آیا تجربه ترکیه در تغییر پایتخت برای ایران کارایی دارد؟
شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۰۰ ب.ظ
ترکیه آنلاین: تهران بهعنوان مرکز سیاسی و اقتصادی کشور با مشکلات بسیاری روبهروست؛ مشکلاتی که در گذر زمان متراکم شدهاند و همین امر بر پیچیدگیهای مدیریت این کلانشهر افزوده است.
شاید به همین دلیل هم هرازگاهی زمزمههایی برای انتقال پایتخت از سوی نهادها و مدیران مختلف مطرح میشود. اما آیا انتقال پایتخت راهحل مشکلات تهران است؟ بابک نگاهداری، رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران در گفتوگو با همشهری به تشریح آسیبهای این موضوع پرداخت.
تهران بهعنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران با مشکلات متعددی روبهروست و ساکنان این شهر هر روزه با این مشکلات دست به گریبانند. از نظر شما برای رفع این مشکلات یا تقلیل آنها چه میتوان کرد؟
در جهان امروز شهرها و بهویژه کلانشهرها از پیچیدگیهای خاصی برخوردارند که به روشهای متعارف نمیتوان آنها را مدیریت کرد. تهران نیز از این قاعده مستثنا نیست. کلانشهرها نیازمند مدیریت دانشمحور هستند و برای رفع یا کاهش مشکلات آنها میبایستی از دانش و تجربه بشری متناسب با امکانات، مقتضیات و فرهنگ هر شهر و کشوری استفاده کرد. در سالیان اخیر گامهای بسیار خوبی برای دانشمحورکردن مدیریت شهری در تهران برداشته شده است که نتایج و پیامدهای آن را در شهر میبینیم، اما مشکلات تهران هم به مرور زمان و طی سالیان ایجاد و انباشت شده است و هم بسیاری از این مشکلات حاصل تصمیمات و برنامهریزیهای فراتر از سطح مدیریت شهری است، که این البته اقتضای پایتخت بودن است. بنابراین هر راهحلی برای کاهش یا رفع مشکلات تهران میبایستی این موضوع را درنظر داشته باشد. براساس پژوهشهایی که انجام شده از مهمترین موانع رفع یا کاهش مشکلات تهران ازجمله آلودگی هوا و ترافیک سنگین معابر شهری، نبود مدیریت یکپارچه شهری است. به همین علت با وجود اقدامات زیربنایی بسیاری که در تهران انجام گرفته، اما نتیجه قابل انتظار از آنها بهدست نیامده است.
برخی پایتخت بودن تهران را علت اصلی مشکلات این شهر میدانند و برای رفع مشکلات آن طرح انتقال پایتخت را مطرح کردهاند. آیا این طرح واقعا میتواند راهحل مناسبی برای مشکلات تهران باشد؟
طرح انتقال پایتخت بنا به علل مختلف و ازجمله برای رفع یا کاهش مشکلات در برخی از کشورها مسبوق به سابقه است، اما تجربه بیشتر این کشورها نشانگر عدمموفقیت این انتقال بوده و انتقال دهندگان به اهداف موردنظرشان نرسیدهاند.
تجربه این کشورها بیانگر آن است که مشکلات شهرهایی که پایتخت بودهاند پس از انتقال پایتخت اگر افزایش نیافته باشد؛ لااقل کاهش مورد انتظار را هم نداشته است. مثلا در پاکستان، پایتخت از کراچی به اسلام آباد منتقل شد اما جمعیت کراچی 3برابر و به تبع این افزایش جمعیت مشکلات آن هم چندبرابر شد یا در ترکیه با انتقال پایتخت از استانبول به آنکارا جمعیت آنکارا از 1/7 میلیون نفر به 8/8میلیون نفر افزایش یافت و جمعیت استانبول هم به جای کاهش در همین زمان 4/2 میلیوننفر افزایش یافت. در واقع با انتقال پایتخت نهتنها مشکلات شهر اول حل نمیشود که شهری با مشکلات بیشتر به شهرهای کشور افزوده خواهد شد. بهنظر میرسد طرح انتقال پایتخت بیشتر از آنکه راهحل مسئله باشد، پاککردن صورت مسئله است. ما بایستی تلاشمان بر این باشد که با استفاده از دانش و تجربه بشری راهحلهای مناسب و اجرایی برای مشکلات بیابیم که این هم ممکن است و هم مطلوب.
شاید به همین دلیل هم هرازگاهی زمزمههایی برای انتقال پایتخت از سوی نهادها و مدیران مختلف مطرح میشود. اما آیا انتقال پایتخت راهحل مشکلات تهران است؟ بابک نگاهداری، رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران در گفتوگو با همشهری به تشریح آسیبهای این موضوع پرداخت.
تهران بهعنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران با مشکلات متعددی روبهروست و ساکنان این شهر هر روزه با این مشکلات دست به گریبانند. از نظر شما برای رفع این مشکلات یا تقلیل آنها چه میتوان کرد؟
در جهان امروز شهرها و بهویژه کلانشهرها از پیچیدگیهای خاصی برخوردارند که به روشهای متعارف نمیتوان آنها را مدیریت کرد. تهران نیز از این قاعده مستثنا نیست. کلانشهرها نیازمند مدیریت دانشمحور هستند و برای رفع یا کاهش مشکلات آنها میبایستی از دانش و تجربه بشری متناسب با امکانات، مقتضیات و فرهنگ هر شهر و کشوری استفاده کرد. در سالیان اخیر گامهای بسیار خوبی برای دانشمحورکردن مدیریت شهری در تهران برداشته شده است که نتایج و پیامدهای آن را در شهر میبینیم، اما مشکلات تهران هم به مرور زمان و طی سالیان ایجاد و انباشت شده است و هم بسیاری از این مشکلات حاصل تصمیمات و برنامهریزیهای فراتر از سطح مدیریت شهری است، که این البته اقتضای پایتخت بودن است. بنابراین هر راهحلی برای کاهش یا رفع مشکلات تهران میبایستی این موضوع را درنظر داشته باشد. براساس پژوهشهایی که انجام شده از مهمترین موانع رفع یا کاهش مشکلات تهران ازجمله آلودگی هوا و ترافیک سنگین معابر شهری، نبود مدیریت یکپارچه شهری است. به همین علت با وجود اقدامات زیربنایی بسیاری که در تهران انجام گرفته، اما نتیجه قابل انتظار از آنها بهدست نیامده است.
برخی پایتخت بودن تهران را علت اصلی مشکلات این شهر میدانند و برای رفع مشکلات آن طرح انتقال پایتخت را مطرح کردهاند. آیا این طرح واقعا میتواند راهحل مناسبی برای مشکلات تهران باشد؟
طرح انتقال پایتخت بنا به علل مختلف و ازجمله برای رفع یا کاهش مشکلات در برخی از کشورها مسبوق به سابقه است، اما تجربه بیشتر این کشورها نشانگر عدمموفقیت این انتقال بوده و انتقال دهندگان به اهداف موردنظرشان نرسیدهاند.
تجربه این کشورها بیانگر آن است که مشکلات شهرهایی که پایتخت بودهاند پس از انتقال پایتخت اگر افزایش نیافته باشد؛ لااقل کاهش مورد انتظار را هم نداشته است. مثلا در پاکستان، پایتخت از کراچی به اسلام آباد منتقل شد اما جمعیت کراچی 3برابر و به تبع این افزایش جمعیت مشکلات آن هم چندبرابر شد یا در ترکیه با انتقال پایتخت از استانبول به آنکارا جمعیت آنکارا از 1/7 میلیون نفر به 8/8میلیون نفر افزایش یافت و جمعیت استانبول هم به جای کاهش در همین زمان 4/2 میلیوننفر افزایش یافت. در واقع با انتقال پایتخت نهتنها مشکلات شهر اول حل نمیشود که شهری با مشکلات بیشتر به شهرهای کشور افزوده خواهد شد. بهنظر میرسد طرح انتقال پایتخت بیشتر از آنکه راهحل مسئله باشد، پاککردن صورت مسئله است. ما بایستی تلاشمان بر این باشد که با استفاده از دانش و تجربه بشری راهحلهای مناسب و اجرایی برای مشکلات بیابیم که این هم ممکن است و هم مطلوب.
۹۳/۰۲/۱۳
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.