چشم طمع ترکیه به موصل / چرا ترکیه از«شیطان» حمایت می کند؟
جمعه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۳۰ ب.ظ
ترکیه آنلاین: ناامنی و هرج و مرج اوضاع در عراق و سوریه فرصتی برای آنکارا است تا با فراهم شدن شرایط به موصل بازگردد، ترکیه براساس توافقنامه سال 1926 بین انگلیس و عراق ، موصل را ترک کرده و از آن زمان به تحقق این رویای تاریخی و بازگشت دوباره به این استان عراق می اندیشد.
به گزارش ایرنا، « محمد نورالدین» کارشناس لبنانی معتقد است: جدای از موضع امروز ترکیه در قبال « جنگ داعش علیه عراق» ، سئوالات زیادی در باره دلایل و اهداف حمایت آنکارا از گروه ها و باندهای تروریستی تکفیری از جمله « دولت اسلامی در عراق و شام»(داعش) و « جبهه النصره»، وجود دارد.
نورالدین در مقاله ای که در روزنامه لبنانی السفیر منتشر شده به بررسی این دلایل و اهداف پرداخته و نوشته است: مدتی قبل « احمد تورک» شهردار ماردین، در نشستی با حضور سفیر اتحادیه اروپا در ترکیه و گروهی از خبرنگاران، گزارشی مفصل ، موثق و مستند به دلایل روشن از جمله تصاویر و نوارهای ویدئویی ارائه کرد که حمایت رسمی دولت ترکیه از باند تروریستی داعش را مورد تایید و تاکید قرار می دهد.
براساس این اسناد ارائه شده، عناصر داعش با لباس های رسمی ارتش ترکیه و با خودروهای نظامی ترکیه در این کشور در حال تردد هستند و حتی شهردار« جیلان بینار» که از اعضای حزب عدالت و توسعه است در یک اردوگاه با عناصر داعش ملاقات می کند.
کردهای سوریه دلایل دیگری هم ارائه می کنند که از جمله اسناد مربوط به گشودن مرزها به روی عناصر داعش برای نفوذ به داخل سوریه و معالجه زخمی های داعش در جریان درگیری آنها با جنگجویان کرد در بیمارستان های ترکیه است.
نورالدین تاکید می کند، نیازی نیست که بدنبال پاسخ به این سئوال بود آیا آنکارا از داعش حمایت می کند و یا نه، پاسخ آن روشن است این حمایت قطعی است و از خیلی قبل شروع شده و ادامه دارد.
اما این سئوال قابل توجه و بررسی است که چرا ترکیه به رهبری حزب عدالت و توسعه از این گروه تروریستی خشن و خطرناک حمایت می کند در حالیکه رفتار و عملکرد آن با ارزش های این حزب و اسلام حاکم در ترکیه همخوانی و نسبتی ندارد ، براستی اهداف ترکیه از اتخاذ این سیاست چیست؟
** همکاری با شیطان
شاید نخستین دلیل و هدف همکاری و حمایت از شیطانی مانند داعش « فروپاشی سیاست خارجی ترکیه و شکست آن در سوریه، مصر ، عراق و همه منطقه» باشد.
ترکیه بجای اعتراف به شکست و تلاش برای تجدید نظر در سیاست هایش به منظور حفظ آبروی باقی مانده، به ایده معروف ماکیاولی « هدف وسیله را توجیه می کند» پناه برده و به « همکاری با شیطان» برای جبران این شکست تن داده است.
نورالدین با اشاره به تلاش های زیاد جمهوری اسلامی ایران برای کمک به ترکیه به منظور تصحیح سیاست هایش ، خاطرنشان کرد: ترکیه در چارچوب همکاری با شیطان، حمله به کسب سوریه را سازماندهی کرد، 12 ماه مارس گذشته شیعیان را مورد هجمه قرار داد و اکنون به داعش برای جنگ افروزی و جنایت درعراق کمک می کند.
هدف دوم ، ترکیه راه ها و شرایط مختلف را برای سرنگون کردن دولت « نوری المالکی» درعراق حتی قبل از شروع بحران سوریه تجربه کرد که حمایت از فهرست های انتخاباتی مخالفان تا آماده سازی شرایط کودتای نظامی توسط « طارق الهاشمی» از جمله این راه ها بود اما موفق نشد بنابر این تصمیم گرفت به باندهای تروریستی مثل داعش متوسل شد شاید با یک سنگ بتواند گنجشک های زیادی را بزند.
هدف سوم، استفاده آنکارا از داعش و همپیمانی آن با گروه های مخالف سابق به بهانه حمایت از تشکیل «دولتی سنی» و تقسیم عراق هرچند در ظاهر یکپارچه ، صورت گرفته است اما این طرح که « احمد داود اوغلو» وزیر خارجه ترکیه طراح آن است ، منافع این کشور را تامین نمی کند.
آنکارا بویژه بعداز اعلام حمایت المالکی از نظام سوریه ، سیاست حمایت از عراق یکپارچه را کنار گذاشت و به سیاست تقسیم و نابودی رژیم سیاسی عراق روی آورد و آخرین گام آن در چارچوب این سیاست، توافق های نفتی با اقلیم کردستان عراق بود بدون اینکه به دولت بغداد رجوع کند.
آنکارا زمینه صدور نفت عراق ( سرقت و انتقال نفت عراق) از کردستان این کشور به بندرهای ترکیه را فراهم کرد همانطور که شریک اصلی نابودی و سرقت کارخانه های حلب به ترکیه بود.
هدف چهارم، از نگاه آنکارا ، تقسیم عراق و تشکیل یک دولت سنی در مرزهای آن کمک بزرگی به آن می کند و زمینه نفوذ ترکیه به عراق را که زمینه آن در گذشته وجود نداشت ، فراهم می کند.
هدف پنجم، از نگاه ترکیه ، تشکیل یک دولت کوچک سنی با جغرافیای دو استان الانبار و نینوای عراق، هلال شیعی را به دو نیم تقسیم می کند و ارتباط بین تهران و بغداد و همچنین با دمشق و مقاومت لبنان قطع می شود و این یک ضربه سنگین ترکیه و کشورهای عرب خلیج فارس به دایره نفوذ ایران است.
ترکیه در این هدف با عربستان سعودی برغم اختلافات ایدئولوژیک بویژه در خصوص مصر شریک و همراه است.
هدف ششم ، ناامنی و هرج و مرج اوضاع در عراق و سوریه فرصتی برای آنکارا است تا با فراهم شدن دقیق شرایط به موصل بازگردد.
ترکیه براساس توافقنامه سال 1926 بین انگلیس و عراق ، موصل را ترک کرده و از آن زمان به تحقق این رویای تاریخی و بازگشت دوباره به این استان عراق می اندیشد.
« کمال آتاتورک» به ترک ها گفته است که « بعداز ترک موصل ، هرگاه ترکیه قدرت پیدا کند ، برای بازپس گیری آن اقدام خواهد کرد».
« تورگوت اوزال» رییس جمهور اسبق ترکیه تلاش کرد نیروهای ارتش ترکیه شمال عراق را در جریان « جنگ آزادسازی کویت » تصرف کنند تا ضمن تشکیل یک دولت فدرال بین کردهای عراق و ترکیه زمینه بازپس گیری موصل و بویژه منابع نفتی آن را فراهم کند اما با مخالفت نظامیان ترکیه و « ایلدریرم آک بولت» نخست وزیر وقت مواجه شد.
در فوریه سال 2007 میلادی ، « عبدالله گل» رییس جمهوری کنونی ترکیه گفت: در سال 1926 ترکیه را دادیم تا یک عراق یکپارچه تشکیل شود و امرور می خواهیم یک عراق یکپارچه در مقابل خود ببینیم» و این اشاره داشت بر اینکه اگر عراق تقسیم شود و یکپارچه باقی نماند، ترکیه حق تصرف موصل را دارد.
نورالدین در پایان مقاله خود نوشت: هفته گذشته بعداز آنکه یک جوان کرد ، پرچم ترکیه را در یک پایگاه نظامی این کشور در دیاربکر پایین کشید، حزب عدالت و توسعه قیامت کرد و آن را دست درازی به امنیت و احساسات قومی خواند اما آیا اشغال کنسولگری ترکیه در موصل و پایین کشیده شدن پرچم آن و به گروگان گرفته شدن 49 دیپلمات ترکیه با خانواده شان، دست درازی به امنیت ، احساس قومی و کرامت ترکیه نیست؟ پس سکوت چرا؟
به گزارش ایرنا، « محمد نورالدین» کارشناس لبنانی معتقد است: جدای از موضع امروز ترکیه در قبال « جنگ داعش علیه عراق» ، سئوالات زیادی در باره دلایل و اهداف حمایت آنکارا از گروه ها و باندهای تروریستی تکفیری از جمله « دولت اسلامی در عراق و شام»(داعش) و « جبهه النصره»، وجود دارد.
نورالدین در مقاله ای که در روزنامه لبنانی السفیر منتشر شده به بررسی این دلایل و اهداف پرداخته و نوشته است: مدتی قبل « احمد تورک» شهردار ماردین، در نشستی با حضور سفیر اتحادیه اروپا در ترکیه و گروهی از خبرنگاران، گزارشی مفصل ، موثق و مستند به دلایل روشن از جمله تصاویر و نوارهای ویدئویی ارائه کرد که حمایت رسمی دولت ترکیه از باند تروریستی داعش را مورد تایید و تاکید قرار می دهد.
براساس این اسناد ارائه شده، عناصر داعش با لباس های رسمی ارتش ترکیه و با خودروهای نظامی ترکیه در این کشور در حال تردد هستند و حتی شهردار« جیلان بینار» که از اعضای حزب عدالت و توسعه است در یک اردوگاه با عناصر داعش ملاقات می کند.
کردهای سوریه دلایل دیگری هم ارائه می کنند که از جمله اسناد مربوط به گشودن مرزها به روی عناصر داعش برای نفوذ به داخل سوریه و معالجه زخمی های داعش در جریان درگیری آنها با جنگجویان کرد در بیمارستان های ترکیه است.
نورالدین تاکید می کند، نیازی نیست که بدنبال پاسخ به این سئوال بود آیا آنکارا از داعش حمایت می کند و یا نه، پاسخ آن روشن است این حمایت قطعی است و از خیلی قبل شروع شده و ادامه دارد.
اما این سئوال قابل توجه و بررسی است که چرا ترکیه به رهبری حزب عدالت و توسعه از این گروه تروریستی خشن و خطرناک حمایت می کند در حالیکه رفتار و عملکرد آن با ارزش های این حزب و اسلام حاکم در ترکیه همخوانی و نسبتی ندارد ، براستی اهداف ترکیه از اتخاذ این سیاست چیست؟
** همکاری با شیطان
شاید نخستین دلیل و هدف همکاری و حمایت از شیطانی مانند داعش « فروپاشی سیاست خارجی ترکیه و شکست آن در سوریه، مصر ، عراق و همه منطقه» باشد.
ترکیه بجای اعتراف به شکست و تلاش برای تجدید نظر در سیاست هایش به منظور حفظ آبروی باقی مانده، به ایده معروف ماکیاولی « هدف وسیله را توجیه می کند» پناه برده و به « همکاری با شیطان» برای جبران این شکست تن داده است.
نورالدین با اشاره به تلاش های زیاد جمهوری اسلامی ایران برای کمک به ترکیه به منظور تصحیح سیاست هایش ، خاطرنشان کرد: ترکیه در چارچوب همکاری با شیطان، حمله به کسب سوریه را سازماندهی کرد، 12 ماه مارس گذشته شیعیان را مورد هجمه قرار داد و اکنون به داعش برای جنگ افروزی و جنایت درعراق کمک می کند.
هدف دوم ، ترکیه راه ها و شرایط مختلف را برای سرنگون کردن دولت « نوری المالکی» درعراق حتی قبل از شروع بحران سوریه تجربه کرد که حمایت از فهرست های انتخاباتی مخالفان تا آماده سازی شرایط کودتای نظامی توسط « طارق الهاشمی» از جمله این راه ها بود اما موفق نشد بنابر این تصمیم گرفت به باندهای تروریستی مثل داعش متوسل شد شاید با یک سنگ بتواند گنجشک های زیادی را بزند.
هدف سوم، استفاده آنکارا از داعش و همپیمانی آن با گروه های مخالف سابق به بهانه حمایت از تشکیل «دولتی سنی» و تقسیم عراق هرچند در ظاهر یکپارچه ، صورت گرفته است اما این طرح که « احمد داود اوغلو» وزیر خارجه ترکیه طراح آن است ، منافع این کشور را تامین نمی کند.
آنکارا بویژه بعداز اعلام حمایت المالکی از نظام سوریه ، سیاست حمایت از عراق یکپارچه را کنار گذاشت و به سیاست تقسیم و نابودی رژیم سیاسی عراق روی آورد و آخرین گام آن در چارچوب این سیاست، توافق های نفتی با اقلیم کردستان عراق بود بدون اینکه به دولت بغداد رجوع کند.
آنکارا زمینه صدور نفت عراق ( سرقت و انتقال نفت عراق) از کردستان این کشور به بندرهای ترکیه را فراهم کرد همانطور که شریک اصلی نابودی و سرقت کارخانه های حلب به ترکیه بود.
هدف چهارم، از نگاه آنکارا ، تقسیم عراق و تشکیل یک دولت سنی در مرزهای آن کمک بزرگی به آن می کند و زمینه نفوذ ترکیه به عراق را که زمینه آن در گذشته وجود نداشت ، فراهم می کند.
هدف پنجم، از نگاه ترکیه ، تشکیل یک دولت کوچک سنی با جغرافیای دو استان الانبار و نینوای عراق، هلال شیعی را به دو نیم تقسیم می کند و ارتباط بین تهران و بغداد و همچنین با دمشق و مقاومت لبنان قطع می شود و این یک ضربه سنگین ترکیه و کشورهای عرب خلیج فارس به دایره نفوذ ایران است.
ترکیه در این هدف با عربستان سعودی برغم اختلافات ایدئولوژیک بویژه در خصوص مصر شریک و همراه است.
هدف ششم ، ناامنی و هرج و مرج اوضاع در عراق و سوریه فرصتی برای آنکارا است تا با فراهم شدن دقیق شرایط به موصل بازگردد.
ترکیه براساس توافقنامه سال 1926 بین انگلیس و عراق ، موصل را ترک کرده و از آن زمان به تحقق این رویای تاریخی و بازگشت دوباره به این استان عراق می اندیشد.
« کمال آتاتورک» به ترک ها گفته است که « بعداز ترک موصل ، هرگاه ترکیه قدرت پیدا کند ، برای بازپس گیری آن اقدام خواهد کرد».
« تورگوت اوزال» رییس جمهور اسبق ترکیه تلاش کرد نیروهای ارتش ترکیه شمال عراق را در جریان « جنگ آزادسازی کویت » تصرف کنند تا ضمن تشکیل یک دولت فدرال بین کردهای عراق و ترکیه زمینه بازپس گیری موصل و بویژه منابع نفتی آن را فراهم کند اما با مخالفت نظامیان ترکیه و « ایلدریرم آک بولت» نخست وزیر وقت مواجه شد.
در فوریه سال 2007 میلادی ، « عبدالله گل» رییس جمهوری کنونی ترکیه گفت: در سال 1926 ترکیه را دادیم تا یک عراق یکپارچه تشکیل شود و امرور می خواهیم یک عراق یکپارچه در مقابل خود ببینیم» و این اشاره داشت بر اینکه اگر عراق تقسیم شود و یکپارچه باقی نماند، ترکیه حق تصرف موصل را دارد.
نورالدین در پایان مقاله خود نوشت: هفته گذشته بعداز آنکه یک جوان کرد ، پرچم ترکیه را در یک پایگاه نظامی این کشور در دیاربکر پایین کشید، حزب عدالت و توسعه قیامت کرد و آن را دست درازی به امنیت و احساسات قومی خواند اما آیا اشغال کنسولگری ترکیه در موصل و پایین کشیده شدن پرچم آن و به گروگان گرفته شدن 49 دیپلمات ترکیه با خانواده شان، دست درازی به امنیت ، احساس قومی و کرامت ترکیه نیست؟ پس سکوت چرا؟
۹۳/۰۳/۳۰