ترکیه: یک سال پس از جنبش گزی پارک
پنجشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۳۵ ب.ظ
ترکیه آنلاین: شنبه شب گذشته در همه مدخل های خیابان های مرکزی استانبول ماشین های آب پاش و مردانی با جلیقه ضد گلوله و مسلح به گاز اشک آور حضور داشتند و ماموران پلیس حاضر در محله کادیکوی برای مقابله با هرگونه ناآرامی احتمالی آماده نشان می دادند. صدها کارمند دولتی نیز از بعدظهر آن روز در این کانون اپوزیسیون و سکولارهای استانبول در انتظار تظاهرکنندگانی بودند که برای پاسداشت یکمین سالگرد جنبش اعتراضی گزی پارک برنامه هایی تدارک دیده بودند.
اما چیزی به عنوان انبوه جمعیت تظاهرکننده وجود نداشت! تنها چند تماشاچی با تاریک شدن هوا در آن جا ماندند و به افراد یگان های عملیاتی پلیس چشم دوختند که به مانند اشباحی ساکت و آرام در این محله استانبول که در بخش آسیایی شهر واقع و به دلیل اعتراض های سال پیش معروف شده است نگاه می کردند. در نهایت دو نفر با فریادهایی گوشخراش آرامش محله را مختل کردند که البته تنها با شلیک یک گاز اشک آور و قبل از آن که میهمانان رستوران های ماهی کباب کادیکوی برای صرف شام سر برسند، پا به فرار گذاشتند.
و این همه مراسم اولین سالگرد جنبش گزی پارک بود، جنبشی که در تابستان 2013 در عرض یک هفته سراسر ترکیه را در بر گرفت و صد البته نگاه مردم سراسر جهان را به خود جلب کرده بود. این اعتراض ها که علیه اجرای یک پروژه مرکز تجاری در گزی پارک استانبول آغاز شده بود خیلی زود به خیزشی مردمی بدل شد که اگر در یکی از کشورهای دموکراتیک اروپا اتفاق افتاده بود به راحتی می توانست دولت مستقر را به سقوط بکشاند.
اما رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه که بخش اعظم خشم تظاهرکنندگان متوجه وی بود نه تنها سقوط نکرد بلکه کاملا برعکس. بی تردید می توان گفت که قدرت حزب حاکم عدالت و توسعه در طی دوازده سال حکومت اردوغان تا به این اندازه تثبیت شده و نهادینه نبوده است. نه تنها پیروزی آشکار این حزب در انتخابات محلی پایان ماه مارس بلکه حضور مقتدرانه و همراه با اعتماد به نفس شخص اردوغان در صحنه های داخلی و خارجی و نحوه برخورد او با مخالفان سیاسی، همه و همه نشانگر آن است که وی و حزبش همچنان سیاست های اقتدارطلبانه و غیرآشتی جویانه خود را با قدرت تمام ادامه داده و قصد و نیازی به عقب نشینی ندارند.
از قرار معلوم آن کسانی که تا همین چندی پیش نخست وزیر قدرتمند ترکیه را به چالش می طلبیدند کاملا دست و پا بسته و فاقد هر گونه ابتکاری نشان می دهند و حتی بزرگ ترین حزب اپوزیسیون یعنی حزب جمهوری ترکیه نیز از مدت ها قبل اهمیت و وزن سیاسی خود را از دست داده و احزاب جدید مانند حزب "گزی" که در پایان سال 2013 تاسیس شد هم اهمیت چندانی ندارند.
حتی آخرین فراخوان برای تظاهرات که تحت عنوان "پلاتفرم همبستگی تقسیم" صورت گرفت نیز به اعتراف بسیاری از فعالان این جنبش سرانجامی به غیر از شکست آشکار نداشت. در این فراخوان آمده بود:" همه میدان ها و پارک ها و شهرها توسط نیروهای دولتی اشغال شده است تا ما نتوانیم برای بیش از سیصد قربانی فاجعه معدن سوما سوگواری کنیم. وضعیت در جشن اول ماه مه یعنی روز جهانی کارگر و هشتم مارس روز جهانی زن نیز به همین ترتیب بود و دولت به هر وسیله ممکن اجازه نداد که ما به خیابان ها بیاییم. اما برای آن که به مردم دنیا نشان دهیم که ما هرگز از خواست های خود دست نمی کشیم بار دیگر در روز 31 ماه مه در میدان تقسیم گردهم خواهیم آمد!".
اما حال و یک سال پس از آغاز جنبش موسوم به گزی پارک بسیاری از مردم ترکیه بر این باورند که هیچ چیز بهتر از یک سال پیش نشده است. در این دوازده ماه هیچ تغییر قابل ملاحظه ای که آن تظاهرکنندگان با رضایت بر آن تکیه کرده و آن را دستاورد تلقی کنند وجود نداشته و ندارد و در عوض بسیاری از کسانی که یک سال پیش فریادهایشان از همه بلندتر و گوشخراش تر بود در این مدت سکوت را به اعتراض و فریاد ترجیح داده اند.
برخوردهای اخیر نیروهای پلیس با معدود معترضان نیز به هیچ عنوان در حد و اندازه ها و قابل مقایسه با برخوردها با انبوه تظاهرکنندگان سال قبل نیست. سال پیش در این روزها حتی بسیاری از مادران و زنان خانه دار و کارمندان شجاع دولت و زنان محجبه برای آمدن به خیابان ها و شرکت در تظاهرات به خوبی سازماندهی می شدند اما امروز در مقایسه با سال قبل گویی سکوت بر استانبول و دیگر شهرهای ترکیه سایه انداخته است.
حال و با توجه به گذشتن یک سال از جنبش گزی پارک این پرسش که آیا این جنبش شکست خورده است یا نه بر ذهن فعالان سیاسی ترکیه و کارشناسان سنگینی می کند. آیا می توان از پیروزی آشکار حزب حاکم عدالت و توسعه در آخرین انتخابات و تصویب قانون جدید امنیتی را که طبق آن اعمال خشونت از سوی پلیس و حمله مداوم به آزادی مطبوعات در چارچوبی قانونی قرار می گیرد به عنوان دلایلی آشکار برای شکست جنبش گزی پارک یاد کرد؟ بی تردید این عوامل تاثیر زیادی بر وضعیت امروز این جنبش داشته است اما نباید این واقعیت بسیار مهم را نادیده گرفت که صرف فریادهای مشترک و صدها هزار نفری "علیه یک فرد" راه به جایی نمی برد و هر جنبش باید در این موقعیت باشد که بتواند به روشنی اعلام کند که چه کسی را جایگزین خواهد کرد و کدام آلترناتیو سیاسی را می تواند ارائه دهد. هواداران آتاتورک، کردها، نیروهای سکولار و دگراندیشان و طرفداران محیط زیست در ترکیه همه بر این عقیده واحد بوده و هستند که اردوغان باید برود! اما در این مورد که چه کسی باید جانشین وی شود تا به امروز هیچ اتفاق نظری در میان هواداران جنبش گزی پارک وجود نداشته و ندارد.
این مساله مانند یک نقص مادرزادی و از همان بدو تولد جنبش گزی پارک در پایان ماه مه سال 2013 گریبانگیر این حرکت بود. آن گونه که "حاتم اته" سیاست پژوه اهل استانبول می گوید جنبش گزی پارک به نوعی به یک "حزب ضد اردوغان" بدل شد و درست به همین خاطر از نظر سیاسی حکم مرگ خود را امضا کرد. حداقل می توان این دگرگونی را دلیل اصلی آن دانست که فعالان جنبش گزی پارک از همان آغاز کار به مانند شیرهایی بی یال و دم و اشکم در برابر قدرت منسجم دولت و هواداران آن قرار گرفتند.
اما این که قدرت دولت از مدت ها پیش به ابرقدرت بدل شد تنها به دلیل پیروزی قاطع حزب حاکم عدالت و توسعه در انتخابات محلی اخیر نیست. در حال حاضر و در همین روزها دادگاه ها علیه تظاهرکنندگان سابق فعال شده و دادستان ها تقاضای صدور احکام زندان 98 ساله برای متهمان دارند و بسیاری از نویسندگان و ناشران به اتهام توهین به نخست وزیر محاکمه می شوند و دوربین های حفاظتی در تمام نقاط استراتژیک اپوزیسیون مانند گزی پارک و میدان تقسیم شب و روز همه چیز را در نظر دارند و در نهایت حضور آن 25000 مامور پلیسی که هفته گذشته در سطح شهر به حال آماده باش بودند نشان می دهد که دولت از هیچ اقدامی برای جلوگیری از به وجود آمدن جنبش گزی پارک دوم ابایی نداشته و در این راه موفق عمل کرده است. بسیاری از فعالان سیاسی سابق نیز نه تنها امیدهای خود را از دست داده اند بلکه دیگر جرات آن را ندارند که به خیابان ها آمده و علیه رجب طیب اردوغان شعار بدهند.
با این وجود و به باور یکی از فعالان این جنبش:" شاید جنبش گزی پارک در پای صندوق های رای شکست خورده باشد اما این جنبش از نظر اجتماعی زنده است". شمار زیادی از بنیانگذاران این جنبش و فعالان مدنی نیز که از تابستان گذشته همچنان در بسفر فعال نشان می دهند عقیده دارند:" ما از اعتراض خود دست نکشیده ایم بلکه شکل این اعتراض را تغییر داده ایم". این گروه غالبا در خانه های مسکونی خود جمع شده و گاه در اعتراض به ساخت و سازها در مناطق مسکونی طومار جمع می کنند و افراد داوطلبی را برای نظارت بر انتخابات بعدی در نظر می گیرند. بدین ترتیب همه آن فعالیت های سیاسی در غالب فعالیت های اجتماعی ادامه می یابد و این مساله در جامعه ترکیه کمتر سابقه داشته است.
در عین حال نشانه هایی نیز وجود دارد که بیش از همه فعالان فرهنگی و روشنفکران بسفر بر پایه آن همچنان امیدوارانه به فعالیت های خود ادامه می دهند. این گروه در زمان اوج اعتراض ها در تابستان 2013 هشدار می دادند که نباید در آینده نزدیک انتظار زیادی داشت. زیرا تاریخ نشان داده است که جنبش های اجتماعی در یک چشم برهم زدن نمی تواند دنیا را تغییر دهد بلکه این تغییر در طی سال ها و گاه دهه ها صورت می گیرد. از نظر این گروه و بسیاری از کارشناسان و ناظرانی مانند "یوکسل تاکسین" استاد دانشگاه مرمره استانبول، شکست مقطعی جنبش گزی پارک را نیز باید از همین زاویه تحلیل کرد.
این استاد علوم سیاسی برای توضیح این مساله به مثال فرانسه اشاره می کند:" بلافاصله پس از جنبش ماه مه 1968 بود که شارل دوگل محافظه کار بار دیگر با رای بالا در انتخابات پیروز شد. این بدترین لحظه برای کسانی به شمار می آمد که امید به تغییر داشتند اما دوگل بعدها کناره گیری کرد و تغییراتی در فرانسه به وجود آمد که درس های بسیاری برای ما دارد. در مورد شکست یا عدم شکست جنبش گزی پارک در واقع باید در سال های آینده اظهار نظر کرد و تا آن زمان راه درازی در پیش است".
منبع : شفقنا
اما چیزی به عنوان انبوه جمعیت تظاهرکننده وجود نداشت! تنها چند تماشاچی با تاریک شدن هوا در آن جا ماندند و به افراد یگان های عملیاتی پلیس چشم دوختند که به مانند اشباحی ساکت و آرام در این محله استانبول که در بخش آسیایی شهر واقع و به دلیل اعتراض های سال پیش معروف شده است نگاه می کردند. در نهایت دو نفر با فریادهایی گوشخراش آرامش محله را مختل کردند که البته تنها با شلیک یک گاز اشک آور و قبل از آن که میهمانان رستوران های ماهی کباب کادیکوی برای صرف شام سر برسند، پا به فرار گذاشتند.
و این همه مراسم اولین سالگرد جنبش گزی پارک بود، جنبشی که در تابستان 2013 در عرض یک هفته سراسر ترکیه را در بر گرفت و صد البته نگاه مردم سراسر جهان را به خود جلب کرده بود. این اعتراض ها که علیه اجرای یک پروژه مرکز تجاری در گزی پارک استانبول آغاز شده بود خیلی زود به خیزشی مردمی بدل شد که اگر در یکی از کشورهای دموکراتیک اروپا اتفاق افتاده بود به راحتی می توانست دولت مستقر را به سقوط بکشاند.
اما رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه که بخش اعظم خشم تظاهرکنندگان متوجه وی بود نه تنها سقوط نکرد بلکه کاملا برعکس. بی تردید می توان گفت که قدرت حزب حاکم عدالت و توسعه در طی دوازده سال حکومت اردوغان تا به این اندازه تثبیت شده و نهادینه نبوده است. نه تنها پیروزی آشکار این حزب در انتخابات محلی پایان ماه مارس بلکه حضور مقتدرانه و همراه با اعتماد به نفس شخص اردوغان در صحنه های داخلی و خارجی و نحوه برخورد او با مخالفان سیاسی، همه و همه نشانگر آن است که وی و حزبش همچنان سیاست های اقتدارطلبانه و غیرآشتی جویانه خود را با قدرت تمام ادامه داده و قصد و نیازی به عقب نشینی ندارند.
از قرار معلوم آن کسانی که تا همین چندی پیش نخست وزیر قدرتمند ترکیه را به چالش می طلبیدند کاملا دست و پا بسته و فاقد هر گونه ابتکاری نشان می دهند و حتی بزرگ ترین حزب اپوزیسیون یعنی حزب جمهوری ترکیه نیز از مدت ها قبل اهمیت و وزن سیاسی خود را از دست داده و احزاب جدید مانند حزب "گزی" که در پایان سال 2013 تاسیس شد هم اهمیت چندانی ندارند.
حتی آخرین فراخوان برای تظاهرات که تحت عنوان "پلاتفرم همبستگی تقسیم" صورت گرفت نیز به اعتراف بسیاری از فعالان این جنبش سرانجامی به غیر از شکست آشکار نداشت. در این فراخوان آمده بود:" همه میدان ها و پارک ها و شهرها توسط نیروهای دولتی اشغال شده است تا ما نتوانیم برای بیش از سیصد قربانی فاجعه معدن سوما سوگواری کنیم. وضعیت در جشن اول ماه مه یعنی روز جهانی کارگر و هشتم مارس روز جهانی زن نیز به همین ترتیب بود و دولت به هر وسیله ممکن اجازه نداد که ما به خیابان ها بیاییم. اما برای آن که به مردم دنیا نشان دهیم که ما هرگز از خواست های خود دست نمی کشیم بار دیگر در روز 31 ماه مه در میدان تقسیم گردهم خواهیم آمد!".
اما حال و یک سال پس از آغاز جنبش موسوم به گزی پارک بسیاری از مردم ترکیه بر این باورند که هیچ چیز بهتر از یک سال پیش نشده است. در این دوازده ماه هیچ تغییر قابل ملاحظه ای که آن تظاهرکنندگان با رضایت بر آن تکیه کرده و آن را دستاورد تلقی کنند وجود نداشته و ندارد و در عوض بسیاری از کسانی که یک سال پیش فریادهایشان از همه بلندتر و گوشخراش تر بود در این مدت سکوت را به اعتراض و فریاد ترجیح داده اند.
برخوردهای اخیر نیروهای پلیس با معدود معترضان نیز به هیچ عنوان در حد و اندازه ها و قابل مقایسه با برخوردها با انبوه تظاهرکنندگان سال قبل نیست. سال پیش در این روزها حتی بسیاری از مادران و زنان خانه دار و کارمندان شجاع دولت و زنان محجبه برای آمدن به خیابان ها و شرکت در تظاهرات به خوبی سازماندهی می شدند اما امروز در مقایسه با سال قبل گویی سکوت بر استانبول و دیگر شهرهای ترکیه سایه انداخته است.
حال و با توجه به گذشتن یک سال از جنبش گزی پارک این پرسش که آیا این جنبش شکست خورده است یا نه بر ذهن فعالان سیاسی ترکیه و کارشناسان سنگینی می کند. آیا می توان از پیروزی آشکار حزب حاکم عدالت و توسعه در آخرین انتخابات و تصویب قانون جدید امنیتی را که طبق آن اعمال خشونت از سوی پلیس و حمله مداوم به آزادی مطبوعات در چارچوبی قانونی قرار می گیرد به عنوان دلایلی آشکار برای شکست جنبش گزی پارک یاد کرد؟ بی تردید این عوامل تاثیر زیادی بر وضعیت امروز این جنبش داشته است اما نباید این واقعیت بسیار مهم را نادیده گرفت که صرف فریادهای مشترک و صدها هزار نفری "علیه یک فرد" راه به جایی نمی برد و هر جنبش باید در این موقعیت باشد که بتواند به روشنی اعلام کند که چه کسی را جایگزین خواهد کرد و کدام آلترناتیو سیاسی را می تواند ارائه دهد. هواداران آتاتورک، کردها، نیروهای سکولار و دگراندیشان و طرفداران محیط زیست در ترکیه همه بر این عقیده واحد بوده و هستند که اردوغان باید برود! اما در این مورد که چه کسی باید جانشین وی شود تا به امروز هیچ اتفاق نظری در میان هواداران جنبش گزی پارک وجود نداشته و ندارد.
این مساله مانند یک نقص مادرزادی و از همان بدو تولد جنبش گزی پارک در پایان ماه مه سال 2013 گریبانگیر این حرکت بود. آن گونه که "حاتم اته" سیاست پژوه اهل استانبول می گوید جنبش گزی پارک به نوعی به یک "حزب ضد اردوغان" بدل شد و درست به همین خاطر از نظر سیاسی حکم مرگ خود را امضا کرد. حداقل می توان این دگرگونی را دلیل اصلی آن دانست که فعالان جنبش گزی پارک از همان آغاز کار به مانند شیرهایی بی یال و دم و اشکم در برابر قدرت منسجم دولت و هواداران آن قرار گرفتند.
اما این که قدرت دولت از مدت ها پیش به ابرقدرت بدل شد تنها به دلیل پیروزی قاطع حزب حاکم عدالت و توسعه در انتخابات محلی اخیر نیست. در حال حاضر و در همین روزها دادگاه ها علیه تظاهرکنندگان سابق فعال شده و دادستان ها تقاضای صدور احکام زندان 98 ساله برای متهمان دارند و بسیاری از نویسندگان و ناشران به اتهام توهین به نخست وزیر محاکمه می شوند و دوربین های حفاظتی در تمام نقاط استراتژیک اپوزیسیون مانند گزی پارک و میدان تقسیم شب و روز همه چیز را در نظر دارند و در نهایت حضور آن 25000 مامور پلیسی که هفته گذشته در سطح شهر به حال آماده باش بودند نشان می دهد که دولت از هیچ اقدامی برای جلوگیری از به وجود آمدن جنبش گزی پارک دوم ابایی نداشته و در این راه موفق عمل کرده است. بسیاری از فعالان سیاسی سابق نیز نه تنها امیدهای خود را از دست داده اند بلکه دیگر جرات آن را ندارند که به خیابان ها آمده و علیه رجب طیب اردوغان شعار بدهند.
با این وجود و به باور یکی از فعالان این جنبش:" شاید جنبش گزی پارک در پای صندوق های رای شکست خورده باشد اما این جنبش از نظر اجتماعی زنده است". شمار زیادی از بنیانگذاران این جنبش و فعالان مدنی نیز که از تابستان گذشته همچنان در بسفر فعال نشان می دهند عقیده دارند:" ما از اعتراض خود دست نکشیده ایم بلکه شکل این اعتراض را تغییر داده ایم". این گروه غالبا در خانه های مسکونی خود جمع شده و گاه در اعتراض به ساخت و سازها در مناطق مسکونی طومار جمع می کنند و افراد داوطلبی را برای نظارت بر انتخابات بعدی در نظر می گیرند. بدین ترتیب همه آن فعالیت های سیاسی در غالب فعالیت های اجتماعی ادامه می یابد و این مساله در جامعه ترکیه کمتر سابقه داشته است.
در عین حال نشانه هایی نیز وجود دارد که بیش از همه فعالان فرهنگی و روشنفکران بسفر بر پایه آن همچنان امیدوارانه به فعالیت های خود ادامه می دهند. این گروه در زمان اوج اعتراض ها در تابستان 2013 هشدار می دادند که نباید در آینده نزدیک انتظار زیادی داشت. زیرا تاریخ نشان داده است که جنبش های اجتماعی در یک چشم برهم زدن نمی تواند دنیا را تغییر دهد بلکه این تغییر در طی سال ها و گاه دهه ها صورت می گیرد. از نظر این گروه و بسیاری از کارشناسان و ناظرانی مانند "یوکسل تاکسین" استاد دانشگاه مرمره استانبول، شکست مقطعی جنبش گزی پارک را نیز باید از همین زاویه تحلیل کرد.
این استاد علوم سیاسی برای توضیح این مساله به مثال فرانسه اشاره می کند:" بلافاصله پس از جنبش ماه مه 1968 بود که شارل دوگل محافظه کار بار دیگر با رای بالا در انتخابات پیروز شد. این بدترین لحظه برای کسانی به شمار می آمد که امید به تغییر داشتند اما دوگل بعدها کناره گیری کرد و تغییراتی در فرانسه به وجود آمد که درس های بسیاری برای ما دارد. در مورد شکست یا عدم شکست جنبش گزی پارک در واقع باید در سال های آینده اظهار نظر کرد و تا آن زمان راه درازی در پیش است".
منبع : شفقنا
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.