سریالهای تلویزیونی ترکیه، سودای قدرت نرم و تناقض فرهنگی
يكشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۵۰ ب.ظ
ترکیه آنلاین: طی سالیان اخیر، سینمای ترکیه رشد و پیشرفتی نسبی داشته و تولید چند فیلم دارای مضامین تاریخی و بهکارگیری سرمایههای کلان و جلوههای ویژه، تا حدودی باعث جلب توجه تماشاگران داخلی و خارجی شده و به موازات آن، استانبول و چند استان دیگر ترکیه بهعنوان لوکیشینهای جذاب، مورد توجه کارگردانان خارجی قرار گرفته است.
اما تولید سریالهای تلویزیونی متعدد در شبکههای خصوصی و دولتی ترکیه، در حد و اندازهای بسیار فراتر از میزان رشد و پیشرفت سینمای این کشور است و میتوان گفت سریالهای تلویزیونی ترکی، به یکی از مهمترین کالاهای فرهنگی صادراتی این کشور تبدیل شده و از ایران و کشورهای عربی گرفته تا بسیاری از کشورهای آفریقایی، چند کشور اروپایی، چین، ژاپن، کره و تایوان، به مشتریهای پروپاقرص آنان تبدیل شدهاند.
اگرچه میزان درآمد گروههای سریالساز ترکیهای از محل فروش این آثار، رقم قابل توجهی است، اما آنچه اهمیت بیشتری دارد، موضوع معرفی ترکیه، بر سر زبان انداختن نام این کشور و جاذبههای آن و در ویترین جهانی قرار دادن ترکیه بهعنوان کشوری درحال توسعه و شایان توجه است. فراموش نکنیم که ترکیه درحال نزدیک شدن به درآمد سالانه 27 میلیارد دلاری از منبع گردشگری است و رسانه در این حوزه نقش مهم و تأثیرگذاری دارد. در طبقهبندی کلی و همراه با تساهل، میتوانیم سریالهای مزبور را به این چند دسته تقسیم کنیم: الف) ملودرامهای عاشقانه، ب) پلیسی ـ حادثهای، ج) تاریخی، د) پلیسی ـ امنیتی، ه) دینی و اخلاقی، و) طنز خانوادگی.
طی چند سال گذشته در هرکدام از این حوزهها، سریالهایی تولید شده که برخی از آنها در اغلب کشورهای خاورمیانه و گاهی در آفریقا، شرق دور و البته در ایران، طرفداران فراوانی پیدا کردهاند.
در گروه سریالهای تاریخی ترکیه، مجموعه «سده باشکوه» دارای بیشترین میزان شهرت و استقبال است و پخش این سریال، بازار این کالای فرهنگی را در میان شبکههای تلویزیونی ترکیه تحت تأثیر قرار داده و تاکنون بیشترین اقبال را در میان بینندگان ترکیهای داشته است. این مجموعه، درظاهر بازگوکننده داستان زندگی سلطان سلیمان قانونی، یکی از مهمترین سلاطین عثمانی است؛ اما درواقع آنچه دیده میشود، ارتباط چندانی با تحولات سیاسی ـ اجتماعی و تاریخی دوران سلطان سلیمان ندارد و نزاع و رقابتهای زنان درباری و دلالان قدرت و پول، تم اصلی این داستان را بهوجود آوردهاند. اهمیت این قضیه چنان برجسته شد که اردوغان، نخستوزیر ترکیه، در یکی از سخنرانیهای خود با لحنی بهشدت برافروخته گفت: «چنین نیست که اجداد ما، زمان خود را بهطور مداوم با زنان حرمسرا و درباریها بهسر برده باشند. عمر بسیاری از آنان بر زین اسب سپری شده است. این تصویر حرمسرایی، آینه واقعی زندگی اجداد ما نیست».
ازآنجاکه شبکه تلویزیونی STARtv،
یعنی کانال تولیدکننده و پخشکننده این سریال، به بخش خصوصی تعلق دارد، دست
دولت برای متوقف کردن پروژه باز نیست. بااینحال، مدیران این شبکه در چند
قسمت از سریال خود، چند نمای مصلحتی از سلطان سلیمان درحال اسبسواری را به
تصویر کشیدند تا دل اردوغان را بهدست بیاورند؛ اما این تمام ماجرا نیست و
سریال سده باشکوه، حواشی مهم دیگری نیز دارد. تهیهکننده این مجموعه، برای
آنکه جذابیت اثر را بالا ببرد، بهجای البسه مرسوم دوران امپراتوری
عثمانی، از جامههای نیمهبرهنه اروپایی برای زنان و رداهای مخملی مدل
فرانسوی برای مردان استفاده کرده و این درحالی است که نقاشیهای بهجامانده
از دوران سلطان سلیمان و نیز عکسهای قدیمی آخرین دهههای بقای این
امپراتوری، نشان میدهد که برهنگی زنان، دستکم به آن میزان که در سریال
مزبور مشاهده میشود، مرسوم نبوده است و اتفاقاً اغلب همسران رسمی پادشاه و
زنان رجال نامدار، پوشیده و مستور بودهاند. ازسویدیگر، در شرایطی که کف
حقوق ماهیانه بخش وسیعی از مردم ترکیه درحالحاضر بالغ بر 725 لیره است،
بازیگر نقش اول این مجموعه تلویزیونی تاریخی، هر هفته شصت هزار دلار دستمزد
دریافت میکند و تمام طلاها و جواهرات بهکاررفته در این سریال اصل بوده و
این تصویر تجملی و اشرافی و هزینههای گزاف ساخت سده باشکوه، با نمای
واقعی زندگی مردم کنونی ترکیه هیچ تطابقی ندارد و جالب اینجاست که در تصویر
ارائهشده از دوران عثمانیان نیز اثر چندانی از فقر، ستم و حکمرانی نظامی
دیده نمیشود و پادشاهان و رجال عثمانی، ایدئال، عادل، کاردان، دوراندیش و
دینمدار نشان داده میشوند!
در گروه سریالهای پلیسی ـ امنیتی ترکیه، میتوان دره گرگها را مشهورترین و مهمترین مصداق دانست؛ سریالی که امسال دهمین سال ساخت و پخش همزمان خود را میگذراند. این سریال تلویزیونی ازلحاظ درونمایههای داستانی و تم اصلی فیلمنامه اهمیت فراوانی دارد و رد پای نظریهپردازان و سیاستگذاران اطاق فکر و مراکز استراتژیک حزب عدالت و توسعه در آن مشاهده میشود. دره گرگها بازگوکننده داستان گروهی از مسئولان امنیتی ترکیه است که تلاش میکنند با جاسوسهای خارجیِ نفوذکرده در سرویس اطلاعاتی کشورشان مقابله نمایند.
داستانهای این مجموعه براساس وقایع روز نوشته میشود؛ برای مثال، در چند قسمت اخیر داستان، موضوع سوریه بهشدت برجسته شده و اتفاقاً در برخی از قسمتهای آن، تصاویر غیرواقعی و ضدتبلیغاتی درباره رویکرد ایران نسبت به مسئله سوریه نشان داده میشود و قهرمان سریال (پولاد علمدار) در برخی قسمتها عملاً بهجای دیالوگ، نطق سیاسی و استراتژیک حکومت را قرائت میکند و آشکارا از این موضوع حرف میزند که ترکیه میخواهد قدرت منطقهای شود و برای رسیدن به این هدف باید از سدی به نام تأمین انرژی گرانقیمت و... عبور کند. مبارزه ترکیه با پکک، نگرش آنکارا نسبت به سوریه، اسرائیل، آمریکا، و روسیه، و بحث جدید تأمین انرژی ترکیه از اقلیم کردستان عراق از محورهای اصلی و اخیر داستانهای این سریال است. این سریال درواقع با این هدف تولید و پخش میشود که تصویر اغراقآمیزی از قدرت امنیتی و اطلاعاتی ترکیه در منطقه نشان داده شود. بااینحال، تهیهکنندگان برای خوراندن این قرص تلخ به تماشاگر، از لعابهای شیرین و جذابی همچون قهرمانان فوق توانمند، صحنههای اکشن و جذابیت روابط عاطفی استفاده میکنند. درحالحاضر این سریال نیز یکی از پرطرفدارترین مجموعههای تلویزیونی ترکیه است.
در گروه ملودرامهای عاشقانه میتوان به نمونههای فراوانی اشاره کرد که اتفاقاً بیشترین حجم تولیدات داستانی شبکههای تلویزیونی ترکیه نیز در این حوزه صورت گرفته است. عشق ممنوع، مزرعه خانم، عفت، سرخ سرخ، ازل، عمر گل لاله، برگریزان، فرار، من او را بسیار دوست داشتم و دهها نمونه دیگر، ازجمله سریالهای تلویزیونی ترکیه است که به بسیاری از زبانهای خارجی دوبله شدهاند. غالب این سریالها براساس تمهایی همچون خیانت، روابط عاطفی مثلثی و روابط مافیایی ساخته شدهاند و میتوان این نمونهها را از مصادیقی دانست که شایان انتقادات فراوانی هستند. تهیهکنندگان این سریالها برای هرچه جذابتر نشان دادن آثار خود، در این داستانها به استفاده از بازیگران خوشسیما و جوان، جامههای نیمهبرهنه، خودروهای لوکس، خانهها و ویلاهای مجلل و نشان دادن تصویری مدرن، جذاب و آزاد از ترکیه روی آوردهاند.
بهطور خلاصه درمورد این تیپ از آثار ترکیهای میتوان گفت تصاویری که در این سریالها نشان داده میشود، فقط با زندگی اقلیت کمشماری از جامعه ترکیه تناسب و انطباق دارد. براساس تحقیقات و اطلاعات موثق و رسمی، 70 درصد از زنان و دختران ترکیهای محجبهاند ـ و اتفاقاً حجاب زنان ترکیهای از بسیاری از زنان کشورهای مسلمان دیگر کاملتر است ـ بااینحال، در سریالهای تلویزیونی، بسیار بهندرت یک زن محجبه مشاهده میشود و اگر هم زن محجبهای بهعنوان بازیگر نشان داده شود، نقشی در حد کلفت، آشپز و زنان فقیر روستایی دارد که با حجاب ناقص و ناتمام نشان داده میشوند.
در این سریالها معمولاً پدیدهای به نام رفتار عبادی، نماز، روزه و جایگاه خداوند و معنویت وجود ندارد و تأکید ویژهای بر روابط دختر و پسری به مثابه نمادی از مدرنیته و آزادی صورت گرفته و معمولاً قهرمانان متأهل نیز در سودای داشتن روابط پنهانی و نامشروع هستند. میزان انحراف اخلاقی و اجتماعی در این سریالها و ترس از تأثیرگذاریهای گسترده و عمیق آنها در بین خانوادههای ترکیه در حدی است که بارها بلنت آرنچ، معاون نخستوزیر و سخنگوی هیئت دولت و نیز حسین چلیک، سخنگوی حزب عدالت و توسعه، این آثار را مخرب دانسته و اعلام کردهاند که با ادامه این روند، اخلاق و روابط خانوادگی سالم و دینی در ترکیه مورد تهدید جدی قرار میگیرد. بااینحال، صاحبان رانتهای بزرگ رسانهای که دستکم در برنامههای خبری و تحلیلهای سیاسی، حزب حاکم را نمکخور کردهاند، حاضر نیستند از درآمدهای چند میلیون لیرهای این سریالها دست بکشند.
ازسویدیگر، حزب عدالت و توسعه که عملگرایی و پراگماتیسم را سرلوحه رفتارهای سیاسی خود قرار داده، حاضر به رویارویی قاطعانه با سریالهای مخرب نیست و این پدیده درحالحاضر نهتنها میلیونها بیننده ترکیهای را بهسوی خود جذب کرده، بلکه در خارج از مرزهای ترکیه نیز دهها میلیون تماشاگر پیدا کرده که شاید بسیاری از آنان، ترکیه را کشوری جذاب، آزاد، مدرن، مرفه و دوستداشتنی میپندارند و آرزو دارند روزی به آنجا بروند و این همان هدفی است که با عنصر تبلیغ رسانهای هماهنگ بوده و بخشی از سودا و اشتیاق دولت ترکیه برای پیروزی در حوزه جنگ نرم و نفوذ فرهنگی را عملی میکند.
در آخر، ذکر این نکته نیز ضروری است که شبکههای تلویزیونی اسلامگرا، در برابر هجمه سریالهای برهنگیمحور و عامهپسند تسلیم نشدهاند و بسیاری از شبکههای اسلامگرا، سریالهایی را با اهداف و آرمانهای اخلاقی صاحبان این رسانهها تولید و پخش میکنند که اتفاقاً این مجموعهها نیز دارای جذابیتهای بالایی بوده و در تولید آنها ظرافت و تواناییهای هنری و فنی بالایی مشاهده میشود.
منبع: وب سایت فردانیوز
اما تولید سریالهای تلویزیونی متعدد در شبکههای خصوصی و دولتی ترکیه، در حد و اندازهای بسیار فراتر از میزان رشد و پیشرفت سینمای این کشور است و میتوان گفت سریالهای تلویزیونی ترکی، به یکی از مهمترین کالاهای فرهنگی صادراتی این کشور تبدیل شده و از ایران و کشورهای عربی گرفته تا بسیاری از کشورهای آفریقایی، چند کشور اروپایی، چین، ژاپن، کره و تایوان، به مشتریهای پروپاقرص آنان تبدیل شدهاند.
اگرچه میزان درآمد گروههای سریالساز ترکیهای از محل فروش این آثار، رقم قابل توجهی است، اما آنچه اهمیت بیشتری دارد، موضوع معرفی ترکیه، بر سر زبان انداختن نام این کشور و جاذبههای آن و در ویترین جهانی قرار دادن ترکیه بهعنوان کشوری درحال توسعه و شایان توجه است. فراموش نکنیم که ترکیه درحال نزدیک شدن به درآمد سالانه 27 میلیارد دلاری از منبع گردشگری است و رسانه در این حوزه نقش مهم و تأثیرگذاری دارد. در طبقهبندی کلی و همراه با تساهل، میتوانیم سریالهای مزبور را به این چند دسته تقسیم کنیم: الف) ملودرامهای عاشقانه، ب) پلیسی ـ حادثهای، ج) تاریخی، د) پلیسی ـ امنیتی، ه) دینی و اخلاقی، و) طنز خانوادگی.
طی چند سال گذشته در هرکدام از این حوزهها، سریالهایی تولید شده که برخی از آنها در اغلب کشورهای خاورمیانه و گاهی در آفریقا، شرق دور و البته در ایران، طرفداران فراوانی پیدا کردهاند.
در گروه سریالهای تاریخی ترکیه، مجموعه «سده باشکوه» دارای بیشترین میزان شهرت و استقبال است و پخش این سریال، بازار این کالای فرهنگی را در میان شبکههای تلویزیونی ترکیه تحت تأثیر قرار داده و تاکنون بیشترین اقبال را در میان بینندگان ترکیهای داشته است. این مجموعه، درظاهر بازگوکننده داستان زندگی سلطان سلیمان قانونی، یکی از مهمترین سلاطین عثمانی است؛ اما درواقع آنچه دیده میشود، ارتباط چندانی با تحولات سیاسی ـ اجتماعی و تاریخی دوران سلطان سلیمان ندارد و نزاع و رقابتهای زنان درباری و دلالان قدرت و پول، تم اصلی این داستان را بهوجود آوردهاند. اهمیت این قضیه چنان برجسته شد که اردوغان، نخستوزیر ترکیه، در یکی از سخنرانیهای خود با لحنی بهشدت برافروخته گفت: «چنین نیست که اجداد ما، زمان خود را بهطور مداوم با زنان حرمسرا و درباریها بهسر برده باشند. عمر بسیاری از آنان بر زین اسب سپری شده است. این تصویر حرمسرایی، آینه واقعی زندگی اجداد ما نیست».
در گروه سریالهای پلیسی ـ امنیتی ترکیه، میتوان دره گرگها را مشهورترین و مهمترین مصداق دانست؛ سریالی که امسال دهمین سال ساخت و پخش همزمان خود را میگذراند. این سریال تلویزیونی ازلحاظ درونمایههای داستانی و تم اصلی فیلمنامه اهمیت فراوانی دارد و رد پای نظریهپردازان و سیاستگذاران اطاق فکر و مراکز استراتژیک حزب عدالت و توسعه در آن مشاهده میشود. دره گرگها بازگوکننده داستان گروهی از مسئولان امنیتی ترکیه است که تلاش میکنند با جاسوسهای خارجیِ نفوذکرده در سرویس اطلاعاتی کشورشان مقابله نمایند.
داستانهای این مجموعه براساس وقایع روز نوشته میشود؛ برای مثال، در چند قسمت اخیر داستان، موضوع سوریه بهشدت برجسته شده و اتفاقاً در برخی از قسمتهای آن، تصاویر غیرواقعی و ضدتبلیغاتی درباره رویکرد ایران نسبت به مسئله سوریه نشان داده میشود و قهرمان سریال (پولاد علمدار) در برخی قسمتها عملاً بهجای دیالوگ، نطق سیاسی و استراتژیک حکومت را قرائت میکند و آشکارا از این موضوع حرف میزند که ترکیه میخواهد قدرت منطقهای شود و برای رسیدن به این هدف باید از سدی به نام تأمین انرژی گرانقیمت و... عبور کند. مبارزه ترکیه با پکک، نگرش آنکارا نسبت به سوریه، اسرائیل، آمریکا، و روسیه، و بحث جدید تأمین انرژی ترکیه از اقلیم کردستان عراق از محورهای اصلی و اخیر داستانهای این سریال است. این سریال درواقع با این هدف تولید و پخش میشود که تصویر اغراقآمیزی از قدرت امنیتی و اطلاعاتی ترکیه در منطقه نشان داده شود. بااینحال، تهیهکنندگان برای خوراندن این قرص تلخ به تماشاگر، از لعابهای شیرین و جذابی همچون قهرمانان فوق توانمند، صحنههای اکشن و جذابیت روابط عاطفی استفاده میکنند. درحالحاضر این سریال نیز یکی از پرطرفدارترین مجموعههای تلویزیونی ترکیه است.
در گروه ملودرامهای عاشقانه میتوان به نمونههای فراوانی اشاره کرد که اتفاقاً بیشترین حجم تولیدات داستانی شبکههای تلویزیونی ترکیه نیز در این حوزه صورت گرفته است. عشق ممنوع، مزرعه خانم، عفت، سرخ سرخ، ازل، عمر گل لاله، برگریزان، فرار، من او را بسیار دوست داشتم و دهها نمونه دیگر، ازجمله سریالهای تلویزیونی ترکیه است که به بسیاری از زبانهای خارجی دوبله شدهاند. غالب این سریالها براساس تمهایی همچون خیانت، روابط عاطفی مثلثی و روابط مافیایی ساخته شدهاند و میتوان این نمونهها را از مصادیقی دانست که شایان انتقادات فراوانی هستند. تهیهکنندگان این سریالها برای هرچه جذابتر نشان دادن آثار خود، در این داستانها به استفاده از بازیگران خوشسیما و جوان، جامههای نیمهبرهنه، خودروهای لوکس، خانهها و ویلاهای مجلل و نشان دادن تصویری مدرن، جذاب و آزاد از ترکیه روی آوردهاند.
بهطور خلاصه درمورد این تیپ از آثار ترکیهای میتوان گفت تصاویری که در این سریالها نشان داده میشود، فقط با زندگی اقلیت کمشماری از جامعه ترکیه تناسب و انطباق دارد. براساس تحقیقات و اطلاعات موثق و رسمی، 70 درصد از زنان و دختران ترکیهای محجبهاند ـ و اتفاقاً حجاب زنان ترکیهای از بسیاری از زنان کشورهای مسلمان دیگر کاملتر است ـ بااینحال، در سریالهای تلویزیونی، بسیار بهندرت یک زن محجبه مشاهده میشود و اگر هم زن محجبهای بهعنوان بازیگر نشان داده شود، نقشی در حد کلفت، آشپز و زنان فقیر روستایی دارد که با حجاب ناقص و ناتمام نشان داده میشوند.
در این سریالها معمولاً پدیدهای به نام رفتار عبادی، نماز، روزه و جایگاه خداوند و معنویت وجود ندارد و تأکید ویژهای بر روابط دختر و پسری به مثابه نمادی از مدرنیته و آزادی صورت گرفته و معمولاً قهرمانان متأهل نیز در سودای داشتن روابط پنهانی و نامشروع هستند. میزان انحراف اخلاقی و اجتماعی در این سریالها و ترس از تأثیرگذاریهای گسترده و عمیق آنها در بین خانوادههای ترکیه در حدی است که بارها بلنت آرنچ، معاون نخستوزیر و سخنگوی هیئت دولت و نیز حسین چلیک، سخنگوی حزب عدالت و توسعه، این آثار را مخرب دانسته و اعلام کردهاند که با ادامه این روند، اخلاق و روابط خانوادگی سالم و دینی در ترکیه مورد تهدید جدی قرار میگیرد. بااینحال، صاحبان رانتهای بزرگ رسانهای که دستکم در برنامههای خبری و تحلیلهای سیاسی، حزب حاکم را نمکخور کردهاند، حاضر نیستند از درآمدهای چند میلیون لیرهای این سریالها دست بکشند.
ازسویدیگر، حزب عدالت و توسعه که عملگرایی و پراگماتیسم را سرلوحه رفتارهای سیاسی خود قرار داده، حاضر به رویارویی قاطعانه با سریالهای مخرب نیست و این پدیده درحالحاضر نهتنها میلیونها بیننده ترکیهای را بهسوی خود جذب کرده، بلکه در خارج از مرزهای ترکیه نیز دهها میلیون تماشاگر پیدا کرده که شاید بسیاری از آنان، ترکیه را کشوری جذاب، آزاد، مدرن، مرفه و دوستداشتنی میپندارند و آرزو دارند روزی به آنجا بروند و این همان هدفی است که با عنصر تبلیغ رسانهای هماهنگ بوده و بخشی از سودا و اشتیاق دولت ترکیه برای پیروزی در حوزه جنگ نرم و نفوذ فرهنگی را عملی میکند.
در آخر، ذکر این نکته نیز ضروری است که شبکههای تلویزیونی اسلامگرا، در برابر هجمه سریالهای برهنگیمحور و عامهپسند تسلیم نشدهاند و بسیاری از شبکههای اسلامگرا، سریالهایی را با اهداف و آرمانهای اخلاقی صاحبان این رسانهها تولید و پخش میکنند که اتفاقاً این مجموعهها نیز دارای جذابیتهای بالایی بوده و در تولید آنها ظرافت و تواناییهای هنری و فنی بالایی مشاهده میشود.
منبع: وب سایت فردانیوز
۹۳/۰۳/۱۸
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.