائل خاورمیانه) در گفتگو با خبرآنلاین می گوید: به صلاح همه گروه های عراقی است که مالکی کنار برود.
درحالیکه برخی از تحلیلگران مسئله داعش و نفوذ بالای این جنبش را به نقش و نفوذ آمریکا مرتبط میدانستند و هدف این کشور را تجزیه عراق میخواندند، جان کری در سفر به عراق بارها تاکید کرد که از عراق مستقل و متحد حمایت میکند و کردستان را جزئی از عراق میداند. این اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا در دیدار با مسعود بارزانی سبب شد تا اقلیم کردستان از حمایت آمریکا برای حصول به هدفی که از دیرباز در پی تحقق آن هستند، ناامید شوند. در خصوص نقش و تأثیر کردها در بحران عراق و روندهای آتی با دکتر نبیالله ابراهیمی استاد دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس مسائل خاورمیانه انجام دادیم که مشروح آن در ادامه میخوانید:
کردها در بحران عراق رویکرد چندگانهای را در پیشگرفتهاند. گاهی در این جبهه و در مواقع دیگر موضع بیطرفانه. تحلیل شما از رفتار این جمعیت در عراق چیست؟
در بحث کردها در عراق و بحران اخیر در این کشور، باید اشارهکنم آنها میخواهند به عنوان یک نیروی برنده ظاهر شوند، این نیروی برنده هم یک پیش درآمدی هم داشته و آن هم با هماهنگی آمریکاییها انجام شده است. پیش از این تحولات هم یک یا دو دیدار مخفیانه میان نیروهای فدرال کردستان عراق با هماهنگی نیروهای ترکیه ای در استانبول و مقامات آمریکایی صورت گرفته و هماهنگی قبلی میان آنها شکل گرفته است. حال که بحث استقلال را مطرح کردهاند، مسئله اصلی، کرکوک است. چرا که میخواهند این منطقه به اقلیم کردستان ضمیمه شود. ماده 153 قانون اساسی عراق تقریباً انجام نشده است و بحثهای مربوط به همهپرسی همچنان مسکوت باقی مانده است. بر این اساس کردها تلاش میکنند در این بحران داخلی به عنوان برنده ظاهر شوند. تاکنون هم برنده کردها بودهاند، به دلیل نبود آقای طالبانی در عرصه سیاسی و اینکه تمام قدرت در دست حزب دمکرات کردستان و مسعود بارزانی متمرکز شده است، از بحث گفتمان استقلال و حق تعیین سرنوشت استفاده میکنند و موضوع خودمختاری را پیش میبرند. آقای بارزانی معتقد است نقشه سایکس - پیکو که در خاورمیانه اجرا شده یک نقشه ناعادلانه در حق کردها به شمار می رود. به این دلیل معتقد است بعد از انقلابهای عربی باید این نقشه تغییر کند و کردها بتوانند به حق خودشان که در سایکس - پیکو نرسیدهاند، دست یابند. حقی که و ترکیه و کشورهای بزرگ مانع از آن شدند.
شما اشاره کردید که بخشی از این تحولات با دیدارهای پنهانی مقامات کرد و آمریکایی در استانبول بوده است، درحالیکه آقای کری بسیار محکم و قاطع با خواستههای استقلالطلبانه کردها مخالفت کرد و کردستان را بخشی از کل عراق خواند.
شرایط به نحوی است که نه کشورهای عربی منطقه و نه آمریکا و نه ایران از تجزیه عراق حمایت نمیکنند. ترکیه برخلاف برخی از تحلیلها موضع مبهمی را در رابطه با استقلال کردستان مطرح کرده است و میتوان آن را راهبرد جدیدی در سیاست خارجی ترکیه در قبال تحولات عراق و مسئله استقلال کردستان نامید. خود کردها هم میدانند که در شرایط فعلی موقعیت اقتصادی و نظامی فدرال کردستان به نحوی نیست که بتوانند به استقلال برسند. به همین دلیل نوعی حالت شعار گونه و احساسی در منطقه کردستان از سوی آقای بارزانی در حال تحریک و تهییج است. فسادهای اداری، سیاسی و اقتصادی که آقای بارزانی در اربیل داشتند با این شعارها همپوشانی پیدا میکند و آن قسمت قضیه در حال کاهش است و فسادها در سایه شعارهای استقلال قرار گرفته است. به عبارت دیگر بارزانی میخواهد از این فضای به وجود آمده برای تطهیر خود بهره ببرد. آمریکاییها هم در شرایط فعلی به دنبال تجزیه عراق نیستند. چرا که اگر بحث استقلال پیش آید، عراق این پتانسیل را دارد که به سمت جنگ داخلی تمامعیار پیش رود. معاهده امنیتی که عراق با آمریکا دارد، باعث میشود که آمریکاییها هم با توجه به سیاست تدافعی که به ویژه در دوره دوم اوباما در کاخ سفید در پیشگرفته، خیلی راغب نیست، بحث استقلال کردستان در شرایط کنونی مطرح شود و ایالاتمتحده وارد یک پرونده جدید شود. حتی کشورهای عربی هم از تجزیه عراق استقبال نخواهند کرد، چون میدانند که اگر تجزیه عراق عملی شود، منطقه وارد یک بحث امنیتی جدید میشود که فعلاً قابلیت مدیریت بحران این مسئله از سوی هیچکس وجود ندارد. ولی کردها بیشتر به دنبال یک خودمختاری تام هستند تا در پی استقلال و به نظر من بحث بر سر همان مسئله کرکوک است.
در خصوص سیاست خارجی ترکیه اشاره کردید که این کشور نوعی راهبرد جدید همراه با ابهام در پیشگرفته است. با توجه به اینکه ترکیه از دیرباز همواره مخالف استقلال کردستان بوده است، این سیاست جدید آنکارا را بیشتر شرح دهید.
در تحولات جدیدی که در ترکیه و به ویژه پس از انتخابات اخیر رخ داده است، سؤال اصلی این است که چرا آنکارا در قبال مسئله کردستان و سخنان آقای بارزانی هیچ واکنشی نشان نداده است، این نشان میدهد در پشت پرده، تماسهایی بین اقلیم کردستان و ترکیه بوده است. آقای اردوغان هم بدش نمیآید وجههای در این روند برای خود پیدا کند. به ویژه اینکه در تحولات سوریه از نظر افکار عمومی نتوانست عملکرد مناسبی از خود بروز دهد و موفق نشد به شعارهایی که اوایل سر میداد، دست پیدا کند. الآن با توجه به اینکه نیروهای داعش و تکفیریها در سوریه با ارتباط مستمر و تحت اشراف نیروهای امنیتی ترکیه اقدام میکنند، اردوغان بیتمایل نیست که این مسئله به عراق سرریز شود. در این سرریز شدن بحران سوریه در عراق، ترکیه دو نفع میبرد. یکی سود اقتصادی است که از این طریق میتواند به نفت کرکوک در منطقه کردستان عراق دست پیدا کند و بحث صادرات و انتقال نفت بعد اقتصادی قضیه را در بر میگیرد. دوم اینکه میتواند دو دولت را در مرزهای جنوبی خودش ضعیف نگاه دارد. یکی دولت مرکزی در دمشق و دیگری دولت مرکزی در بغداد و از این وضعیت میتوان به نفع مسائل اقتصادی خود بهرهبرداری کند. اسرائیلیها هم دقیقاً همین استراتژی را دارند. آنها هم در پی هرج و مرج گسترده در شامات هستند و از این فرصت میتوانند استفاده کنند. ترکیه هم از این هرج و مرج به سود مسائل اقتصادی خود به ویژه در بحث نفت استفاده میکند.
بحث احتمال همکاری ایران و آمریکا برای مقابله و کنترل داعش در عراق را چگونه میبینید؟ خانم جن ساکی هم در کنفرانس خبری خود این احتمال را تکذیب نکرده است. روزنامه ایندپندنت هم در گزارشی تنها راه حل کنترل بحران را همکاری میان ایران و آمریکا خوانده است.
همکاریها در برخی زمینهها به بین کشورها انجام میگیرد. در مسائل منطقه خاورمیانه به دلیل اینکه آمریکا به عنوان بخشی از این منطقه در آمده است و جای انگلستان را گرفته است و ایران هم به عنوان قدرت برتر منطقهای شناخته میشود، دور از ذهن نیست که در برخی از بحرانهای منطقهای احتمال دارد که همکاریهایی میان تهران و واشینگتن صورت گیرد. ضمن اینکه ارتباطاتی در زمینه حل بحرانها انجام گیرد، طبیعی است و با توجه به جایگاه دو کشور در معادلات عراق این احتمال را نمیتوان نادیده گرفت.
چشم انداز تحولات در عراق را چگونه میبینید؟ آیا داعش و کردها این کشور را به سمت تجزیه خواهند برد؟
در مورد عراق اولاً من بر این باورم که این کشور به سمت تجزیه نخواهد رفت، ضمن اینکه دولت وحدت ملی در عراق باید هرچه سریعتر شکل گیرد. سوم اینکه حضور شخص آقای مالکی در رأس قدرت به صلاح این کشور نیست و فکر میکنم اجماعی به این سمت شکل میگیرد که گروههای مختلف عراقی از مالکی گذر کنند چرا که تمرکز بیش از حد روی آقای مالکی خیلی به نفع راهبرد جدید عراق نخواهد بود. مسئله دیگر اینکه کردها از این روند به سود خود استفاده میکنند که مسئله کرکوک را به نفع خود به پایان برسانند. مؤلفه دیگری که در بحث عراق جدی است، موضوع اقلیم عرب نشین در عراق است که آن هم خود به خود تقویت میشود و شاید در منطقه الانبار، صلاحالدین و نینوا از مدلی مانند مدل کردستان استقبال کنند. شاید چنین مدلی بتواند برخی از مسائل و بحرانهای مناطق سنی نشین عراق را هم برطرف کند.
درحالیکه برخی از تحلیلگران مسئله داعش و نفوذ بالای این جنبش را به نقش و نفوذ آمریکا مرتبط میدانستند و هدف این کشور را تجزیه عراق میخواندند، جان کری در سفر به عراق بارها تاکید کرد که از عراق مستقل و متحد حمایت میکند و کردستان را جزئی از عراق میداند. این اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا در دیدار با مسعود بارزانی سبب شد تا اقلیم کردستان از حمایت آمریکا برای حصول به هدفی که از دیرباز در پی تحقق آن هستند، ناامید شوند. در خصوص نقش و تأثیر کردها در بحران عراق و روندهای آتی با دکتر نبیالله ابراهیمی استاد دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس مسائل خاورمیانه انجام دادیم که مشروح آن در ادامه میخوانید:
کردها در بحران عراق رویکرد چندگانهای را در پیشگرفتهاند. گاهی در این جبهه و در مواقع دیگر موضع بیطرفانه. تحلیل شما از رفتار این جمعیت در عراق چیست؟
در بحث کردها در عراق و بحران اخیر در این کشور، باید اشارهکنم آنها میخواهند به عنوان یک نیروی برنده ظاهر شوند، این نیروی برنده هم یک پیش درآمدی هم داشته و آن هم با هماهنگی آمریکاییها انجام شده است. پیش از این تحولات هم یک یا دو دیدار مخفیانه میان نیروهای فدرال کردستان عراق با هماهنگی نیروهای ترکیه ای در استانبول و مقامات آمریکایی صورت گرفته و هماهنگی قبلی میان آنها شکل گرفته است. حال که بحث استقلال را مطرح کردهاند، مسئله اصلی، کرکوک است. چرا که میخواهند این منطقه به اقلیم کردستان ضمیمه شود. ماده 153 قانون اساسی عراق تقریباً انجام نشده است و بحثهای مربوط به همهپرسی همچنان مسکوت باقی مانده است. بر این اساس کردها تلاش میکنند در این بحران داخلی به عنوان برنده ظاهر شوند. تاکنون هم برنده کردها بودهاند، به دلیل نبود آقای طالبانی در عرصه سیاسی و اینکه تمام قدرت در دست حزب دمکرات کردستان و مسعود بارزانی متمرکز شده است، از بحث گفتمان استقلال و حق تعیین سرنوشت استفاده میکنند و موضوع خودمختاری را پیش میبرند. آقای بارزانی معتقد است نقشه سایکس - پیکو که در خاورمیانه اجرا شده یک نقشه ناعادلانه در حق کردها به شمار می رود. به این دلیل معتقد است بعد از انقلابهای عربی باید این نقشه تغییر کند و کردها بتوانند به حق خودشان که در سایکس - پیکو نرسیدهاند، دست یابند. حقی که و ترکیه و کشورهای بزرگ مانع از آن شدند.
شما اشاره کردید که بخشی از این تحولات با دیدارهای پنهانی مقامات کرد و آمریکایی در استانبول بوده است، درحالیکه آقای کری بسیار محکم و قاطع با خواستههای استقلالطلبانه کردها مخالفت کرد و کردستان را بخشی از کل عراق خواند.
شرایط به نحوی است که نه کشورهای عربی منطقه و نه آمریکا و نه ایران از تجزیه عراق حمایت نمیکنند. ترکیه برخلاف برخی از تحلیلها موضع مبهمی را در رابطه با استقلال کردستان مطرح کرده است و میتوان آن را راهبرد جدیدی در سیاست خارجی ترکیه در قبال تحولات عراق و مسئله استقلال کردستان نامید. خود کردها هم میدانند که در شرایط فعلی موقعیت اقتصادی و نظامی فدرال کردستان به نحوی نیست که بتوانند به استقلال برسند. به همین دلیل نوعی حالت شعار گونه و احساسی در منطقه کردستان از سوی آقای بارزانی در حال تحریک و تهییج است. فسادهای اداری، سیاسی و اقتصادی که آقای بارزانی در اربیل داشتند با این شعارها همپوشانی پیدا میکند و آن قسمت قضیه در حال کاهش است و فسادها در سایه شعارهای استقلال قرار گرفته است. به عبارت دیگر بارزانی میخواهد از این فضای به وجود آمده برای تطهیر خود بهره ببرد. آمریکاییها هم در شرایط فعلی به دنبال تجزیه عراق نیستند. چرا که اگر بحث استقلال پیش آید، عراق این پتانسیل را دارد که به سمت جنگ داخلی تمامعیار پیش رود. معاهده امنیتی که عراق با آمریکا دارد، باعث میشود که آمریکاییها هم با توجه به سیاست تدافعی که به ویژه در دوره دوم اوباما در کاخ سفید در پیشگرفته، خیلی راغب نیست، بحث استقلال کردستان در شرایط کنونی مطرح شود و ایالاتمتحده وارد یک پرونده جدید شود. حتی کشورهای عربی هم از تجزیه عراق استقبال نخواهند کرد، چون میدانند که اگر تجزیه عراق عملی شود، منطقه وارد یک بحث امنیتی جدید میشود که فعلاً قابلیت مدیریت بحران این مسئله از سوی هیچکس وجود ندارد. ولی کردها بیشتر به دنبال یک خودمختاری تام هستند تا در پی استقلال و به نظر من بحث بر سر همان مسئله کرکوک است.
در خصوص سیاست خارجی ترکیه اشاره کردید که این کشور نوعی راهبرد جدید همراه با ابهام در پیشگرفته است. با توجه به اینکه ترکیه از دیرباز همواره مخالف استقلال کردستان بوده است، این سیاست جدید آنکارا را بیشتر شرح دهید.
در تحولات جدیدی که در ترکیه و به ویژه پس از انتخابات اخیر رخ داده است، سؤال اصلی این است که چرا آنکارا در قبال مسئله کردستان و سخنان آقای بارزانی هیچ واکنشی نشان نداده است، این نشان میدهد در پشت پرده، تماسهایی بین اقلیم کردستان و ترکیه بوده است. آقای اردوغان هم بدش نمیآید وجههای در این روند برای خود پیدا کند. به ویژه اینکه در تحولات سوریه از نظر افکار عمومی نتوانست عملکرد مناسبی از خود بروز دهد و موفق نشد به شعارهایی که اوایل سر میداد، دست پیدا کند. الآن با توجه به اینکه نیروهای داعش و تکفیریها در سوریه با ارتباط مستمر و تحت اشراف نیروهای امنیتی ترکیه اقدام میکنند، اردوغان بیتمایل نیست که این مسئله به عراق سرریز شود. در این سرریز شدن بحران سوریه در عراق، ترکیه دو نفع میبرد. یکی سود اقتصادی است که از این طریق میتواند به نفت کرکوک در منطقه کردستان عراق دست پیدا کند و بحث صادرات و انتقال نفت بعد اقتصادی قضیه را در بر میگیرد. دوم اینکه میتواند دو دولت را در مرزهای جنوبی خودش ضعیف نگاه دارد. یکی دولت مرکزی در دمشق و دیگری دولت مرکزی در بغداد و از این وضعیت میتوان به نفع مسائل اقتصادی خود بهرهبرداری کند. اسرائیلیها هم دقیقاً همین استراتژی را دارند. آنها هم در پی هرج و مرج گسترده در شامات هستند و از این فرصت میتوانند استفاده کنند. ترکیه هم از این هرج و مرج به سود مسائل اقتصادی خود به ویژه در بحث نفت استفاده میکند.
بحث احتمال همکاری ایران و آمریکا برای مقابله و کنترل داعش در عراق را چگونه میبینید؟ خانم جن ساکی هم در کنفرانس خبری خود این احتمال را تکذیب نکرده است. روزنامه ایندپندنت هم در گزارشی تنها راه حل کنترل بحران را همکاری میان ایران و آمریکا خوانده است.
همکاریها در برخی زمینهها به بین کشورها انجام میگیرد. در مسائل منطقه خاورمیانه به دلیل اینکه آمریکا به عنوان بخشی از این منطقه در آمده است و جای انگلستان را گرفته است و ایران هم به عنوان قدرت برتر منطقهای شناخته میشود، دور از ذهن نیست که در برخی از بحرانهای منطقهای احتمال دارد که همکاریهایی میان تهران و واشینگتن صورت گیرد. ضمن اینکه ارتباطاتی در زمینه حل بحرانها انجام گیرد، طبیعی است و با توجه به جایگاه دو کشور در معادلات عراق این احتمال را نمیتوان نادیده گرفت.
چشم انداز تحولات در عراق را چگونه میبینید؟ آیا داعش و کردها این کشور را به سمت تجزیه خواهند برد؟
در مورد عراق اولاً من بر این باورم که این کشور به سمت تجزیه نخواهد رفت، ضمن اینکه دولت وحدت ملی در عراق باید هرچه سریعتر شکل گیرد. سوم اینکه حضور شخص آقای مالکی در رأس قدرت به صلاح این کشور نیست و فکر میکنم اجماعی به این سمت شکل میگیرد که گروههای مختلف عراقی از مالکی گذر کنند چرا که تمرکز بیش از حد روی آقای مالکی خیلی به نفع راهبرد جدید عراق نخواهد بود. مسئله دیگر اینکه کردها از این روند به سود خود استفاده میکنند که مسئله کرکوک را به نفع خود به پایان برسانند. مؤلفه دیگری که در بحث عراق جدی است، موضوع اقلیم عرب نشین در عراق است که آن هم خود به خود تقویت میشود و شاید در منطقه الانبار، صلاحالدین و نینوا از مدلی مانند مدل کردستان استقبال کنند. شاید چنین مدلی بتواند برخی از مسائل و بحرانهای مناطق سنی نشین عراق را هم برطرف کند.
۹۳/۰۴/۰۶
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.