ترکیه آنلاین

پایگاه اطلاع‌رسانی رویدادهای عمومی و تخصصی ترکیه

ترکیه آنلاین

پایگاه اطلاع‌رسانی رویدادهای عمومی و تخصصی ترکیه

سیر تحول پوشاک در ترکیه

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ب.ظ
ترکیه آنلاین: ترکان‌ در عهد اقتدار امپراطوری‌ عثمانی،‌ علیرغم‌ حشر و نشر و همسایگی‌ با اروپائیان‌، هیچگونه‌ تمایلی‌ به‌ تقلید از آداب‌ و رسوم‌ و من‌جمله‌ نوع‌ پوشاک‌ ایشان‌ نداشتند. با آغاز عصر انحطاط‌ تدریجی‌ امپراطوری‌ و آگاهی‌ طبقه‌‌ی‌ حاکمه،‌ بر سبقت‌ جستن‌ وجه‌ مادی‌ تمدن‌ غربی‌ از تمدن‌ اسلامی‌، روحیه‌ی‌ خود کم‌بینی‌ و به‌ تبع‌ آن،‌ تقلید از ظواهر این‌ تمدن‌ و من‌ جمله‌ البسه‌ی‌ غربی‌، اگر چه‌ در ابتدا به طور نامحسوس،‌ بر غالب‌ اقشار عالیه‌ی‌ امپراطوری عثمانی،‌ به‌ استثناء روحانیون‌ مسلط‌ شد. لیکن دیده‌ی تحقیرآمیز عثمانیان‌ به‌ غرب‌، رفته‌ رفته‌ به‌ نگاه‌ اعجاب‌ و شیفتگی تبدیل‌ گشت‌ و به‌تدریج‌ زمینه‌ی‌ عصر خودباختگی‌؛ دوران جمهوری‌، فراهم‌ آمد.



تحول‌ رسمی‌ در نوع‌ پوشش‌ در  امپراطوری عثمانی‌ از عهد حکومت‌ محمود دوم‌ آغاز شد. وی‌ که‌ وضع‌ ظاهری‌ پادشاهان‌ اروپایی‌ را الگوی‌ خود قرارداده‌ بود، با در آمیختن‌ پوشاک‌ غربی‌ و البسه‌ی شرقی‌، طرز نویی‌ در نوع‌ پوشش‌ شهروندان‌ عثمانی‌ پدید آورد و طبق‌ فرمانی،‌ کارگزاران‌ و عمال‌ حکومت‌ را به‌ تهیه‌ و استفاده‌ از لباس‌های‌ جدید فرا خواند. (1245 هـ.ق‌/1829م‌.)

محمود دوم‌ بجای‌ عمامه‌، «فینه‌» برسرگذاشت‌ و بنابر فرمان‌ وی،‌ تمامی‌ عمال‌ حکومتی‌ بجز روحانیون‌ مجبور به‌ استفاده‌ از فینه‌ شدند. تغییرات‌ محمود دوم‌ در نوع‌ لباس‌ به‌دلیل‌ رعایت‌ موازین‌ شرعی‌ و هنجارهای‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌ و محصور بودن‌ محدوده‌ی اجبار به‌ حقوق‌ بگیران‌ حکومتی‌، با واکنش‌ شدیدی‌ روبرو نشده‌ و پوشش‌ جدید بویژه‌ در شهرها رایج‌ شد.

تحول‌ بنیادین‌ در نوع‌ پوشاک‌ ترکان‌ در سال‌های‌ آغازین‌ عصر جمهوری‌ آغاز شد. دوره‌ی‌ جابجایی‌ ارزشها و ضد ارزشها، دوره‌ی ‌ تقدیس‌ و پذیرش‌ هر آنچه‌ باختری‌ است‌، فصل‌ تسلیم‌ و خودباختگی‌، آغاز مسخ‌ شدن سرزمین غازیان.
 ‌مؤسس‌ جمهوری (مصطفی کمال آتاتورک) که‌ خود نمونة‌ بارز قشر شیفته‌ی‌ ظواهر غربی‌ در جامعة‌ عثمانی‌ بود، لباس‌ و کلاه‌ غربی‌ را طبق‌ قانون‌ اجباری‌ نمود و استفاده‌ از لباسهای‌ عهد عثمانی،‌ به‌ویژه‌ عمامه‌ و فینه‌ را ممنوع‌ ساخت. زنان‌ به‌ کشف‌ حجاب‌ تشویق‌ گردیدند و حجاب‌ در مجامع‌ و دوایر رسمی‌ ممنوع‌ شد.

مصطفی‌ کمال‌ که‌ بخشی از جسم‌ ترکیه‌ را از اسارت‌ نیروهای‌ اشغالگر غربی آزاد نموده‌ بود، خواست‌ که در عوض،‌ روح‌ ترکیه‌ را به‌ غلامی‌ آنان‌ درآورد.

او درباره‌ی‌ تغییر اجباری‌ پوشش‌ می‌گوید:

«ما تنها لباسی‌ که‌ باید بپوشیم‌ لباس‌ دولتی‌ و بین‌المللی‌ است‌ که‌ تمام‌ ملل‌ متمدن‌ می‌پوشند و به‌ زودی‌ کت‌ و شلوار و یقه‌ و کراوات‌ و کلاه‌ کپ‌ و بالاخره‌ رونکوت‌ و ژاک‌ و فراک‌ باید لباس‌ عمومی‌ ما شود. اگر در میان‌ شما کسی‌ باشد که‌ به‌ این‌ مایل‌ نباشد، اورا کودن‌ خواهم‌ خواند. بدیهی‌ است‌ وقتی‌ لباس‌ ما با لباس‌ غرب‌ مخالف‌ باشد، از آن‌ها عقب‌ خواهیم‌ ماند و نمی‌توانیم‌ با آنها هم‌دوش‌ شویم‌». [صبری‌ سیاری، جریانات اسلامى در ترکیه، ترجمه حامد صادقى،دفتر ادبیات انقلاب اسلامى حوزه ى هنرى سازمان تبلیغات اسلامى،تهران،1376، ص‌ 41].

همان‌گونه که اشارت شد، رویکرد به‌ غرب‌ اگرچه‌ از سال‌ها پیش‌ از عهد جمهوری، در ساختار جامعه‌ی‌ عثمانی‌ رواج پیدا نموده بود، لیکن غالباً و در ظاهر، با مرزبندی‌ میان‌ آنچه‌ باید فراگرفت‌ و آنچه‌ نباید، همراه‌ بود. سیاست‌ استفاده‌ از روش‌ و دانش‌ اروپایی‌ به‌صورت‌ جدی‌، از زمان‌ سلطان‌ محمود دوم‌ در دستورالعمل‌ حاکمیت امپراطوری‌ قرار گرفت‌. اما تلاش‌ اندیشمندان‌ عثمانی‌ و نه‌ فقط‌ عثمانی‌، بلکه‌ تمامی‌ جهان‌ اسلام‌، غالباً مثمرثمر نبود. جستجوها، گمشده‌ را نمی‌یافت‌ و نقب‌ها به‌ جای‌ کتابخانه‌ها و کارخانه‌ها ،‌ ره‌ به‌ کاهدان‌‌ها و عشرت‌خانه‌ها می‌زد. و این‌ منش‌ غرب‌ بود که‌ به‌ جای‌ دانش‌ آن‌، در جهان‌ اسلام‌ شیوع‌ می‌یافت‌. غالب‌ اندیشمندان‌ جهان‌ اسلام‌ از نکته‌ای‌ اساسی‌ غفلت‌ ورزیدند، و آن‌ اینکه‌ طرف‌ مقابل‌ ایشان‌، نه‌ انجمن‌ خیریه‌ی‌ علمی‌ بود و نه‌ پژوهشگاه‌ تحقیقاتی عام المنفعه‌. غرب‌، شرق‌ را فقط‌ به‌ چشم‌ طعمه‌ای‌ برای‌ دریدن‌ می‌نگریست‌. یک‌ شرقی‌ مطلوب‌ برای‌ جهان‌ غرب‌، خدمتگزاری‌ مطیع‌ و مبادی‌ آداب‌ بود و نه‌ یک‌ شبه‌ غربی‌ برابر با او.

چنانچه‌ مصطفی‌ کمال‌ را در عقیده‌ی‌ خویش‌ صادق‌ پنداریم‌ و سیاست‌ اسلام‌زدایی‌ وی‌ را در ترکیه‌ تلاشی‌ برای‌ یافتن‌ جایگاهی‌ برابر با دیگر کشوهای‌ اروپایی‌ ولو به‌ قیمت‌ مسخ‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ ترکان‌ بدانیم‌، گذشت‌ زمان‌ بی‌نتیجه‌ بودن‌ این‌ تلاش‌ رقت‌بار را ثابت‌ نمود. چرا که‌ ترکیه‌، حتی‌ پیش‌ از آغاز گسترش‌ موج‌ اسلام‌خواهی‌ دهه‌ی حاضر، هیچگاه‌ در چشم‌ غرب‌، کشوری‌ غربی‌ به‌ شمار نرفت‌ و هیچگاه‌ خودی‌ به‌ حساب‌ نیامد.

ترکیه‌ی کمالیسم‌زده‌ برای‌ دریافت‌ شناسنامه‌ جدید، سجل‌ قدیمی‌ خود را پاره‌ کرده‌بود، اما هیچگاه‌ شناسنامه‌ جدید به‌ او اعطا نشد، ترکیه‌ هویت‌ خود را گم‌ کرد.

قانون‌ کلاه‌ ( تقنین توسط مجلس کبیر ملی ترکیه در تاریخ 25/1/1925میلادی) که‌ از جمله‌ شومترین‌ قوانین‌ عهد جمهوری‌ است،‌ ماجراهای‌ تأثر برانگیزی‌ پدید آورد که‌ به‌ یکی‌ از حیرت‌آورترین‌ اسناد پرونده‌ی عملکرد غربگرایی‌ بلکه غربزدگی در جهان‌ اسلام‌ تبدیل‌ شده‌ است‌. "محاکم‌ استقلال‌" بسیاری‌ از شهروندان‌ ترکیه‌ را به‌ جرم‌ مخالفت‌ با قانون‌ کلاه‌ به‌ بند کشیده‌ و یا حتی‌ بر سر چوبه‌های‌ دار آویخت.

ماجرای‌ جلب‌، زندان‌، محاکمه‌ و نهایت اعدام‌ عالمی‌ بلند مرتبه به‌ نام‌ محمدعاطف‌  الاسکیلیبلی ( عاطف افندی یاعاطف خوجه) در رجب سال 1344 هجری قمری/ ژانویه‌ی 1926میلادی،‌  نمونه‌ای‌ است‌ از روش‌ محکمه‌های استقلال،در راستای‌ تحمیل‌ مهمترین‌ اصول‌ کمالیسم‌ یعنی‌ لائیسیزم‌ و غرب‌گرایی‌. شیخ عاطف اسکلیبلی، به‌ جرم‌ مخالفت‌ با قانون‌ الزام‌ استفاده‌ از کلاه‌ فرنگی‌ محاکمه‌ گردید. سند جرم‌ وی‌ تحریر رساله‌ای‌ بود در باب‌ تحریم‌ تشابه‌ به‌ کفار، رساله‌ای‌ که‌ تاریخ‌ تحریر آن‌ به مدت‌ها پیش‌ از تصویب‌ قانون‌ مزبور بازمی گشت. در یکی‌ از جلسات‌ محکمه‌، قاضی‌ رو به عاطف‌ خوجه‌ افندی‌ نموده‌ و می‌گوید: شیخ‌، کلاه‌ و دستار برای‌ پوشاندن‌ سر است‌، خوب‌ چه‌ می‌شود تو پوشش‌ سر خود را برداری‌ و شاپو بر سرت‌ بگذاری‌، کلاه‌، کلاه‌ است‌. عاطف‌ خوجه‌ افندی‌ در حالیکه‌ به‌ پرچم‌ بزرگ‌ ترکیه‌ که‌ پشت‌ سر قاضی‌ آویخته‌ شده‌ بود، اشاره‌ می‌کرد، گفت‌: پرچم‌، پرچم‌ است؟. پس‌ آیا می‌توان‌ به‌جای‌ پرچم‌ آویخته‌ در پشت‌ سر شما، پرچم‌ انگلستان‌ را آویخت‌!.

شیخ طاهر مولوی که او نیز اسیر همین حکایت بود، روایت می‌کند شیخ شهید در شب شهادت به اصرار دوستان هم بندش ، خواست دادخواستی به دادگاه بنویسد. در میانه‌ی نوشتن برای اندک زمانی خوابش ربود، چون به خود آمد، هم بندانش متوجه شدند که شیخ عاطف  برگه دادخواست را می‌درد ومی‌گرید. دوستان شیخ چون از وی پرسیدند چرا چنین می‌کند،  شیخ در پاسخ گفت:  در رویا رسول الله (ص) را زیارت کردم، ایشان به من فرمود، ما آماده‌ی استقبال از تو شده ایم و تو خود را مشغول دادخواست نوشتن کرده‌ای؟ مگر نمی خواهی به ما ملحق شوی؟.

طلوع فجر همان شب، شیخ محمدعاطف‌  اسکیلیبلی به دار انتقام غرب صلیبی از شرق اسلامی آویخته شد.

«ماراشلی‌ علی‌ افندی‌» (علی‌ افندی‌ مرعشی‌) یکی‌ از شهروندان‌ معمولی عثمانی قدیم و جمهوری ترکیة جدید‌، نمونه‌ای‌ است‌ از آنانی‌ که‌ حاضر شدند سر بدهند، تا بر سرشان‌ کلاه‌ نرود!. مردم‌ وی‌ را بدلیل‌ آنکه‌ تکیه‌ کلامش‌، جملات‌ مبارک ‌ «ماشاءالله» و «انشاءالله» بود، «ماشاءالله علی‌ افندی‌» خطاب‌ می‌کردند. علی‌ افندی‌ را هنگامی‌که‌ به‌ جرم‌ عدم‌ تبعیت‌از "قانون‌ کلاه"‌، به‌ پای‌ چوبه‌دار می‌بردند، پیش‌ از اعدام‌ چنین‌ مزاح‌ می‌کرد: «بنیم‌ آدیم‌ ماشاءالله، شبکا گیمم‌ انشاءاللّه‌»

"BENİM ADIM MAŞALLAH, ŞAPKA GİYMEM İNŞALLAH"

«اسم‌ من‌ "ماشاءالله"، کلاه‌ بر سر نمی‌گذارم‌ "انشاءالله" »،

]Altan Tan, " Müslüman kanı yerde kalmaz" Tevhid Dergisi ,Yıl: 3, Sayı: 31, Temmuz 1992, SH:17- 21 [.

( آلتان‌ تان‌، خون‌ مسلمان‌ بر زمین‌ نمی‌ماند (متن‌ سخنرانی‌ دربارة‌ شهید شیخ‌ سعید پالوی)، مجله‌ی توحید، سال‌ 3، شمارة‌ 31، ژوئیه‌ 1992 م‌. ص‌ 17- 21).

تمسخر علی‌ افندی‌، غربگرایی‌ را در پای‌ چوبه‌ی ‌دار، مسخره‌بودن‌ این‌ اندیشه‌ و منش‌ را برای‌ همیشه‌ی تاریخ‌ گواهی‌ نمود.

طرفه‌ آنکه‌، قانون‌ کلاه‌ تا به‌ امروز نیز به‌ قوت‌ خود باقی‌ مانده‌ است‌. اگر چه‌ علیرغم‌ اعتبار آن‌، دیگر کسی‌ وقعی‌ بدان‌ نمی‌گذارد.

باری، امروزه‌ در ترکیه‌ کمابیش‌ پوشاک‌ غربی‌ چون‌ بسیاری از کشورهای‌ اسلامی‌ رایج‌ است‌. اگر چه‌ با وجود اعتبار قانون‌ کلاه‌، دیگر کمتر کسی‌ کلاه‌ بر سر می‌گذارد (کلاه‌ غربی‌ چون «شاپو») لکن‌ استفاده‌ از کلاه‌ «کپی‌» هنوز در بسیاری‌ از روستاها و قصبات،‌ از سال‌های‌ نخستین‌ جمهوری‌ به‌ یادگاه‌ مانده‌ است‌. در روستاها مردان‌ کمتر از لباسهای‌ محلی‌ استفاده‌ می‌کنند، اما پوشاک‌ زنان‌ غالباً لباسهای‌ محلی‌ سنتی‌ می‌باشد. آویختن‌ کراوات‌ در شهرها و حتی‌ روستاها به دلیل‌ اجباری‌ بودن‌ استفاده‌ از آن‌ برای‌ دانش‌آموزان‌ ذکور دوره‌های‌ راهنمایی‌ و دبیرستان‌ رایج‌ است‌. پوشیدن‌ نوعی‌ شلوار که‌ تا اندازه‌ای‌ شبیه‌ شلوار کردی‌ می‌باشد در بسیاری‌ از روستاها و قصبات‌ رایج‌ است. «شلوار» را در زبان‌ ترکی‌ «پانتالون‌» می‌خوانند که‌ از زبان‌ فرانسه‌ گرفته‌ شده‌ است‌، اما نام‌ نوع‌ مذکور، شلوار است‌ که‌ فارسی‌ می‌باشد. بسیاری‌ از زنان‌ نیز به‌ویژه ‌ در روستاها، قصبات‌ و شهرهای‌ کوچک،‌ شلوارهای‌ بسیار گشاد و رنگی‌ می‌پوشند.

ترکان‌ من‌ حیث‌المجموع‌ به‌ آراستگی‌ و نظافت‌ ظاهر خود اهمیت‌ بسیاری‌ داده‌ و می‌توان‌ گفت‌ که‌ آراستگی‌ ظاهر را بر رنگین‌ بودن‌ سفره‌ ترجیح‌ می‌دهند. کثرت‌ واکسی‌های‌ ثابت‌ و سیار در تمامی‌ شهرها و قصبات ترکیه‌، علاوه‌ بر اینکه‌ نشانه‌ای‌ از اقتصاد بیمار این کشور است‌، حکایت‌ از پر‌مشتری‌ بودن‌ این‌ خدمت‌ نیز دارد.
در ترکیه‌ مردانی‌ با ریش‌ دو یا سه‌ روزه‌ یا ته‌ ریش،‌ کمتر به‌ چشم‌ می‌خورند. گذاشتن‌ سبیل‌ پیرایش‌ شده‌ به‌ویژه‌ در میان‌ قشرهای‌ مذهبی‌ کاملاً رایج‌ است‌؛ گذاردن‌ محاسن‌، سنت‌ مؤکد محسوب‌ می‌شود و بسیاری‌ به‌ویژه در میان‌ اصناف‌ و دانشجویان‌ این‌ سنت‌ را رعایت‌ می‌کنند، اما عمومیت‌ ندارد و نشانه‌ای‌ فراگیر برای‌ ظاهر‌ مذهبی مردان‌ به‌‌شمار نمی‌رود. ریش‌ چانه‌ یا به‌ اصطلاح‌ ریش‌ پروفسوری،‌ مورد نفرت‌ توده‌های‌ مذهبی‌ قرار دارد و نشانه‌ی فراماسونری‌ به‌ شمار می‌رود.

غطاءالرأس‌ یا پوشاندن‌ سر، از سنتهایی‌ است‌ که‌ بسیاری‌ از مؤمنین‌ ترک‌ به‌ هنگام‌ نماز آن‌ را رعایت‌ می‌کنند و از همین‌ رو معمولاً عرقچین‌ یا شب‌ کلاه‌ همراه‌ خود حمل‌ می‌کنند. استفاده‌ از نوعی‌ دستار کوچک‌ و لباده‌، علیرغم‌ ممنوعیت‌ این‌ نوع‌ پوشش، در میان‌ برخی‌ از مؤمنین‌ رایج‌ است‌. در اسلامبول‌ در محله‌ی‌ فاتح‌ که‌ مذهبی‌ترین‌ محله‌ی این‌ شهر بشمار می‌رود، افرادی‌ که‌ از این‌ پوشش‌ استفاده‌ می‌کنند به‌ وفور به‌ چشم‌ می‌خوردند. این‌ پوشش‌ در میان‌ پیروان‌ بعضی‌ از طریقت‌های‌ صوفیه‌ نیز متداول‌ است‌. در دوران‌ حکومت‌های‌ نظامی‌، به‌دلیل‌ حساسیت‌ شدید سران‌ ارتش‌ ترکیه به‌ عمامه‌ و لباده‌، قانون‌ ممنوعیت‌ این‌ پوشش‌ با حدت‌ پیاده‌ شده‌ و با متخلفین‌ به‌ شدت‌ برخورد می‌گردید و کلاً رواج‌ مجدد این‌ نوع‌ پوشش‌ که‌ با استقرار جمهوری،‌ تقریباً متروک‌ شده‌ بود، آن‌هم‌ در شهرهای‌ بزرگ‌، به‌ سال‌های‌ اخیر و بلندشدن‌ امواج‌ بازگشت‌ به‌ خویشتن‌ بر‌می‌گردد.

یکی‌ از درخواست‌های‌ شورای‌ امنیت‌ ملی ترکیه‌ از دولت‌ ائتلافی‌ مرحوم نجم‌الدین‌ اربکان‌، مبارزه‌ شدید با این‌ پوشش‌ بود. محافل‌ دین‌ ستیز، استاد اربکان‌ را متهم‌ می‌کردند که‌ به‌ دلیل‌ تبلیغات‌ اسلام‌گرایانه‌ی‌ این‌ حزب‌ و مسامحه‌ای‌ که‌ دولت‌ وی نسبت‌ به‌ اجرای‌ قوانین‌ مربوط‌ به‌ اصول‌ لائیسیزم‌ نشان‌ می‌دهد، رشد این‌ نوع‌ ظواهر مذهبی‌ به‌ شدت‌ افزایش‌ یافته‌ است‌. با سقوط‌ دولت‌ نجم‌الدین‌ اربکان‌، نیروهای‌ انتظامی‌ به‌ دستور دولت‌ جدید، تلاش‌ فراوانی‌ در مبارزه‌ با این‌ پوشش‌ به‌خصوص‌ در خیابان‌ها و میادین‌ مرکزی‌ شهرها به‌ خرج‌ دادند.

استفاده‌ از چفیه‌ در میان‌ شهروندان‌ عرب‌ و کرد ترکیه رایج‌ است‌. در روستاهای‌ عرب‌ نشین‌ (شمال‌ مرز سوریه‌)، از جلباب‌ (دشداشه‌) نیز استفاده‌ می‌شود.

حلقه‌ی‌ ازدواج‌ (حلقه‌ی‌ بی‌نگین‌) از نشانه‌های‌ لاینفک‌ تأهل‌ است‌ و آن‌ را در انگشت‌ دست‌ راست‌ کردن‌ از نشانه‌های‌ استثناءناپذیر متعبدین‌ به‌ شمار می‌رود. زیرا در ترکیه مؤمنین‌ تقید شدیدی‌ به‌ عدم‌ استفاده‌ از حلقه‌ و انگشتر‌ی در انگشتان‌ دست‌ چپ‌ دارند و این‌ تقید، به‌ویژه‌ در مورد حلقه‌ی‌ ازدواج‌ که‌ بنابر عرف‌ غربی‌ که‌ در غالب‌ کشورها مرسوم‌ است‌، جای‌ آن،‌ انگشت‌ انگشتری‌ دست‌ چپ‌ می‌باشد، به‌صورت‌ نشانه‌ای‌ برای‌ شناسایی‌ متعبدین‌ درآمده‌ است‌.


۹۳/۰۱/۲۲

نظرات  (۱)

سلام.
عجیب و بدرد نخور

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">