ترکیه آنلاین

پایگاه اطلاع‌رسانی رویدادهای عمومی و تخصصی ترکیه

ترکیه آنلاین

پایگاه اطلاع‌رسانی رویدادهای عمومی و تخصصی ترکیه

تاتارها حلقه واسطه ترکیه و اوکراین

يكشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ق.ظ
ترکیه آنلاین: هرگاه که از آنکارا به سمت بورسای (نخستین پایتخت عثمانی) یا کوتاهیه، مرکز سفالینه های عثمانی رانندگی می کردم؛ همیشه برای صرف ناهار در اسکی شهر توقف می نمودم. در آنجا تاتارها نان پیچیده شده و سرخ شدۀ گندم و پنیر می فروشند که کمی شبیه به پوریس (puris) هندی؛ اما بسیار خوشمزه تر از آن است. دلم برای ترشی هندی تنگ می شد که به آن آچار (achaar) می گویند و نام آن در واقع از فعل ترکی آچاک(achak)، به معنای باز کنندۀ اشتها، گرفته شده است.


کریمه ای ها، بلغارها، یونانی ها، ساکاها، گت ها، هون ها، خزرها، کیِوان راس ها (Kievan Rus)، یونانی های روم شرقی، قپچاقها (Kipchaks)، ترکان عثمانی، تاتارهای گروه ترکان و قزاق ها و مغول ها هریک در طول تاریخ برای مدتی کریمه را تحت کنترل خود گرفته اند. در سده سیزدهم، پیش از اینکه مستعمرات یونانی سواحل آسیای صغیر چاپارخانه های تجاری خود را تأسیس کنند، کریمه تحت حاکمیت ونیزی ها و ژنوی ها بوده است. به دنبال آن، خوانین کریمه و امپراتوری عثمانی از سده پانزدهم تا سده هجدهم، امپراتوری روسیه از سده هجدهم تا سده بیستم، آلمان در طول جنگ جهانی دوم، و اتحاد جماهیر شوروی در ادامۀ سده بیست حاکمیت کریمه را به دست گرفتند. کریمه که بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، توسط رهبر شوروی، نیکیتا خروشچف به اوکراین داده شد.

با این حال من نیز مانند دیگران در هند، دانسته هایم درباره کریمه را از مطالب کتاب های درسی آموخته ام که در آنها در مورد پرستار انگلیسی، فلورانس نایتینگل که از مجروحان در جنگ علیه روسیه پرستاری می کرد گفته شده است و در آن زمان کریمه بخشی از امپراتوری عثمانی بود. با این وجود پس از عقب نشینی امپراتوری عثمانی، کریمه تبدیل به بخشی از امپراتوری رو به ترقی تزاری شد. مانند دیگر امپراتوری ها، همچون بریتانیا، فرانسه و دیگر قدرت های اروپایی، و آمریکا پس از جنگ جهانی دوم، ارتباطات باقی مانده میان قدرت های امپریالیستی و مستعمرات سابق آنها به همان شکل دست نخورده باقی ماند و یا به اشکال دیگری حفظ شد. شهروندانِ مستعمرات اروپایی به سوی ملت های اروپا و سپس آمریکا مهاجرت نمودند. این مهاجرت ها حتی تا به امروز نیز ادامه دارد، به طوری که صاحبان پیشین مستعمرات در حال وضع محدودیت های شدیدی در برابر این گونه مهاجرت ها هستند؛ مگر به استثنای کسانی که کاملاً واجد شریط می باشند.

هنگامی که امپراتوری عثمانی رو به ضعف گذاشت، اتباع آن به خصوص مسلمانان، شروع به مهاجرت به سمت مناطق مرکزی امپراتوری عثمانی در آناتولی و حتی در ایالت ها یا ولایات بالکان نمودند. سیاست عثمانی این بود که مهاجرت ها را از قلمروهای پیشین خود به سوی نه تنها آناتولی، بلکه به سوی ایالت های عربی پراکنده نماید. برای نمونه چرکس ها و چچن های قفقاز در اطراف شهر عمان، پایتخت پادشاهی اردن، یعنی جایی که آنها گارد سلطنتی حکومت هاشمیان را تأسیس نمودند، مستقر شدند.

تاتارهای کریمه جزئی از اقوام متنوعی هستند که شامل جمهوری مدرن ترکیه می شوند. با این حال اتحاد ترکیه با دولت های غربی علیه توسعه طلبی روسیه، دلایلی در پس جنگ کریمه (۱۸۵۶- ۱۸۵۳) داشت. ترکیه عثمانی در ستیز با روسیه بود و پس از اینکه جنگ درگرفت، روسیه مغلوب اتحاد ترکیه عثمانی، فرانسه، بریتانیا و ساردینیا شد. و جنگ کریمه موجب انتقال این منطقه شد. با این شکست، روسیه برای مدتی به عنوان یک تهدید منطقه ای در دریای سیاه و نیز تهدیدی علیه ترکیه، متوقف شد. به دلیل جنگ ها، درگیری ها و تغییرات جمعیتی و جنبش های مردمی، کشورهای کنونی ارمنستان، آذربایجان، بلغارستان، گرجستان، یونان، مولداوی، رومانی، ترکیه و اوکراین به موازات مناطق کریمه و قفقاز دستخوش تحولات بزرگ و کوچک بسیاری شدند.

بیش از ۲۵ دولت جدید به طور مستمر با جدا شدن از امپراتوری عثمانی پدید آمدند. بعدها ما شاهد مشکلات مربوط به تاتارهای کریمه در ترکیه بودیم. جنگ کریمه نمایانگر یکی از دلایل عمده افول کنسرت اروپا و توازن قوا بود که از زمان کنگره وین در سال ۱۸۱۵ بر این قاره چیره شده بود. در تعارض کنونی میان غرب و روسیه بر سر کریمه، عناصر فریبنده بسیاری وجود دارد. برخی معتقد بودند که دوران پس از جنگ سرد پایان یافته است؛ اما نظام بین الملل در لبه یک "جنگ سرد نوین" می باشد. در واقع جنگ سرد برای غرب به رهبری آمریکا، هرگز پایان نیافت و تنها تلاش شد تا مردم روسیه ساکت نگه داشته شوند. تعهدهایی که در زمان اتحاد دوبارۀ آلمان، درباره عدم گسترش ناتو به شرق آلمان داده شد، بدون هیچ کیفری شکسته شدند. اوکراین نیز نمونه بارز دیگری است.

به عقیده یک تحلیلگر ترک، اروپا و آمریکا این همه پرسی کذایی  به پشتیبانی رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین که ۹۵% موافقت را کسب نمود، به رسمیت نمی شناسند. (این همه پرسی همانند همه پرسی های پیشین صربستان، گرجستان و اوکراین بود). سپس پوتین حکمی را امضا نمود که کریمه را به روسیه ضمیمه می کرد. اکنون جهان غرب که این همه پرسی را غیر قانونی می داند و نیز ترکیه به عنوان سخنگوی خویشاوندان تاتار خود، چه می توانند بکنند؟ آیا با وجود مشکلات جدی در داخل و در خارج با همه همسایگان و نیز با وجود یک نخست وزیر تندرو؛ مانند سال های ۱۸۵۶-۱۸۵۳ با روسیه وارد جنگ می شوند؟

مطمئناً وارد شدن به چنین جنگی در میان گزینه ها وجود ندارد و آمریکا و جهان غرب ممکن است خود را به آنچه که از اوکراین باقی خواهد ماند قانع نمایند. به طور خلاصه، آنها تلاش خواهند کرد با از دست دادن کریمه کنار بیایند. بنابراین روسیه در حال حاضر در جایگاه کشوری است که همانند اواسط دهه ۱۸۵۰ با اعلان جنگ و با نیروی نظامی بریتانیا، فرانسه و ترکیه، قابل کنترل نیست.

تفاوت قابل توجه دیگری که میان سده نوزدهم و سده بیست و یکم وجود دارد این است که در سال ۱۸۵۶ پس از جنگ کریمه، فرانسه به عنوان یک قدرت رو به صعود در اروپا ظاهر شد. پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده آمریکا از بریتانیا به عنوان یک قدرت اروپایی پیشی جسته است، در حالی که اکنون در بحران کریمه، نه آلمان و نه فرانسه قدرت مسلط اروپا نیستند. همین طور ترکیه سده بیست و یکم که تا کنون به دلیل دنبال کردن سیاست های "نئو عثمانی" توسط نخست وزیر آن مورد انتقاد بوده است نیز دارای همان جایگاه پیشین عثمانی در دهه ۱۸۵۰ در سیاست های جهانی و منطقه ای نیست.

افکار عمومی ترکیه درگیر سیاست های تند و سرکش داخلی است و توجه چندانی به این کاستی نداشته اند، اما بازیگران بین المللی که در پی کسب نتایج فرعی این بحران هستند (روسیه، اوکراین و سوریه) از این مسئله غافل نیستند و این فرصت را از دست نمی دهند.
 
به تازگی احمد داوود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه، در یک نشست خبری مشترک با رهبر تاتارهای کریمه، مصطفی جمیل اوغلو (ژمیلۀ سابق) گفت که کریمه متعلق به اوکراین است و ادعاهای روسیه در مورد کریمه را غیر قانونی خواند. تاتارها در حال حاضر در نتیجه پاکسازی های قومی که در طول دوران استالین صورت پذیرفت، تنها ۱۰% جمعیت کریمه را تشکیل می دهند.


تحرکات جمعیتی پس از جنگ کریمه

روند گردش جمعیت پس از جنگ کریمه و در پی آزار و اذیت های تازه در اروپا، به طور سیل آسایی افزایش یافت. جنگ به نوبه خود باعث شد که روس ها سیاست تساهل نسبی خود را در قبال تاتارها و کریمه ای ها به یکی از فعال ترین سیاست های آزار و اذیت و کوچ اجباری از خانه های اصلی شان به مناطق خالی از سکنه و متروک صربستان مبدل سازند (این مسئله در طول جنگ جهانی دوم نیز تکرار شد). نتیجه این سیاست ها، مهاجرت بزرگ به قلمرو عثمانی بود که بیشتر از سوی روس ها که از بار روسی کردن و مسیحی کردن جمعیت قدیمی مناطق جنوبی امپراتوری تازه شان رها شده بودند نیز تشویق می شد.

طبق گزارش های شخصی، به نظر می رسد که شمار این مهاجرت ها بسیار زیاد بوده است. بین سال های ۱۸۵۴ و ۱۸۶۰، حدود ۱۷۶.۷۰۰ نفر از تاتارها از نوگای و کوبان در مرکز و جنوب آناتولی مستقل شدند. در دهۀ بعد از آن به طور تقریبی حدود یک میلیون نفر مهاجرت نمودند که یک سوم آنها در روملیا و بقیه آنان در آناتولی و سوریه اسکان یافتند. از سال ۱۸۵۴ تا ۱۸۷۶، تنها از کریمه ۱.۴ میلون نفر تاتار به امپراتوری عثمانی مهاجرت نمودند.

مهاجرت اسلاوها حتی پیش از این که جنگ کریمه مهاجرت قزاق هایی را که از ارتش روسیه شکست خورده بودند و به عنوان کشاورز در مقدونیه، تراس و آناتولی غربی ساکن شده بودند تشدید کند، آغاز شد. بلغارها از جاهای دیگر به جای تاتارهایی که به خانه هایشان در امپراتوری عثمانی بازگشته بودند، در کریمه مستقر شدند.

مهاجرت انبوه مسلمانان در طول دوران پادشاهی عبدالحمید دوم با شدت نسبتاً کمتری ادامه یافت، که بیشتر در نتیجه جنگ ۱۸۸۸-۱۸۷۷ روسیه و عثمانی و نیز اعطای خود مختاری به بلغارستان و رومانی، کسب حاکمیت بوسنی و هرزه گوین توسط اتریش، و واگذاری شمال دوبروکا به رومانی و شمال مقدونیه به صربستان رخ افتاد. آمارهای رسمی تخمین می زنند که بیش از یک میلون آواره در بین سال های ۱۸۷۶ و ۱۸۹۵ به امپراتوری عثمانی وارد شده اند. شمار مردان مسلمانان در طول سال های ۱۸۳۱ تا ۱۸۸۲، همراه با افزایش اساسی نسبت مسلمانان به غیر مسلمانان، دو برابر شد.
این مهاجران به طور گسترده در امپراتوری عثمانی استقرار یافتند و بیشتر آنها در روستاهای متروک و برخی در شرق آناتولی ساکن شدند. این مسئله خصوصاً در سلیسیا (منطقه آدنا) و سرزمین های عربی مانند سوریه، گاهی منجر به برخوردها و مشکلاتی می شد. زمین های این منطقه غیرقابل کشت بوده و طبقه متوسط روستایی فاقد ساختاری بود که هجوم بزرگ مهاجرانی را بپذیرد که نیروی کار مورد نیاز و مردان کافی برای شرکت در جنگ های آینده را فراهم میکرد.

آمازون ها {زنان سلحشور آسیای صغیر} در حرم سراهای عثمانی 

اما مسئله ورود و ممزوج شدن مردمان قفقاز با ترکان، در میان حاکمان ترک عمیق تر بود. دختران فوق العاده زیبایی که از بازارهای برده فروشی گلچین شده بودند، غالباً به عنوان هدایی از طرف حکمرانان سلطان به دربار او فرستاده می شدند. یکی از امتیازات ویژۀ والده سلطان این بود که حق داشت در آستانۀ عید قربان یکی از دختران برده را به پسر خود ارائه نماید. این دختران همگی غیر مسلمانانی بودند که در خردسالی به حرم سلطان برده شده بودند. سلطان ها در حالی که چشم به دختران زیبای منطقۀ قفقاز می دوختند، در این نمایش شرکت می جستند. چرکس ها، گرجی ها و آبخازیایی ها دختران کوهستانی مغروری بودند که خود را از نسل زنان آمازون می دانستند که در دوران باستان در سایتیا، اطراف دریای سیاه زندگی می کردند و به آتن در یونان سرازیر شده و جنگی را به راه انداخته بودند که تقریباً به تاریخ پر افتخار این شهر پایان داد. 

"اکنون آنها ربوده، و یا توسط والدین فقیرشان فروخته شده بودند. آداب و رسوم خاصی وجود داشت که از حوالی سال ۱۷۹۰ ارزش آنها را حدود ۲۰% تا ۴۰% ارزش یک اسب تعیین کرده بود. وعدۀ یک زندگی پر ناز و نعمت، در برابر سپردن فرزندان به زندگی صیغه ای، تردید والدین آنها را از میان می برد. بسیاری از خانواده های چرکسی و گرجی، دختران خود را تشویق می کردند تا به خواست خود وارد زندگی صیغه ای شوند. آنها فوراً به اسلام می گرویدند و فراگرفتن آموزش های دشوار آداب کاخ و فرهنگ اسلامی را آغاز می نمودند". (حرم نوشتۀ آلو لایتل کروتیر). 

لوسی داف گوردون نیز در سفرنامۀ خود در سال ۱۸۶۴ به این نکته اشاره نموده است. از آنجایی که مادران سلطان های پیشین، شاهزاده های یونانی یا صرب بودند که پس از انتقال پایتخت به استانبول با سروران خود ازدواج کرده بوند، هریک از آنها به همراه زنانی که با به دنیا آوردن فرزند، به ویژه فرزند پسر، در سلسله مراتب حرم به بالا صعود می کردند، عضوی از حرم بودند که تحت کنترل والده سلطان اداره می شد. 

بسیاری از سلطان های مادر، چرکس ها و گرجی ها بودند و حتی یکی از آنها یعنی ایمی دِریوری، فرانسوی بود. آنها نفوذ بسیار زیادی بر پسران خود، و سلطان داشتند. همین سیاست های حرم نیز یکی از دلایلی بود که موجب سقوط امپراتوری شد. کلمۀ اودالیسکو که معنای تحت الفظی آن "زنی در اتاق (حرم)" می باشد، از کلمۀ اودا به معنی اتاق گرفته شده است. اما زندگی در حرم با این تصور پر آب و تاب اروپایی زیبا می شد که سروران آنان هوس باز نیستند؛ بلکه در آن زمان از دانش و فرهنگ بی بهره بوده اند. 

در بحث های دوستانه با دوستان ترک، به ویژه دیپلمات ها، من آنها را با این پرسش به ستوه می آوردم که "منظور شما از ترک بودنتان چیست؟ شما شبیه یک ترک نیستید. ترک ها چشمان بادامی و پف کرده و صورت کم مو داشتند. البته شما ترکی را خوب صحبت می کنید؛ زیرا برای مدت ۵۰۰ سال ترکی سخن گفتن را تمرین کرده اید". و معمولاً این شوخی و حاضر جوابی با این استدلال پایان می یافت و اکثر آنان لبخند می زدند و با خرسندی می پذیرفتند که عموی پدرشان یا مادر بزرگ شان چرکس یا بوسنیایی بوده است. 

در طول دوران امپراتوری عثمانی، حاکمان خود را "عثمانی" می نامیدند و کلمۀ ترک برای اشاره به روستاییان و برای تحقیر و اهانت به کار می رفت. این کمال آتاتورک بود که به کلمۀ ترک شأن و منزلت بخشید. امروزه ترکیه به یک تمدن نوپا فخر و مباهات می ورزد. قبایل ترک تنها در سده یازدهم وارد آناتولی شدند و در سال ۱۴۵۳ کنستانتین پل، پایتخت بیزانس را فتح نمودند و هنگامی که کنستانتین پلِ تبدیل به استانبول عثمانی شد، شش سده تاریخ با شکوه داشت. کلیسای صوفیا تبدیل به یک مسجد شد. اما ترکیه و استانبول، دارای آثار و بناهای تاریخی بسیاری مربوط به روم ۱۵۰۰ سال پیش و پیش از امپراتوری بیزانس می باشد (آثار تاریخی یونانی در ترکیه بیش از یونان، و آثار تاریخی رومی آن بیش از ایتالیا است). ترکیه دارای مکان های تاریخی مسیحی بسیاری مانند کلیسای جهانی، نیکومدیا، نیکا، و یا تمامی کلیساهای وحی در آسیای صغیر می باشد که این مسئله ترکیه را تبدیل به گهوراۀ مسیحیت نموده است. همچنین کوه عهد در آرارات و کشتی نوح به همراه آثار تاریخی به جا مانده از کلیساهای زیبای ارمنی و بناهای تاریخی در منطقۀ قارص و وان قرار گرفته اند. و نیز مکان هایی مانند پانتوس ترابزون (Pontus Trabzon) افسانه ای، خانقاه سومه در سواحل دریای سیاه، که گزنفون و سفر دشوار او از سرزمین های کرد زبان از آنجا آغاز شد؛ که همه اینها با شاهکارهای معماری پیش از عثمانی همراه است. یادمان نرود که ملکۀ آمازون سینوپ را تأسیس کرد که زادگاه دیوگنس پیرو مکتب کلبیون بود که به اسکندر بزرگ گفته بود جلوی آفتاب گرفتن او را نگیرد! 

نویسنده: کی. گاجندرا سینگ (دیپلمات ارشد و سفیر پیشین هند در ترکیه) 

مترجم: لیلا ساداتی (کارشناس ارشد روابط بین الملل)

۹۳/۰۱/۳۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">